آش نخورده و دهان سوخته!

تیتر اول / بوشرا پرستاری یکی از فعالیتهایی است که در آن بیشترین نیاز به عشق و علاقه وجود دارد و اگر اینگونه نباشد نه پرستار از کار او لذت می برد و نه جسم و روح بیمار با تلاش کارگران بهبود می یابد. در اين زمينه.

هر ساله ، 12 ماه مه به عنوان روز جهانی پرستار جشن گرفته می شود و از زحمات پرستاران پرستاری که در مراقبت از سلامتی خود نقشی سخت و حیاتی دارند ، قدردانی می شود. در سالهای اخیر ، با ضربه جهانی به جهان همه گیر کرونا ، ارزش و رتبه کار پرستاران آشکارتر شده است.

کسانی که در این زمینه کار می کنند ، گاهی به حدی می روند که از سلامت انسان محافظت و اطمینان حاصل کنند. آنا ، پرستار بیمارستان تأمین اجتماعی بوشر گفت: “متأسفانه شیوع بیماری کوید 19 شرایط دشواری را در بیمارستان ها ایجاد کرده است که دامنه کارمندان پزشکی و مراجعه کنندگان را محدود کرده و گاهی فراتر از حوصله آنها است.” متأسفانه ترس از این بیماری در بیمارستان ها برای هر دو گروه چنان زیاد است که به طور حتم مانع کار پرستاران می شود. در هر صورت ، باید اذعان کرد که ، مسئولیتی که در قبال آن متعهد و متعهد بوده ایم ، مسئولیت پذیر بوده یا نداریم ، این بیماری چنان خطرناک است که تأثیر روانی عمده ای بر عملکرد پرستاران و سایر مراقبین ما دارد.

مقاومت در برابر لباس های تمیز و خاص بسیار دشوار است

وی ادامه می دهد: از یک طرف باید در محیط کار احتیاط کنیم و از طرف دیگر به دلیل کمبود پرستار و کار با چندین بیمار ، باید مراقب باشیم تا بیماری از یک بیماری منتقل نشود. بیمار به دیگری ، و در عین حال مراقب باشید. بیمار انتظار دارد که ما به خوبی از او مراقبت کنیم ، اما در ابتدای شیوع بیماری حتی ماسک در بیمارستان خود نداشتیم و دستکش نداریم ، این بوده است و پوشیدن لباسهای آرزو بسیار دشوار است ، و اگر قرار است خدماتی با فشار روانی شدید و ترس از عفونت به شما ارائه شود ، کار ما به طور خودکار تحت تأثیر قرار می گیرد و خدمات خوبی ارائه نخواهیم کرد.

برخی فقط از محیط بیمارستان می ترسیدند ، اما از حضور در تجمعات ترس نداشتند!

آنا می گوید: “ما با افرادی روبرو شدیم که فقط از مراجعه به بیمارستان می ترسیدند اما از رعایت نکردن الزامات بهداشتی و عدم حضور در اجتماعات ، یا در بیمارستانی با تمام کمبودهای تخت سنگین ، آماده کار برای کار با پرسنل و بازدید از چندین اتاق ، نمی ترسند. . آنها تخته نبودند. ما شرایطی داشتیم که یک بیمار مشکوک به کوید در یک اتاق جدا شده فوت کرد و پس از مرگ بیمار در آن تخت که تنها تخت بخش ما نیز بود و علی رغم ضدعفونی ، سایر بیماران از استفاده از آن خودداری کردند و شروع به درگیری کردند. و تشنج شرایط کار را برای ما سخت کرد.

ترس از انتقال بیماری به خانواده ، روان ما را تحت تأثیر قرار داد

این پرستار ادامه می دهد: “از طرف دیگر ، تعداد بیماران مشکوک به تاج گذاری بسیار زیاد بود و از ترس بیمارستان ، تعداد بیماران با سایر تشخیص ها کاهش یافته بود و ما بیمارانی داشتیم که در شرایط بدی در خانه ماندند. کار به پایان رسیده بود و آنها منتظر معجزه ای از طرف ما بودند. ما فقط می توانیم از گزینه های موجود برای کاهش یا تسکین شرایط دشوار بیمار استفاده کنیم ، به شرط اینکه بیمار به موقع برسد.

وی افزود: هنگامی که تغییر کارکنان پزشکی به پایان رسید ، ترس از آلوده شدن و ورود به خانواده فقط روح ما را تحت تأثیر قرار داد ، به ویژه افرادی که دارای فرزند خردسال هستند یا افراد دارای سیستم ایمنی پایین هستند. همه اینها ، از یک طرف ، از طرف دیگر تجهیزات لازم و تجهیزات مدرن و کمبود کادر پزشکی کافی.

