استان ها

دهداری دیکتاتور فوتبال نبود/ دیگر اثری از هما باقی نماند

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری آنا، ماجرای صعود و سقوط تدریجی تیم هما در فوتبال پر هیاهوی ایران به گوش می رسد. در اوایل دهه 50 فوتبال ایران تحت الشعاع تیمی با ویژگی های منحصر به فرد قرار گرفت که پرویز دهداری را روی نیمکت و بازیکنان جوان فوجی را می دید. محمد فهدری از آن دسته بازیکنان جوانی است که از نوجوانان بانک ملی به مدرسه هما پیوست و در فوتبال و تحصیلات زیر نظر استاد پرویز دهداری رتبه های بالایی را کسب کرد. محمد فقیه که مانند اکثر فرهیختگان فوتبال ایران در دل فوتبال ایران نیست، هوم را یکی از خاص ترین تیم های دهه 50 می داند و معتقد است که پایه های این تیم در اواسط دهه 40 با تیم فوتبال ایران پایه ریزی شد. تشکیل تیم مدافع او در گفت و گو با همشهری خاطرات جالبی از ایجاد تیم هما و کار زیر نظر مرحوم دهداری تعریف می کند.

هواداران قدیمی فوتبال در ایران، هوم را یکی از تیم های خاص و آرام دهه 50 می دانند، اما کمتر کسی داستان شکل گیری آن را می داند. هما از کی و چگونه با بازیکنان جدید و جدید ساخته شد؟

تیم خما از سال 52 در فوتبال ایران ظاهر شد اما اگر بخواهیم از ریشه این تیم صحبت کنیم باید به 6 یا 7 سال قبل از سال 52 برگردیم. سال 1346 بود که با تلاش پرویز دهداری تیمی به نام گارد در فوتبال ایران شروع به فعالیت کرد. زمانی که تیم شاهین جایگاه قابل توجهی در فوتبال ایران داشت، چند تیم را زیرمجموعه خود قرار می داد و یکی از تیم هایی که مرحوم دهداری سنگ تمام گذاشت، تیم گارد بود. جالب اینجاست که تیم گارد بعدها با رسیدن به اوج همین رویه ادامه داد و بانک ملی، ایزد مهرآباد و پیام جزو زیرگروه های تیم گارد بودند. این سیستم دو مزیت خاص داشت. اولا پرویزخان همه بازیکنان جدید را آموزش داد و ثانیا نیازی به خرید بازیکنان گران قیمت از تیم های دیگر نبود. از این رو این بازیکن در زمان حضور در این تیم با فلسفه تیمی هما آشنایی کامل داشت.

البته اینکه تیم دفاع از تیم های پایه شاهین ساخته شده داستان متفاوتی است. اینطور نیست؟

تیم دفاع از بازیکنان جوان تیم های گروه شاهینا تشکیل شد. پرویز خان نیز پس از رفتن شاهین با زیر مجموعه های این باشگاه همکاری کرد و در نتیجه تیم نگهبانی ایجاد شد.

کهنه سرباز

ظاهراً مرحوم دهداری در انتخاب بازیکن خیلی وسواس داشت. با چه معیاری بازیکن را انتخاب کرد؟

فلسفه تشکیل تیم گارد که بعدها به تیم هما تبدیل شد، همان شعار معروف باشگاه شاهین بود که «اخلاق، درس و فوتبال» است. بنابراین اول روحیه بود، بعد تحصیلات، و در آخر سبک بازی و استعداد فوتبال. در 19 سالگی از جوانان بانک ملی وارد تیم نگهبان شدم و دیدم پرویز دهداری اخلاق و تحصیل را ملاک عملکرد قرار داده است. وقتی تیم نگهبانی تشکیل شد بیشتر بچه ها دانشجو بودند. همچنین تحصیلاتم را زیر نظر پرویز دهداری ادامه دادم و لیسانس مدیریت بازرگانی گرفتم. بازیکنان دیگری مانند سهام میرفخرایی، نعیم صفری، حسن نایب و علی سهری در بدو ورود به گارد دانشجو بودند که برخی از آنها تا مقطع دکتری ادامه دادند.

گفته می شود پرویز دهداری نیز به دلیل به میدان گذاشتن بازیکنان جوان زیاد مورد انتقاد قرار گرفته است. واکنش او به چنین انتقاداتی چه بود؟

آرمان های پرویز دهداری همان آرمان هایی بود که در مکتب شاهین دنبال می شد. او به شدت نگران نظم و انضباط بود و برخلاف آنچه گفته شد، دیکتاتور نبود. در تیم دفاع همه بازیکنان باید زود می خوابیدند و به رژیم غذایی خود توجه می کردند. آن موقع تیم های بزرگ پایتخت مثل تاج و پرسپولیس هفته ای 3 بار تمرین می کردند اما پرویزخان هفته ای 5 بار برای ما تمرین می کرد و جمعه ها باید با هم به کوه های اطراف تهران می رفتیم که این یک نوع بود. آموزش همبستگی وقتی به تپه رفتیم حداقل 15 نفر از 22 بازیکن تا پایان دربند همراه ما بودند و تعدادی از ما با هم شام خوردیم و برخی دیگر به جای هم رفتند و خوابیدند. همبستگی و اتحادی که خارج از زمین داشتیم در زمین منعکس شد. اکنون پس از 50 سال، تیم های اروپایی به این مسائل توجه می کنند و مربیانی مانند فرگوسن ساعت خواب و رژیم غذایی بازیکنان خود را بررسی می کنند. این سوالات را در تیم نگهبان تمرین کردیم. فوتبالی یا غیر فوتبالی فرقی نمی کند. وقتی تیم هما تشکیل شد، همه بازیکنان به بلوغ فکری و فوتبالی رسیده بودند.

در آن زمان بسیاری از بازیکنان جوانی که در تیم گارد و بعدها در خما به ستاره فوتبال ایران تبدیل شدند، از تیم های متمول پیشنهاد داشتند اما به مکتب خما وفادار ماندند. یادتان هست کدام بازیکنان از کدام تیم ها پیشنهاد داشتند؟

در سال 1356 که تیم شهباز تشکیل شد، ستارگان فوتبال ایران زیادی به این تیم پیوستند که ناصر حجازی از جمله آنها بود. در همان زمان چند بازیکن ما از شهباز پیشنهاد داشتند که هیچ کدام نرفتند و با 50 هزار تومان همان سال ماندند. در آن زمان تیم شهباز برای یک فصل 200 هزار تومان پرداخت کرد. سهام میرفخرایی یکی از بازیکنان ما بود که از شهباز پیشنهاد داشت. در سال های بعد از پیروزی انقلاب هم بازیکنی مثل حمید علیدوستی داشتیم که بدون بازی در استقلال و پرسپولیس راهی اروپا شد و برای فوتبال آلمان بازی کرد. یادم هست در آن زمان آقای پورحیدری برای جذب حمید علیدوستی با رئیس باشگاه هما صحبت کردند اما علیدوستی هما را انتخاب کرد و به استقلال نرفت.

کهنه سرباز

البته خود پرویز دهداری هم نماد وفاداری بود و خیلی از پیشنهادها را رد می کرد.

بله، او یک الگوی کامل برای ما بود. در همه سفرها حتی زمانی که مربی تیم ملی می شد با یک کیف کوچیک می رفت و با همان کیف کوچک برمی گشت. زمانی که نهایت آراستگی در محافل عمومی مشاهده شد، بازیکن جوان نیز دید و آموخت. این داستان در مورد وفاداری به باشگاه بود.

پس از گذشت چندین دهه هنوز از هما به عنوان تیمی یکپارچه یاد می شود که به نقل از برخی رسانه های مکتوب در سال های قبل از انقلاب فوتبال سبک بسکتبال بازی می کرد. آیا این بازی تماماً در مورد کار گروهی بود؟

این است. ما خیلی تمرین کردیم و فهمیدیم که فوتبال تکرار و تکرار و تکرار است. گاهی آنقدر تمرینات ساده را تکرار می کردیم که ملکه ذهنمان می شد. سال های 1354 و 55 اوج فوتبال و بسکتبال هما بود.

چند نفر از آن جوانانی که با پرویز دهداری در تیم نگهبان کار کردند و بعد به هما پیوستند، فوتبالیست های بزرگی شدند؟

پرویز دهداری در تیم های گارد و هما زندگی مشترک را به جوانان آموزش می داد و مربی فوتبال هم بود. این جوانان بعدها بازیکنان بزرگی شدند تا اینکه حشمت مهاجرانی 7 نفر از آنها را به اردوی تیم ملی دعوت کرد. بازیکنانی مانند سهام میرفخرایی، حسن نایب آقا، مهدی خبیری، علی رضا عزیزی، علی رضا سهری، امان نقدی و ناصر نورایی نیز به این تیم دعوت شدند.

افت تیم هما یکی از حسرت های فوتبالدوستان قدیمی ایران است. چرا تیمی که نماد همبستگی بود آرام آرام از صحنه فوتبال ایران محو شد؟

وقتی در سال 52 از تیم گارد به حمص آمدیم با سال ها تلاش 7-6 نتیجه گرفتیم. وقتی قهرمان جام باشگاه های تهران شدیم وارد لیگ پرسپولیس شدیم و در دور دوم این مسابقات سوم شدیم و در سال 1354 نایب قهرمان جام تخت جمشید شدیم. تلاش پرویزخان زمانی نتیجه داد که به بیماری کلیوی مبتلا شد و برای معالجه به انگلستان رفت. روند درمان او طولانی شد و چندین بازیکن برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتند و به این ترتیب هما آرام آرام رو به افول گذاشت. در سال 67 عده ای به باشگاه آمدند و ما را بیرون کردند و تیم را به دسته سوم رساندند اما با رفتن این نفرات دوباره به حمص برگشتیم و با مربیگری نعیم صفری قهرمان تهران شدیم. ما تیم خوبی داشتیم تا اینکه در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و بر اساس برنامه تمرکززدایی فوتبال از پایتخت، هما به کرمانشاه منتقل شد و در سال 1387 اثری از هما نبود.

کهنه سرباز

انتهای پیام/4048/

دکمه بازگشت به بالا