شهید ابوطالب قاسمی: اسلام را با جان و مال و لسان خود حفظ کنید!

شهید ابوطالب قاسمی در هفتمین روز از مرداد 1337 در روستای کرمیاگان قم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد و در دوران تحصیل در یک ساندویچ فروشی در خیابان مزاح مشغول به کار شد. شش سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در نهضت امام خمینی (ره) شروع به کار کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران درآمد.

به گزارش تیتر اول، شهید ابوطالب قاسمی در اوایل تیرماه سال 60 به جبهه اعزام شد و سرانجام در 30 شهریور 1360 در جبهه دارخوین به شهادت رسید و در شیخانکم به خاک سپرده شد.

وصیت نامه شهید ابوطالب قاسمی

صبر کنیم و اعمال و پیروزی خود را بر گروه کافر ثبت کنیم.

خدا را شاکرم که خودم را در سرزمین خدا و جهاد و در کربلای ایران می بینم. می دانید که بار الهی در جوانی و در دوران خفقان و خفقان استبداد اسلامی بار دیگر برخاست و من هم مانند میلیون ها جوان سرافراز مسلمان ایرانی می خواستم بفهمم که منتظر رسیدن این انقلاب بزرگ و بنیاد نبودم. از حکومت مهدی(عج) و از شما می خواهم در انتخاب راننده به من کمک کنید.

ولی خودت شاهد باش من رهبری چون خمینی را انتخاب کردم و تا زنده ام از راه او که ادامه حسین و راه اسلام است دست بر نمی دارم و از نیروها دریغ نمی کنم و خواهم کرد. از قرار دادن رهبري چون خميني در راه انقلاب ما دريغ نكنيد. از هدیه شما سپاسگزاریم و در پایان این روح بیست و چند ساله را به پیشگاه مقدس ولی امر تقدیم می کنم. از امام زمان شهادت من و خونم آب و گیاهان اسلام را تقویت کند.

و شما پدر و مادر عزیزم سرتان را به سوی آسمان بلند کنید و خدا را شکر کنید که توانستید فرزندی را اینگونه تربیت کنید اما شما همسر عزیزم بدانید که ارتباط ما از ابتدای جنگ تحمیلی آغاز شد و این ارتباط تنها نیست. تحقق ایمان، بلکه تحقق ایمان. بعد از من به آنچه وعده دادی عمل کن و سرت را خم کن و خدا را شکر که این بهترین راه است.

«وَ لا یَعْلُمُ الَّذِینَ یَجْلَهُونَ فِی اللَّهِ لَا یَجْعَانَهُونَ مِنْ رَبِّهِمْ».

من شبانه روز دعا کرده ام و از پروردگار وحدت خواسته ام که رب العالمین به تو قسم نخورم، اما خودت می دانی که چاره ای ندارم و به همین دلیل تو را با خون سرخ طلاق می دهم. از شهدا، من و شما را به خون معطر 72 یاران امام ببخشید، سهمی می دهم و شما را نیز از خون تازه داماد و عروس های تازه نفس و فرزندان بی گناه نصیب می کنم تا داشته باشم. لیاقت شهادت را در راه تو نگرفتم، نگذار جانم را بگیرم و شربت شهادت روحانی را به من بدهی و تو ای پدر و مادر مهربانم می دانی که خداوند دعای بندگان دل شکسته را مستجاب می کند. نماز خواندن.

مدتی می خواستم وصیت نامه بنویسم ولی وقت نکردم اما امروز بعد از نماز صبح و قبل از شروع بعثت تصمیم گرفتم با پدر و مادر و همسر و برادرم چند کلمه ای در وصیت نامه بنویسم. خواهران .

مژده به پدر و مادر مهربانم باد که فرزندتان در راه خدا شهید شد که این آرزوی دیرینه من و افتخار شماست. پس دعا کن که خداوند مرگ پیکر مرا برای تحقق اسلام و آرمان های آن قبول فرماید.

و شما ای همسر و برادران و خواهرانم، آیا می دانید منظور از خلقت ما چیست و می دانید که زندگی این دنیا مصنوعی است و ابدی نیست و باید بدانید که دیر یا زود ما خواهیم رفت، پس چرا باید ما وقت گرانبها را تلف می کنیم، برخیز. آیا ما با دیگران فرق داریم؟ آنچه از شما پدر و مادرم، برادران و خواهرانم و همسر عزیزم انتظار دارم این است که در مرگ من عزادار نباشید، زیرا آن هدیه ای از جانب خداوند است و شاد باشید و برای بلندپروازی روحم طلب آمرزش کنید. و مرا در مساجد جشن بگیرید شیرینی پخش کنید زیرا با جشن عروسی من فرقی نمی کند.

همیشه سخنان امام را بشنوید و از این نعمت خداوند نهایت استفاده را ببرید و لحظه ای آن را رها نکنید زیرا یار فقرا و یاور مستضعفان و امید مردم است. همیشه به یاد فقرا و ضعیفان باشید، نماز و روزه بگیرید، خمس و زکات و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.

همچنین اگر از جنازه ام چیزی باقی مانده به هر حال به همسر و پدر و مادرم نشان دهید و در کنار مزار حضرت معصومه در کنار قبور شهدای اسلام دفن کنید.

و پیام من به کسانی که این نامه را می خوانند، چه زن و چه مرد، چه دختر و چه پسر، باید اسلام را با جان و مال و زبان خود حفظ کنید، زیرا برای ما امانت بزرگی است تا این امانت نباشد. خیانت کرد. عذاب الهی و ابدی خداوند خواهد آمد.

ابوطالب قاسمی

انتهای پیام