هیچ مدیریت جامع سیستم درمانی در این شهر وجود نداشت

وی افزود: متأسفانه جلسات مكرر در واحدهای ستادی برگزار شد و تمام تلاش ما این بود كه از حداكثر توان خود نهایت استفاده را ببریم اما این كافی نبود و جای تأسف دارد كه در این بین مراكز خصوصی غیر دانشگاهی هستند بیمارستانها “ایمنی به ما كمك نكرد و این اتفاق فقط به این دلیل رخ داد كه هیچ مدیریت جامع سیستم درمانی در این شهر وجود نداشت.

دهان نپخته و سوخته!

وی با ابراز نارضایتی از وعده ها و وعده های مسئولان اظهار داشت: متأسفانه در زمینه حقوق و مزایا قول هایی داده شد که به موقع و همانطور که گفته شد محقق نشد. از طرف دیگر ، پخش شعارهای رسانه ای در مورد افزایش حقوق مردم را تحریک کرد و وقتی مشتریان دیدند که انتظاراتشان برآورده نشده است ، اولین چیزی که به کادر پزشکی گفتند این است که حقوق شما افزایش یافته است ، چرا خدماتی ارائه نمی دهید؟ دهان نپخته و سوخته!

وی اظهار داشت: این افزایش ها عمدتاً مراکز دانشگاهی را درگیر می کند و کادر پزشکی تأمین اجتماعی به اندازه گفته شده افزایش نیافته اند و آنچه افزایش یافته است به دلیل بیمه و مالیات بالا کاری برای ما نداشته است. از طرف دیگر ، سازمان تأمین اجتماعی قانون سخت کوشی را نادیده گرفت و در این شرایط دشوار ، پزشکی قانونی در صورت پرداخت حق بیمه و مزایای قانونی قبل از بازنشستگی ، پنج سال حبس را درخواست می کند که این خلاف قانون کار برای پرداخت است. برای آن پنج سال بخشش. وضعیت قانونی فعلی هیچ ارتباطی با تورم روزانه کادر پزشکی ما ندارد و این فشار مضاعف دیگری است …

اکسیژن سازها 24 ساعت مورد نیاز ما را برآورده نمی کنند

وی افزود: متأسفانه در جامعه افرادی داریم كه آزمایش مثبت دارند و از آنجا كه علائم شدیدی ندارند ، آنها تصور می كنند كه برای دیگران خطری ندارند و حتی به دیگران نمی گویند بیمار هستند و می توانند ویروس را به افراد دیگر منتقل كنند. او گفت مردم باید درک کنند که بحران Covid 19 فقط به دلیل خود مردم در حال گسترش است. و آنها باید بدانند که ظرفیت بیمارستان ها محدود است و به هر حال ممکن است ، در شرایط بحرانی با تحریم های اقتصادی ، ما هنوز با کاستی هایی روبرو هستیم که ارائه خدمات به موقع را دشوار می کند.

به گفته وی ، در حال حاضر به دلیل تعداد بیماران بستری در بیمارستان میزان مصرف اکسیژن به قدری زیاد است که بیماران با سیستم تنفسی مشکل دارند و اکسیژن سازان ما نیاز روزانه را برآورده نمی کنند. از طرف دیگر ، به دلیل تحریم های اقتصادی ، کمبود واردات مواد مصرفی برای دستگاه های تخصصی ما وجود دارد ، مگر اینکه از تعداد بیماران کاسته شود تا گزینه های موجود در دسترس بیماران نیازمند جدی باشد.

بهبود بیماران و از دست دادن همکاران

آنا خاطرات خوب و بد خود را چنین توصیف می کند: هر چقدر هم که توانستیم جان برخی از بیماران به سختی را در این شرایط تحریم شده و همچنین کمبود جدی بیمار و ازدحام جمعیت را نجات دهیم ، این خوشایندترین خاطره در تمام دوران ها است. رانندگی برخی از افراد از طریق تلفن یا مشاوره برای جلوگیری از شرایط جدی و معالجه به موقع و خارج از کنترل حافظه خوب و خاطرات بد ما است. این از دست دادن برخی از همکاران خوب ما بود که متاسفانه در بیمارستان به ویروس مبتلا شدند و ما با تمام تلاش خود نتوانستیم جان آنها را نجات دهیم …

ما معجزه نیستیم

پرستار گفت: “اگر ما یک معجزه گر بودیم ، ابتدا برای نجات همکاران خود که سالها کار می کردند و قصد بازنشستگی داشتند معجزه می کردیم ، بنابراین یک معجزه پروتکل هایی را که همه دارند دنبال می کند.” از خودت محافظت کن تا خویشاوندان و خودش را به خطر نیندازد.

