فرهنگ و هنر

سالروز اجرای یک عملیات در سوسنگرد توسط ارتش و سپاه

واحدهای سازمان دهنده به موقع به دشمن نزدیک شدند و دشمن را غافلگیر کردند و آنها موفق شدند کوه هایی را که از مشرف به شهرک های زاغان و انگوش مشرف هستند ، به تصرف خود در آورند و به دشمن آسیب برسانند. این عملیات که با رشادت و رشادت نیروهای ایرانی با موفقیت انجام شد ، از جمله عملیاتی است که اهمیت و حساسیت آن همیشه دست کم گرفته شده است.

به گزارش تیتر اول ، سرهنگ کاظم جنابی در مورد این عملیات الله اکبر می گوید: بعد از همه تلاش های استکباری و پایان نظام استعماری علیه جمهوری اسلامی ایران در سال اول انقلاب با وعده صدام برای تبدیل شدن به ژاندارمری در میانه شرق ، جنگی را علیه انقلاب تازه شکل گرفته ایران برانگیخت. صدام به دنبال بی اعتمادی به قدرت های بزرگ جهان و عدم درک صحیح از قدرت ایمان ملت ایران و ثبات ایمان اسلامی ، پیمان مرزی “1975 الجزایر” را فسخ کرد و در سپتامبر مرزهای جمهوری اسلامی ایران را عبور داد. 21 ، 1980.

ارتش عراق با هدف اشغال سه روزه خوستان و سرانجام سقوط انقلاب اسلامی ، از مرزهای غربی و جنوبی این کشور حمله سراسری را آغاز كرد. با این وجود ، به دلیل شجاعت ، آمادگی رزمی و احترام به ارزشهای والای نیروی زمینی ، هوایی ، دریایی و دفاعی انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی ایران ، سپاه و نیروهای مردمی در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند ، به تغییرات سیاست و تصمیمات جدید تیم. او مورد حمله قرار گرفت و مورد تجاوز قرار گرفت.

شکست عراق در عملیات مترقی در مسیر جاده آبادان – ماهشهر و همچنین تصرف این شهر و بندر امام خمینی (ره) ، آبادان و اهواز از آخرین قدمهای دشمن در حمله به میهن عزیزمان ، منجر به فرزندخواندگی شد. از یک نیروی دفاعی. اوضاع در نیروهای عراقی و شناخت توانایی های جنگی او آماده دفاع از رزمندگان اسلام بود تا اهواز را برای همیشه رها کند.

در این شرایط ارتش عراق که از پیشروی خارج شده بود ، ارتفاعات “الله اکبر” را به دست گرفت و برای دفاع از موقعیت های دفاعی (پدافندی) با مبادله روزانه آتش پراکنده مواضع خود را تقویت کرد ، اما تسلیم این وضعیت شد در مورد قبول نیروهای مسلح ما نبود! و آنها باید انتقام بگیرند و دشمن را از مناطق اشغالی بیرون کنند.

بنابراین ، در 20 مه 1960 ، دو حمله به الله اکبر (خیبر) و تپه های انگوش در سوسنگردا ، الله اکبر و پلناداری طراحی و انجام شد. عملیات الله اکبر اولین عملیات هماهنگ بین یگان های ارتش و نیروهای سپاه بود که با همراهی نیروهای نامنظم دکتر چمران در منطقه خوزستان انجام شد که در برخی از کتاب های تاریخ از آن به عنوان “خیبر” یا “امام علی” یاد می شود.

از زمان آغاز جنگ اجباری ، عراق بر منطقه وسیع 60 کیلومتری حمیدیا ، سوسنگرد و بستان تمرکز کرده است. مرز شمالی این منطقه رودخانه کرخه است و مرز جنوبی آن در امتداد رودخانه کرخه کور محدود شده و از غرب به باتلاق هورالهویزه متصل است. دسترسی عراق به جاده های اصلی اهواز – حمیدیه و سوسنگرد – بستان از هر نقطه در این مناطق منجر به محاصره نیروهای دیگر در مناطق غربی منطقه شد. دشمن موقعیت سوسنگرد و بلندی الله اکبر را راهی برای رسیدن به شهر اهواز می دانست و بارها به منطقه حمله کرده بود.

این عملیات در منطقه سوسنگرد با هدف تصرف ارتفاع الله اکبر در 20 مه 2006 در آغاز شد ساعت 4:00 با رمز “یا رسول الله (ص)” و تا صبح 5 دسامبر ادامه داشت. خرداد 1360. عملیات توسط فرمانده نیروهای مسلح 92 ارتش از نیروی زمینی ارتش فرماندهی می شد كه به نام سرلشكر شكنجه شده “مسعود منفرد نیاكی” نامگذاری شد.

نیروهای محلی به سرعت در محورهای مشخص شده حرکت کرده و کوههای الله اکبر را تصرف کردند و در این عملیات 100 کیلومتر مربع از کوههای الله اکبر و منطقه شاهیتیه از سرزمین های شمال سوسنگرد و تخریب کامل واحدهای دشمن آزاد شد. و بیش از 300 نیروی دشمن را زخمی کرد ، 550 نفر از نیروهای بعثی عراق را اسیر کرد ، حدود 100 تانک و نفربر ، دو تانک T-62 ، 10 نفربر PMP1 را منهدم کرد و مقدار زیادی تجهیزات دشمن را غارت کرد و مهمات آنها تمام شد. روستای آلبو عفری شمالی (چهار کیلومتری جنوب سوسنگرد) تحت اشغال عراق نیز آزاد شد.

در این عملیات 39 نفر از نیروهای خود شهد شهدای شیرین را چشیدند و آن را پر از بالهای ایمان و تقوا در برابر پروردگار خود کردند و 156 نفر زخمی شدند. در منطقه عملیاتی سوسنگرد دو گردان از تیپ 1 مکانیزه لشکر 1 عراق وجود داشت که یکی از آنها حدود 50٪ استعداد خود را از دست داد.

ادامه وضعیت نیروهای ایرانی و عراقی در غرب رودخانه کرخه ، به ویژه در منطقه شوشو ، به نفع مبارزان اسلامی نبود. اگرچه عراقی ها را به اجبار در محل متوقف و متوقف كردند ، اما 45 روز قبل از عملیات الله اكبر ، لشكر 21 حمزه ارتش جمهوری اسلامی ایران یك عملیات تهاجمی یك روزه به نام تپه های انگوش را برای عقب نشینی نیروهای متخاصم برنامه ریزی كرد. و اجرا شد ، که بسیار موفقیت آمیزتر از موارد مشابه بود و نتایج بهتری به دست آورد.

واحدهای سازمان دهنده به موقع به دشمن نزدیک شدند و دشمن را غافلگیر کردند و آنها موفق شدند کوه هایی را که از مشرف به شهرک های زاغان و انگوش مشرف هستند ، به تصرف خود در آورند و به دشمن آسیب برسانند. این عملیات که با رشادت و رشادت نیروهای ایرانی با موفقیت انجام شد ، از جمله عملیاتی است که اهمیت و حساسیت آن همیشه دست کم گرفته شده است.

از اهمیت این عملیات می توان به وضعیت شهر دزفول اشاره کرد که به طور متناوب توسط توپخانه دشمن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در نتیجه بسیاری از مردم شکنجه و خانه های آنها ویران شد.

سرانجام ، این تمرین به نتایج زیر منجر شد:

کوههای مشرف به روستای آنگوش توسط جنگجویان اسلامی تصرف و استحکام یافت و پل واقع در منطقه غربی شوش بسیار گسترده شد.

بیش از 210 سرباز دشمن کشته شدند ، حدود 150 زخمی و 126 دشمن اسلام و ایران عزیز.

در این عملیات دو تانک و همچنین سه گلوله خمپاره و دو خودروی دشمن منهدم شد و مقدار قابل توجهی سلاح ، مهمات و تجهیزات دشمن نیز غارت شد.

نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران که از آغاز جنگ اجباری نقشی اساسی در دفاع از مرزها و یکپارچگی جمهوری اسلامی ایران داشته است ، در این روز حساس نیز ماموریت های خود را برای پشتیبانی از عملیات های زمینی انجام داد. الله اکبر و غرب سوسنگرد. ساخته شده به بهترین روش

شرح قهرمانی انسان و از خودگذشتگی رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس در برابر توده استکبار و دشمن جهانی ، این بار دستان خود را از آستین بعث برداشته است. مهمانی در عراق چنان تلخ و شیرین است که یکی از آن را بین اشک و لبخند متوقف می کند.

سرلشکر امیر شهید مسعود منفرد نیاکی ، از فرماندهان شجاع و شجاع ارتش جمهوری اسلامی ایران ، همیشه وظایف و مأموریت های خود را به درستی انجام می داد و امور تشکیلاتی را به امور شخصی ترجیح می داد. وی گفت: “این سربازان که اکنون با دشمن بعثی می جنگند همه فرزندان من هستند و من وظیفه دارم در کنار آنها بایستم ، با آنها بجنگم ، دشمن را شکست دهم و اسلام و مردم م faithfulمن آن را پیروز کنم.” . به همسرش گفت: بگذار بگذار بیاورم.

این سخنان که نشان از قدرت ، ایمان و اخلاص کامل دارد ، سخنان شهید سرلشکر مسعود منفرد نیاکی ، برنده جبهه جنوب و خبره بزرگ در جنگ مسلحانه ، در پاسخ به همسرش در آغاز عملیات بیت المقدس است. وقتی از مرگ دختر نوجوانش مطلع شد. وی گفت: “فرزند گمشده من افرادی در همسایگی خود دارد ، اما من نمی توانم فرزندان سرباز خود را در وسط این جنگ تنها بگذارم.”

سرلشکر نیاکی ، فرمانده لشکر 92 مسلح اهواز ، همیشه در جبهه ها و در کنار سربازان خود می جنگید و آنها را تشویق می کرد و آنها را به جلو رفتن و نابودی دشمن تشویق می کرد. وی به همراه افسران ، درجه داران و سربازان خود در لشکر اهواز در عملیات های طراع ، طارق القدس ، تنگه چزابه ، فتح المبین ، والفجر مقدماتی و والفجر یک موفق شده بود. رزمندگان باید با حمله ضربات شدیدی بر پیکر ارتش متجاوز باهاته به قلب دشمن حمله کرده و خاک پاک خوزستان را از خاک موجودیت خود پاک کنند.

این فرمانده نظامی شجاع ، با استفاده از دانش نظامی گسترده ای که در طول سه سال آموزش در دانشگاه افسران مسلح و ارشد افسران مسلح ، فرماندهی و ستاد و دانشگاه دفاع ملی به دست آورده است ، و این دانش گسترده با خلاقیت ، عزم ، شجاعت و قدرت پایین رهبری از آنجا که او در جبهه های جنگ ظاهر شده بود ، تحت مراقبت یک فرمانده ارشد مسئول ریاست جمهوری در آن زمان بود. در پاسخ به درخواست ارتش برای ادامه خدمت ، فرمانده رشید در زمان بازنشستگی موافقت كرد كه لیاقت خدمت آینده وی در جبهه های جنگ باید در نظر گرفته شود. به دنبال این حکم ، سرلشکر نیاکی نیاکی به سمت معاون ستاد سوم ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.

“از آنجا که او قرار بود این لباس را با لباسهای زیبای شهید ترک کند ، پس از سی و سه سال خدمت سربازی ، نظارت بر عملیات آموزشی لشکر 58 ذوالفقار ، در 27 آگوست 1964 شکنجه شد.”

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا