فرهنگ و هنر

چگونه عاقبت بخیر شویم؟ – تیتر اول

یک کارشناس مسائل دینی گفت: یکی از راه های رسیدن به نتایج خوب، اندیشیدن به عاقبت کارها است. اگر انسان در همه امور زندگی خود خواهان موفقیت و عاقبت به خیری است باید به این نکته اساسی توجه کند، یعنی قبل از هر کاری و هر سخنی کمی فکر و تأمل کند و در نهایت بیندیشد و به خود نگاه کند. . گفتار و کردار به مناسبت روز عاشورا، بسیاری از افراد مانند حر بن ریاحی برنامه ریزی کردند و وقتی نزد امام زمان خود رفتند، نتایج خوبی در دنیا و آخرت گرفتند.

حجت الاسلام تتلاری، کارشناس مسائل دینی و مذهبی در گفت وگو با تیتر اول، درباره اهمیت واقعه عاشورا و پایه گذاری آن گفت: آیا ما عاشقان امام حسین (علیه السلام) طلبه هستیم. مکتب عاشورا ما که منتظر فرزند سیدالشهداء علیه السلام هستیم عاقبت به خیر هم می رسیم؟ راه رسیدن به غایت خیر چیست؟ چگونه می توان در راه یاری حضرت حجه بن الحسن رضی الله عنه پایان یافت؟

1- تقوا

این کارشناس مسائل دینی تاکید کرد: اولین راه برای عاقبت به خیری، تقوا و تقوا است. قرآن کریم در سه جا به این مطلب اشاره می کند: «و عاقبت للمتقین» و عاقبت به خیر و عاقبت به خیر برای متقین. کسى که در تمام عمرش باتقوا باشد عاقبت به خیر و عاقبت به خیر خواهد شد.

وی ادامه داد: شاید برای ما این سوال پیش بیاید که خداپرستی اصلا یعنی چه؟ تقوا از کلمه وقایه به معنای حفظ یا مهار کردن است. این بدان معناست که انسان خداپسند کسی است که کنترل داشته باشد، ترمز داشته باشد. او خود را در برابر گناه کنترل می کند. یک جایی می تواند گناه کند، حرام بخورد، فحش و نفرین کند، صحنه های حرام و حرام را تماشا کند، اما متوقف شود و خودش را کنترل کند.

حجت الاسلام تتلاری یادآور شد: تصور کنید اگر فردی بخواهد در جاده پر پیچ و خم چلا با خودرویی که ترمز ندارد به سمت شمال حرکت کند، آیا سالم به مقصد می رسد؟ قطعا نه! زیرا در پیچ اول به دلیل نداشتن قدرت ترمز و فرمان به دره می ریزد و از ادامه مسیر جلوگیری می شود اما اگر شخصی با خودرویی که ترمز دارد در همان جاده حرکت کند به راحتی می تواند در تمام پیچ ها خودرو را کنترل کند. یک مقصد نیز وجود دارد.

وی افزود: این تفاوت انسان با تقوا با دیگران است. انسان بدون خداپسندی در برابر گناه و امیال نفسانی خویشتن داری ندارد و در پست ترین موقعیت و هزارتوی گناهی که شیطان در راه زندگی او قرار می دهد او را متوقف می کند و سقوط می کند و زوال می یابد، اما مردان خداپرست که قدرت کنترل و اجتناب گناه و زشتی دارند، به راحتی می توانند از موانع و دام های شیطانی بگذرند و به مقصد و سعادت برسند.

این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: با تقوا می توان در محیط بی گناه کنترل کرد و از خطا جلوگیری کرد، هنر نیست، بلکه مهم این است که در شرایط موجود به تقوای خود افتخار کرد.

2- همراه و دوست خوب

حجت الاسلام تتلاری خاطرنشان کرد: یکی از مهم ترین عوامل عاقبت به خیر یا بد بودن، دوستان و همراهان است. انسان با انتخاب درست و عمدی دوست و همدم می تواند به بالاترین درجات برسد و از طرفی خطا و سهل انگاری در انتخاب دوست و همنشین می تواند انسان را به پایین ترین و پایین ترین مرتبه برساند و به سقوط بکشاند. و تخریب در همه زمینه ها.

وی ادامه داد: سوره مدثر قرآن کریم یکی از عوامل عاقبت به خیر یا بد بودن را دوست و همنشین مردم معرفی می کند که در روز قیامت اهل بهشت ​​از جهنم شدگان سوال می کنند. “چه چیزی باعث شد به جهنم بروی؟” ? و جهنمیان برای این منظور دلایل متعددی بیان می کنند که یکی از آنها «لا تَجَجَعُ عَلَیْهِ الخَیْزِینِ» است.

این کارشناس مسائل دینی گفت: دوست خوب و رفیق صالح می تواند باعث رشد و تعالی انسان و در نتیجه موفقیت او شود مانند دوستی حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسیه و نقطه مقابل آن بدی و رفیق و رفیق فاسد قادر به هلاکت انسان و در نهایت شر می انجامد.

دوست بد عامل هلاکت انسان است

حجت الاسلام تتلاری گفت: در اوایل اسلام دو مشرک به نام های عقبه و اوبی با هم دوستی صمیمی داشتند. اکابه فردی سخاوتمند و مهمان نواز بود و در مناسبت های مختلف سعی در برگزاری مهمانی ها و دعوت از اقوام و دوستان و آشنایان داشت. از طرفی با اینکه مشرک بود، به پیامبر علاقه داشت و به آن احترام می گذاشت.

وی ادامه داد: روزی این شخص مهمانی برپا کرد و رسول خدا را مهمان دعوت کرد و چون سفره گذاشتند، مهمانان شروع به خوردن کردند. عقبه متوجه شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله غذا را دوست ندارد. اکابه گفت: اگر این غذا را دوست نداری، می خواهی غذای دیگری ترتیب دهم. پیامبر اسلام فرمود: نه، از ظاهرش معلوم است که غذای خوب است. گفت: پس چرا نمی خوری؟ پیامبر فرمود: «چون تو مشرک هستی و من از غذای مشرکان نمی‌خورم، پس اگر مسلمان شدی و به خدا ایمان آوردی، از این غذا خواهم خورد.

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: عقبه پذیرفت و شهادتین گفت و مسلمان شد. پس از مدتی ابی با عقبه ملاقات کرد و پس از سلام به عقبه گفت: شنیدم که مسلمان شده ای!عقبه گفت: آری من به پیامبر و خدای او ایمان دارم. یوبی گفت: چرا؟ عکابه در پاسخ، مهمانی و سخنان پیامبر اکرم را نقل کرد. ابی به چهره عقبه نگاه کرد و گفت: پس دین اجدادت را به همین دلیل ترک کردی؟ عقبه، حالا که به هدفت رسیدی و پیغمبر سیر شد، همه چیز را انکار کن و از اسلام دست بردار. اوبی آنقدر با آکابا صحبت کرد که موفق شد. عقبه جوان مسلمان از اسلام دست کشید و در جنگ بدر با سپاه اسلام روبرو شد و کشته شد.

3- احتیاط در امور

حجت الاسلام تتلاری خاطرنشان کرد: یکی از راه های رسیدن به عاقبت به خیر، اندیشیدن به عاقبت کارها است. اگر انسان در همه امور زندگی خود خواهان موفقیت و عاقبت به خیری است باید به این نکته اساسی توجه کند، یعنی قبل از هر کاری و هر سخنی کمی فکر و تأمل کند و در نهایت بیندیشد و به خود نگاه کند. . گفتار و کردار

وی ادامه داد: مردی به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله مرا نصیحت کن. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر نصیحت کنم گوش می کنی؟ او گفت بله. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اگر راه را به تو نشان دهم آیا آن را انجام می دهی؟ گفت: حتماً. باز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بنده خدا اگر بخواهم انجام می دهی؟ گفت: آری یا رسول الله آمده ام تا آنچه را که می گویی به کار ببرم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سه مرتبه تأکید کرد: «اگر اطاعت کردی، در آخرت فکر کن». وقتی می خواهید کاری را انجام دهید، در پایان از آن قدردانی کنید.