مردم حداقل باید به خودشان ترحم کنند

وی عاجزانه از مردم می خواست زمانی را به خاطر بسپارند كه از مرگ می ترسیدند زیرا نمی توانند نفس بكشند و اگر نمی خواهند به همنوعان خود توجه كنند حداقل به خود رحم كنند. وی گفت: “ما انتظار داریم كه مردم ما را بفهمند و كنار ما باشند نه در مقابل ما.”

پرستارانی که در هنگام شیفت کاری حتی آب نمی نوشند

سارا پرستار دوم است که با اد صحبت می کنیم. وی به تیتر اول گفت: “در این وضعیت همه گیر که کل سیستم بهداشت و درمان را تحت تأثیر قرار داده است ، مسلماً وضعیت کار ما پیچیده تر و حساس تر از قبل شده است.”
در طول آب و هوای گرم و مرطوب بوشرها لباسهای پلاستیکی (اسلحه) ، عینک و کلاه را عوض می کنند و مهمتر از همه ، استفاده از دو ماسک روی هم و شستن دستها و نوشیدن مرتب الکل ، هر دو انرژی می گیرند و ما را مشکل می کنند که پس از آن وقتی یکی از نیروها مثبت و کووالانسی می شود ، دیگر همکارانش اجازه شیفت می دهند و آنها باید دو شیفت شوند.

وی گفت: “برخی از همکاران من حتی در هنگام شیفت کاری آب نمی نوشیدند ، به عنوان مثال ، آنها از شیر مادر تغذیه می کردند و حتی از ماسک برداشتن و خوردن چیزی ترس داشتند.”

ما هنوز باید فاصله و دلتنگی را تحمل کنیم

سارا درباره ندیدن خانواده اش در ماههای کرونا به ما گفت: خانواده من در اهوازی زندگی می کنند و پدر و مادرم از ابتدای کرونا به من مراجعه نکرده اند و من و امثال من تحت فشار زیادی قرار گرفته ایم. اگر مردم پروتکل های بهداشتی (ماسک زدن و کاهش مسافرت های غیرضروری) را رعایت نکنند و به آن توجه نکنند ، این شرایط تلخ به زودی برطرف نخواهد شد و ما ، کارمندان و خانواده هایمان مجبور خواهیم بود از نوستالژی خودداری کنیم. بیایید رفتار کنیم و بگذاریم مردم در شرایط بسیار سختی قرار بگیرند.

پرداخت ها و اضافه کاری خراب شد

وی در مورد فرصت ها و بهزیستی پرستاران گفت: “من خیلی آگاهی ندارم زیرا بیمارستان ما مرکز کرونا نبود ، اما ما همیشه یک بیمار بیماری کرونا داشتیم (بیمار چند روز در بخش بود و سپس انگیزه به طور متوسط ​​تا 200000 گوجه فرنگی پرداخت می شود ، اما فقط برای 8 ماه در سال ، و 6 روز مرخصی کرونا در یک سال در نظر گرفته شد.

درگذشت جانباز محترم و قدرشناس بدترین خاطره من شد

این پرستار درباره خاطرات خوب و بد خود می گوید: بدترین خاطره مربوط به جانبازی صبور است که فردی بسیار قابل احترام و قدرشناسی بود که متأسفانه به دلیل Covid 19 مدت ها با ما بود و در نهایت تلاش ما نتیجه ای نداشت و متاسفانه او درگذشت و تنها خوشبختی و خاطره خوب این روزها برای من این است که وقتی یکی از کارمندان علائم خفیف مانند سرماخوردگی داشته باشد و من را نگران کند ، بعد از نتیجه آزمایش منفی بسیار خوشحال خواهم شد و سلامتی آن را می بینم.

خواهر ، اگر با ادویه عشق و بخشش همراه نباشد …

سارا در سخنان پایانی خود در مورد نیاز به عشق و بخشش در حرفه پرستاری صحبت می کند: من بارها و بارها گفته ام که پرستار نیست که حرفه پرستاری را انتخاب کرده است ، بلکه این پرستار است که افراد خود را پیدا می کند ، به این معنی که همه نمی توانند پرستار شوند. پرستار حرفه ای است که تبلور و ثمر نمی دهد مگر اینکه با ادویه عشق و گذشت همراه باشد. خوشحالم که توانسته ام به خلق خدا خدمت کنم و اگر خدا بخواهد با تلاش و همدلی انسان از این شرایط بحرانی نجات خواهیم یافت.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا