هوش مصنوعی جهان را برهوت نمی‌کند

محمد قاسم‌زاده با تأکید بر این‌که آینده بدون ادبیات برایش متصور نیست، می‌گوید: هوش مصنوعی دارد آدم‌ها را کمی می‌ترساند، آثار فرهنگی جهان از بین نمی‌رود و هوش مصنوعی نیامده که جهان را به برهوت تبدیل کند.

این نویسنده در گفت‌وگو با تیتر اول در پاسخ به این‌که چرا ادبیات باید ادامه پیدا کند، اظهار کرد: نسل معاصر برای آیندگان نمی‌نویسند، این‌ نگاه که ما برای آیندگان می‌نویسیم، یک دید غلط است. من در این زمانه زندگی می‌کنم، زندگی را می‌بینم و بر اساس آن می‌نویسم، برای کسانی می‌نویسم که آن‌ها را می‌شناسم نه برای کسانی که نمی‌شناسم. من نمی‌دانم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و آیندگان چه کسانی هستند. این زمانه است که مشخص می‌کند من وجود دارم یا ندارم، آینده مشخص می‌کند چه کتابی باشد یا نباشد. ما برای حال می‌نویسیم، برای کسانی که با آن‌ها زندگی می‌کنیم. زمانه یا اثر را نگه می‌دارد و یا اثر محو می‌شود. هرکسی بگوید برای آینده می‌نویسد مطمئن باشید، اثرش قبل از این‌که خودش نباشد، از بین می‌رود.
 
او همچنین درباره آینده بدون ادبیات، با اشاره به سخنی از یوسا، گفت: روزگاری تمام علوم از پزشکی گرفته تا فیزیک و شیمی در فلسفه بودند، بعدها همه این‌ها از فلسفه جدا شده، حالت استقلال پیدا کردند و فقط فلسفه ماند. اما چیزی که همه این‌ها را در یک‌جا جمع می‌کند، ادبیات است. همه این علوم، مرز مشترک دارند و آن ادبیات است. شما در ادبیات پزشکی می‌بینید، فیزیک می‌بینید، شیمی می‌بینید، باستان‌شناسی می‌بینید و… . همه این‌ها را در ادبیات می‌بینید.
 
 نویسنده «مردی که خواب می‌فروخت» و «چیدن باد» با تأکید بر این‌که آینده را بدون ادبیات نمی‌بیند، گفت: ممکن است اشکال ادبیات برحسب زندگی آینده ما فرق کند؛ اما ادبیات از بین نمی‌رود؛ زمانی شاعران با ما حرف می‌زدند، الان هیچ شاعری با ما حرف نمی‌زند. زمانی که بشر پا بر روی ماه گذاشت و تازه مردم دانستند ماه چیست و ماه از حالت قبلی‌اش خارج شد. یا امروزه بُعد مسافت از بین رفته است، دیگر راه دور وجود ندارد، زمان حافظ کسی تصور نمی‌کرد کسی در تهران باشد و نیم ساعت بعد در شیراز. مطمئناً در آینده چیزهایی به وجود خواهد آمد که امروز به ذهن ما نمی‌رسد.

  قاسم‌زاده افزود: اما موضوعاتی در زندگی بشر وجود دارد که موضوعات عام بشری است؛ مولوی، عطار، سنایی، سروانتس، شکسپیر، گوته و دیگران همه در زمان خود زندگی می‌کردند و با دیدگاه‌های خود حرف می‌زدند؛ اما هنوز چیزهایی برای ما دارند و مطمئناً نویسنده‌های ما نیز حرف‌هایی برای آیندگان دارند.
 

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: تاریخ اندیشه بشر این‌گونه نیست که در دوره‌ای محو شود و دیگر اثری از آن نباشد، امروز کسانی هستند که مجموعه آثار افلاطون را تهیه می‌کنند تا بدانند سقراط چه گفته است. سقراط ۲۵۰۰ سال قبل زندگی می‌کرده و زیست‌شان کاملاً متفاوت با انسان‌های امروزی بود، به‌گونه‌ای که اگر الان سقراط به زندگی ما بیاید، با دیدن چیزهایی دیوانه می‌شود. در آینده هم همین شکل است؛ زیرا بشر تحول پیدا می‌کند.

  قاسم‌زاده درباره تأثیری که مثلاً هوش مصنوعی می‌تواند بر ادبیات بگذارد، گفت: به نظرم هوش مصنوعی کمی دارد آدم‌ها را می‌ترساند. ولی بشر به این موضوعات غلبه می‌کند؛ زمانی قرن بیستم را به ما گفتند قرن سفر، بعد گفتند قرن اتم و سپس گفتند قرن کامپیوتر. تحولات به‌قدری زیاد بود که قرن اسم عوض می‌کرد. نه کامپیوتر ما را ترساند و نه اتم زیرا بشر همیشه برای معضلاتش راه چاره پیدا می‌کند. در آینده نمی‌دانم هوش مصنوعی به کجا خواهد رسید؛ ولی آیندگان که با هوش مصنوعی زندگی می‌کنند برای خود راه‌حل‌هایی می‌یابند.

  این نویسنده تأکید کرد: آثار فرهنگی جهان از بین نمی‌رود. هوش مصنوعی نیامده که جهان را به برهوت تبدیل کند. همه امکانات دست کیست؟ خب دست آدم‌ها. هوش مصنوعی که خارج از آدم‌ها نیست. آن‌ها برای چه کسی کار می‌کنند؟ برای انسان‌ها. در واقع انسان‌ها به‌وسیله این امکان‌ها به ایده‌های خود عمل می‌کنند.

 محمد قاسم‌زاده در پایان گفت: باز هم می‌گویم من جهان بدون ادبیات را تصور نمی‌کنم، جهان ادبیات خواهد داشت؛ زیرا سابقه ادبیات همیشه همراه با بشر است. شما گیلگمش را دارید تا به بورخس و کافکا برسید، مگر ما انسان‌های قرن بیست و یکم گیلگمش را رها کرده‌ایم؟ الان در قرن بیست ویکم باز هم گیلگمش را ترجمه می‌کنیم. مطمئناً در آینده دوره ما را قضاوت خواهند کرد. آینده بشر همیشه بهتر از گذشته خواهد بود.
 

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا