خاطرات روز Corona: هر دو چرخ Corona و چرخ مدیریت کشور می چرخد
پنجشنبه ، 18 آوریل 1999:
علی رغم توصیه وزیر نیرو مبنی بر اینکه باید آب کمتری مصرف کنیم ، معاون نخست وزیر امروز آب دقیقی روی دستان خود ریخت. کورونا گفت که تا ژوئن ادامه خواهد یافت و دوباره با آنفولانزا سقوط می کنیم. تابستان است وسط هیچ جا.
سلام ، افراد متفاوت و با دانش ، البته غیر از محمود شهریاری ، با تلفن می گویند که تهران دوباره دست به دست هم داده است. من نمی دانم که آنها ذهن خصوصی من را مختل کرده اند یا حقیقت را به من گفتند ، اما این روزها به خصوص در تهران در خانه بمان.
در ابتدای انقلاب ، در خبر صدا و سیما ، برخی از زبان های علامت ترجمه شده برای ناشنوایان عزیز. من نمی دانم کجا ، اما این روزها مکان مهمی برای صحبت در مورد چگونگی ترجمه این مترجمان عالی بود. مرحوم آقای اردبیلی نازنین با عمامه بسیار بزرگ رئیس قوه قضائیه بود و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس بود. آن مرد مهم گفت: وقتی كه عمامه بزرگی روی سر خود می گذارد ، به معنی آقای اردبیلی است و وقتی دست خود را روی صورت خود مالید و سپس به عنوان نشانه انكار دست خود را تكان داد ، به معنای هاشمی رفسنجانی است. خداوند به هر دوی آنها رحم کند.
بقیه را به خاطر نمی آورم! بهتر است در جایی در حافظه کار نکنید.
حالا این داستان کرونا است. کلی برای کشف کردن آنچه در خبرها اتفاق می افتد ، باید کدهای جدیدی به ما بدهد.
روحانی در انتخابات گفت که هم سانتریفیوژ و هم اقتصاد در حال چرخش بودند. بخاطر بسپار این دو اتفاق نیفتاد. اما امروز ، رئیس جمهور علی برکات الله ، برنامه های فعلی کشور را افتتاح کرد. این خبر خوب بود یعنی هم چرخ تاج و هم چرخش پیشرو در کشور. همه اخبار فاسد شد.
روز ارتش برای ایران روز خوبی است. ارتش یک نیروی مسلح حاشیه ای است که از پرچم و مرزهای ایران محافظت می کند. خدا همه آنها را بیامرزد.
کورونا اقتصاد آینده جهان است. تصادفی نیست که بیل گیتس برای آن پیش رفته است. آنها همچنین قیمت ارائه دادند. فعلاً ما Jolofen و Vitex را با هم مخلوط کرده ایم ، شاید قیمت آن را بدست آوریم.
ما کارت بانکی را با الکل شستشو دادیم به طوری که در دنیای مست و حقیقت راز را به همه می گوید. مراقب باشید
جمعه شب است. شب نماز است. خدایا ، با مهربانی به ما نگاه کن. تا فردا
* در کانال شخصی منتشر شده است