فضای مجازی عمو نوروز را قورت میدهد
غلامرضا بکتاش تأکید می کند که اگر به فرهنگ نپردازیم ، هنگام بررسی نیاز به تمرکز بر سنت های ایرانی در شعر کودک فراموش می شود که حتی حاجی فیروز و اونکو آنروزمن را نیز از دست داده ایم و هر روز در فضای مجازی بلعیده می شویم. ، او می گوید
شاعر کودک و نوجوان تیتر اول در مصاحبه ای جایگاه آیین ها و سنت های ایرانی را در ادبیات ، به ویژه شعر کودک و نوجوان در سال های اخیر بیان کرد: وقتی صحبت از سنت می شود ، باید شکن را کنار بگذاریم ، اما امروز همه می خواهند بشکن . آنها می گویند و ادعا می کنند که ما “سنت شکنی” می کنیم ، اما آنها فضای سنتی را در خانه های خود ایجاد می کنند. این فضای سنتی نشان می دهد که ما به دنبال اصل هستیم و هنوز از اصل عقب نیستیم. انواع مختلفی از افراد وجود دارد و برخی از آنها نیز هستند.
وی سپس گفت: “کودکان و نوجوانان امروز عید را دوست دارند و شعر کودک و نوجوان پر از عید نوروز است ؛ یعنی در میان آداب و رسوم قدیمی ما ، برای هر سال هزینه بیشتری به نوروز پرداخت شده است. موارد دیگری نیز وجود دارد که اجازه مناسک دیگر را نمی دهد و از این رو آنچه در شعر کودک و نوجوان بسیار قابل توجه است نوروز و بهار است.
بکتاش با اشاره به جای خالی باقی مانده در چهارشنبه سوری برای شعر کودک گفت: نوجوانان امروز می خواهند چهارشنبه سوری را جشن بگیرند ، از انواع ترقه استفاده کنند و از خود سو abuseاستفاده کنند ، اما ما روز چهارشنبه بمب نمی دمیم. ؛ چهارشنبه سوری را می توان با یک شمع روشن و خاموش کرد. متأسفانه ، ما این سنت را با سو ab استفاده هایی که از برخی افراد مشغول کار دیده ایم ناامید کرده ایم. این بدان معناست که ما باید بیمارستان سوخته را تمام شب ترک کنیم! اگرچه بهتر است خانواده ها بیش از هر چیزی مراقب باشند ، اما نوروز در شعر کودک و نوجوان بیشتر به چشم می خورد.
یک منتقد شعر کودک و نوجوان افزود: این بدان معناست که ما در چهارشنبه سوری شعر بسیار کمی داریم و فکر می کنم باید جدی گرفته شود ، زیرا امروز یک نوجوان از خورشید هیجان زده است ، اما به خود این سنت علاقه ندارد ، یعنی او آتش را دوست دارد ، اما چهارشنبه سوری را دوست ندارد. “یا او چهارشنبه سوریه را فقط به دلیل آتش سوزی دوست دارد و فلسفه آن را اصلا نمی داند. علاوه بر این ، هنگامی که می خواهیم به مواردی بپردازیم ، باید مراقب باشیم که در مورد رنگ و بو توصیه نکنیم ، زیرا نوجوانان بسیار از توصیه ها فرار می کنند.
غلامرضا بکتاش سپس درباره وجود آینه های غیر ایرانی در ادبیات کودکان در مقایسه با سنت های ایرانی گفت: “ما باید از کلمه” ولنتاین “استفاده کنیم ، نمی توانیم یک روز به یکدیگر گل بدهیم و هر لحظه از روز عشق است و دوستی. “این به نوعی کلاس تبدیل شده است که ما آنچه را که در فضای مجازی از سایر افراد جهان می بینیم برای خود افزایش می دهیم و می خواهیم با آن آشپزی کنیم. من نمی خواهم بگویم ایران و اروپا متفاوت هستند ، اما چرا وقتی فرهنگ غنی داریم باید فراموش کنیم؟
وی ادامه داد: تقویم ما پر از روزهای خوب است ، البته موارد تکراری داریم ، مواردی که می تواند خسته کننده باشد ، اما آیا واقعاً کسی یک روز طبیعی برای توجه به محیط زیست دارد؟ در آن روز ما جنگل را می سوزانیم. یا در روز صنعت شیشه هیچ کس توجهی به شیشه ساز ندارد ، یا در روز شعر و ادبیات ، هیچ اتفاقی در شعر و ادبیات این کشور نمی افتد و این اتفاق می افتد که ما حتی Onku Novruzman و Santa Claus را از دست می دهیم جای او ، و ما بیشتر تزئین کننده کاج هستیم. ما به عنوان مسلمان ، آیین های خود را کنار می گذاریم و درختان کاج را در شب کریسمس تزئین و جشن می گیریم ، زیرا جهان با این آیین مطابقت بیشتری دارد. این بدان معناست که همه اروپاییان این آیین را در خانه انجام می دهند اما ما حتی حاجی فیروز و عمویمان نوروز را نیز از دست داده ایم و فضای مجازی آنها را در تمام روز بلعیده است. وقتی با فرهنگ سر و کار نداشته باشیم ، فراموش می شود. وگرنه عمو نوروز خوب است ، حاجی فیروز خوب است ، مادربزرگ سارما خوب است ، نوروز خوب است.
بکتاش در پایان با اشاره به لزوم حمایت مسئولان از سنت های ایرانی اظهار داشت: نوجوانان به فرهنگ اهمیت می دهند اما دستانشان خالی است. مقامات ماهی و آب را در سرتاسر بلوار قرار می دهند ، اما آب و ماهی دیگر در خانه نیست و برخی می گویند چرا باید در خانه ماهی وجود داشته باشد. گفته می شود که سالانه صدها تن گندم به سبزی تبدیل می شود ، بنابراین آنها گفته اند که دیگر نباید سبزه کشت کنید زیرا ما گندم نداریم. به همین ترتیب همه چیز را بر می داریم و آینه ها را به تدریج ناپدید می کنیم.
انتهای پیام