این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: افراد زیادی در مقاطع مختلف دچار ناکامی و نابودی شده اند و در نهایت به دلیل بی تدبیری کارشان به سرنوشت بدی دچار شدند. شما که دنبال راه سعادت و عاقبت بخیر هستید این کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را فراموش نکنید که رمز موفقیت ما در بیشتر عرصه های زندگی است. ببینم این گناهی که کردم به کجا ختم می شود؟ این گناه حرام چه فایده ای دارد؟ این مال حرام تا کی زندگی من را حفظ می کند؟ این حجاب و بی عفتی چه ارزشی از من می کاهد و چه دستاوردی برای من دارد؟

حجت الاسلام تتلاری افزود: قرآن کریم به همه پیروان خود می آموزد که به عواقب آن نگاه کنند: «فنازار کائف کن عقبه المجرمین»، پس ببینید در نهایت چه بر سر جنایتکاران آمده است. در «فنازار کایف کن عقبه المفسدین» ببینید مفسدان چگونه پایان یافتند. به سرنوشت ستمگران بنگرید». «فنازار کایف کن عقیبه المقدبین» و ببینید در نهایت چه بر سر منکران آمد.

نقش برنامه ریزی در کربلا

وی با اشاره به بخشی از واقعه کربلا گفت: حر بن یزید ریاحی نقشه کشید و نتیجه جنگ را با سیدالشهداء علیه السلام در نظر گرفت و به خیل یاران امام حسین علیه السلام پیوست. بر او، از سپاه کوفه، و عاقبت به خیر شد. عمر سعد بی تدبیری کرد و در نهایت بدون فکر دست به جنایت بزرگ کربلا زد و به سرنوشت بدی دچار شد.

این کارشناس مذهبی گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: حضرت موسی برای برادرش از خداوند طلب آمرزش کرد. خداوند خطاب به او فرمود: ای موسی اگر از من درباره اولی و آخری حتی فرعون بپرسی جواب می دهم ولی گناه قاتل حسین را نمی بخشم و خود از او انتقام می گیرم.

حجت الاسلام تتلاری تصریح کرد: اگر گروهی از موقعیت ایجاد شده برای رسیدن به کمال و سعادت استفاده نکنند و با همه سوابق بزرگی که دارند، دچار سرنوشت بد و عاقبت بدی شوند، عده ای نیز از آن نهایت استفاده را می کنند و بهترین استفاده را از آن بکنید کمترین شانس برای رسیدن به سعادت ابدی و پایان خوبی دارند.

دو برادر نماد عاقبت به خیری در روز عاشورا هستند

وی بار دیگر به بخشی از واقعه کربلا اشاره کرد و افزود: دو برادر به نام های سعد و ابوالخطوف در لشکر عمر سعد هستند. این دو برادر به همراه عمر سعد برای جنگ با امام حسین علیه السلام به کربلا آمده بودند. روز عاشورا همه جا همراه کوفیان بودند و از تلاش برای حمله به سپاه سیدالشهد علیه السلام فروگذار نکردند. غروب عاشورا بود، یاران باوفای اباعبدالله علیه السلام بر زمین افتاده بودند و هلاک شدند، فاطمه عزیز بر نیزه عجیبی تکیه کرد و دعایش در کربلا طنین انداز شد. «اما من از خدا می ترسم، اما از حرم رسول خدا می ترسم». آیا فریادی نیست که برای شادی خدا به فریاد ما برسد؟! مدافع حرم رسول خدا نیست؟!

این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: یکی از این دو برادر به دیگری گفت: برادر، می شنوی و می بینی که حسین علیه السلام غریب و تنها شده است؟ آیا او نوه پیامبر خدا نیست؟ داداش ما تا الان باهاش ​​دعوا کردیم این آخرین فرصت رو از دست ندیم و کمکش کنیم. سعد گفت: حرفی برای گفتن نیست، اما اگر رفتیم و حضرت فرمود: دیر آمدی، اگر برویم و توبه ما را نپذیرد، چه کنیم؟ ابوالحاتف گفت: سعد برویم. آیا منظور این بود که حسین علیه السلام نگفته بود هل من ناصر یانصرانی؟

وی در پایان گفت: این دو برادر در آخرین لحظات واقعه عاشورای سیدالشهدا (علیه السلام) وارد شدند و امام با آغوش باز از آنان استقبال کرد. سعد و ابوالهاتوف شمشیرهای خود را از قمه های خود بیرون کشیدند و امام خود را در جنگ با سپاه کوفه یاری کردند و کشته شدند.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا