محمد صادق شهبازی: همه صداها باید شنیده شوند و بدون حضور مردم، کشور درست نمیشود.
فعال سیاسی عدالتخواه: بخشی از تاکید رهبر انقلاب بر حضور مردم مبتنی بر مبانی دینی است و بخش دیگر هویت انقلاب و نظام ما است که بدون حضور مردم هویت دینی اش حفظ نمیشود.
محمدصادق شهبازی فعال سیاسی عدالتخواه با حضور در برنامه صف اول تیتر اول با عنوان نقش گروههای سیاسی در انتخابات رقابتی گفت: بخشی از تاکید رهبر انقلاب بر حضور مردم مبتنی بر مبانی دینی است. بخش دیگر هویت انقلاب و نظام ما است که بدون حضور مردم هویت دینی اش حفظ نمیشود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، موضوع برنامه صف اول نقش گروههای سیاسی در انتخابات رقابتی بود که با حضور مهمان برنامه آقای محمدصادق شهبازی، فعال سیاسی و عدالتخواه بررسی شد.
سؤال: آقای شهبازی درباره اینکه رسانه ملی دوست دارد که بی طرفانه در انتخابات ظاهر شود و البته در تنور انتخابات بدمد. به نظر شما الزامات این اتفاق چه است؟
شهبازی: سه چهار نکته اینجا به نظر بنده باید رعایت شود. اول همه این است که فرصت برابر ایجاد کند. خود ما الان بعد از شش هفت تا مجلس داریم لیست میدهیم، اولین بار است که اینجا هستیم. این نشان میدهد که این فرآیند، فرآیندی است که نیاز به اصلاح جدی دارد که همه صداها بتوانند شنیده شوند. مسئله دوم در ذهن مردم وقتی که فعالیت جدی از مجلس ندیده باشند مهم است که برای مردم نشان داد که مجلس جدی میتواند چه کار کند. یک نماینده چه فرصتها و چه ظرفیتهایی دارد و از این طرف هم وقتی که ظرفیتهای نماینده را دیدیم ببینیم که آن افراد هوچی گر، فرصت طلب، آن افراد همایش نمایش گذاری که مد شده است مخصوصاً در این دوره اخیر در کشور همه میروند به مناطقی که مثلاً محرومیتی است، ضعفی است، با دوربین جلوی دوربین یک مسئول پایین دست را مورد نفی قرار میدهند. یا میبینیم مثلاً طرح شفافیت با کلی کش و قوس در مجلس تصویب میشود، به جایی نمیرسد تازه زهر این طرح هم گرفته میشود و چیزهایی از این دست. یا یک قوانینی مثل مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر دلالی، مالیات بر عایدی سرمایه، اینها میآید در مجلس و تصویب هم میشود و به جایی نمیرسد. یا گزارش کارهایی داده میشود که مثلاً به چه رأی داده اید، انبوهی طرح در حوزههای مختلف لیست میکنند میبینید که در همه چیز کار کرده اند یعنی در هیچ چیزی کار نکرده اند و نگاه میکنید میبینید که در این فضا اصلاً آن کارهای اصلی و اساسی که باید میشده کنار رفته است و بعد نگاه میکنید میبینید بعضی از نمایندهها بیشتر از اینکه نقش نمایندگی شان را انجام دهند یا بخشی از کاندیداهایی که میخواهند وارد این فرآیند شوند انگار میخواهند اقتدار خودشان را در منطقه خودشان تثبیت کنند. این فاجعهای که اتفاق افتاد در مورد این عزل معاون سیاسی وزارت کشور در روز آخر ثبت نامها که یک عده از نمایندگان مجلس، چون ایشان آمده است میخواهد قانون را آن سیاستهای سلامت انتخابات را بیاید اجرا کند، تهدید کنند که یا باید ایشان استعفاء کند یا ایشان باید عزل شود یا وزیر را استیضاح میکنیم و برخی نمایندهها را دارید میبینید که کلاً کارشان عزل و نصب است انگار مدیر اجرایی هستند و دارند در آن حوزهها دخالت میکنند. یا میبینید که، چون دنبال این هستند که منافع این را برای خودشان کسب کنند یا اقتدار برای خودشان تحکیم کنند، بعضی از وظایف مهم مجلس میبینید که رها شده است. همین هفته صداوسیما گزارش رفت که کمیسیون فرهنگی مجلس مورد بی مهری نمایندهها است، چون درون آن از این کارها نمیشود کرد. یا باید آن جاهایی که منافع فردی ملاک قرار میگیرد، این اتفاقی که در مورد دنا پلاس و فیدیلیتی در همین مجلس افتاد، جزء چیزهایی است که صداوسیما باید جلوی آن بایستد و این صحنه را برهم بزند. اینکه یک عده مجلس را جدی دنبال نمیکنند و شاهد یک مجلس بی قدرت میشویم یک مجلسی که یک جاهایی مثل شورای سران قوا جای این را میگیرند در قانونگذاری و بعد میبینیم خود مجلس، رئیس مجلس، نمایندهها حساسیتی نسبت به این ماجرا ندارند. یا بعضی از نمایندهها را میبینیم که در صف منافعی ایستاده اند یا به جای اینکه صدای مردم باشند، مقابل نهادهای دیگر مطالبه گری و نظارت کنند، مثل خیلی از مجالس دنیا، میبینیم که اینها بعضاً جلوی فلان مدیر اجرایی، جلوی آدم دیگر، خم و راست میشوند مطالبات میکنند. یا نمایندههای غیرحاضر اینکه یک نفری در مجلس حاضر نیست اینها را صداوسیما بیاید نشان بدهد اینها باید به مردم معرفی شوند. یا اینکه یک عده راضی به حداقلها باشند، اگر میبینید امروز مجلس در آن جایگاه اش نیست رأس اموری که امام میگفتند و رهبر انقلاب میگویند نیست، اگر میبینید که مجلس با وجود برخی از اقدامات خوبی که در دورههای مختلف ازجمله همین دوره در مجلس شده است تأثیرگذاری که باید در کشور داشته باشد ندارد یا میبینید که نمایندهها به مجلس قانع نیستند، اولین پستی که به آنها معرفی میشود اصلاً نمایندگی ملت را کنار میگذارند و سراغ آن پست میروند یا میبینید که یک نهادهایی مثل شورای سران قوا جای مجلس را گرفته است، یا همینطور میبینید شأن نماینده از نمایندگی مردم به کارمند هیئت رئیسه یا رئیس مجلس فرو کاسته میشود. اصلاً در انگلیسی میگویند پارنمتر اسپیکر سخنگوی مجلس، بعد میبینید شأن ریاست مثل سایر سران قوا پیدا میکند، این یک کار مهم است. اما کار چهارم که میخواهم بگویم مهمتر است، تبیین آن مسائل اصلی بر زمین مانده است که در این دعواها مورد بی توجهی قرار میگیرد مثلاً ماجرای حق اعتراض که هر سری که تثبیت نشده است به یک اغتشاشی، به یک فتنهای میخوریم، مسئولین یادشان میافتد که سخنرانی کنند که معترضین باید از اغتشاشگران جدا شوند. شما این حق را در قانون محدود کرده اید تازه برخلاف قانون اساسی هم است آن اتفاقی که در قانون مدنی و قانون احزاب افتاده است. اینها باید اصلاح شود، بعد میبینیم بعضاً یک اصلاحی هم میآید باز میخواهد محدودترش کند همان لایحه و همان طرحی که در مجلس بود. خود حق مسکن که موضوع فراموش شده است. پیشرفت علم و فناوری در همین دورهای که دعواهای سیاسی در مجلس ما بود در سنای امریکا و در کنگره اش یک طرح دوحزبی آمد، یک رقم چند صد میلیارد دلاری تصویب کردند برای اینکه قدرت آمریکا در قرن ۲۱ و علم و فناوری حفظ شود. اما نگاه میکنیم از روزی که آن مسیر غلط مذاکره برای رفع تحریم از مذاکرات عمان و بعد برجام شروع شد، کشور متوقف شده و مجلس کاری را در این حوزه انجام نمیدهد. در حوزه کنترل ارز، در حوزه مدیریت سرمایه سالاری و جلوگیری از این سرمایه سالاری در نظام تصمیم گیری کشور که مداوم دارد پول را از طبقات پایین میگیرد و میدهد به طبقات بالا، در عدالت آموزشی که ما گرفتار نفرین استعداد شده ایم، نگاه میکنید میبینید که ۴۸ درصد این افرادی که در کنکور شما رتبههای برتر شده اند، برای آن دهک دهم ثروتمندترین قشر جامعه هستند و نگاه میکنید میبینید کسانی که از قشر یک و دو و سه آمده اند تنها ۲ درصد هستند. مدارس غیرانتفاعی شما برود همه جا سایه میگستره و اینها مسئله انتخابات نیست و هنر پاک کردن صورت مسئله هم وجود دارد. میگویند این مسائل اولویت نیست، مسائل سیاسی را بالا میآورند. اصلاح نظام بانکی که این فرآیندی که نظام بانکی مخصوصاً بانکهای خصوصی افسارگسیخته ما که عامل اصلی تورم در کشور هستند و همینطور با وامهای سمی شان با خلق پول شان اقتصاد کشور را به هم ریخته اند و اصلاً آن اصول اصلی کارکرد یک نظام پولی و تراکنشهای بزرگی که باید شناسنامه دار باشد آن ماجرای آن معوقات آنها، اینها چیزهایی است که مجلس یک بخشی را باید در حوزه قانونگذاری، یک بخشی را در حوزه نظارت، میخواهم خیلی فهرست وار بگویم که سؤالات بعدی شما نماند، تعارض منافع، سلامت برای همه، کار برای همه، انرژی برای همه، این بهره مندی برابر از فرصتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی برای همه، اینها چیزهایی است که سرفصل قانونگذاری و نظارت است. منتها آنقدر در این دعواهای سیاسی گم میشود کسی به آنها نمیپردازد. اگر صداوسیما میخواهد کار جدید کند، باید برای مردم تبیین کند کارنامه همه گروه ها، چه آنهایی که قبلاً در مجلس بوده اند، چه گروههایی که بیرون مجلس بوده اند و در این فضای بستهای که نمیتوانستند صدای شان را برسانند فقط دو جناح، جناح غرب گرا و محافظه کار داشتند با هم رقابت میکردند فضا باز کند، بعد ببیند چه ظرفیت و انرژی از مردم، جوانان و گروههای نخبه آزاد میشود و پای کار میآید.
سؤال: یکی از سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب درباره انتخابات بندی است که میگوید که باید داوطلبان از فرصتهای برابر و شرایط برابری استفاده کنند از امکانات صداوسیما به عبارتی. برای تبلیغات انتخاباتی شان، یعنی باید به صورت برابری بهرهمند شوند از امکانات صداوسیما، این سازوکارش چه است به نظر شما؟
شهبازی: ما یک فرصت نابرابر انتخابات داریم دو جناح داریم، یک جناح غرب گرا که مستحضر است به این روزنامههای زنجیرهای و بعضاً آن سایتها و رسانههای آن طرف آبی و مسائلی از این دست. یک جناح محافظه کار داریم بعضاً مستحضر است به بیت المال و رسانههای بیت المال و اینها از همدیگر لولو میسازند، آن غرب گرا میگویند اینها میخواهند جنگ درست کنند این محافظه کارها میگویند اینها بی دین هستند و در این فضای بسته صدای دیگران نمیرسد. من نگران هستم این وضعیت را اگر صداوسیما برهم نزند، این انتخابات هم مثل کنکور شود؛ که صرفاً طبقاتی و پولی و یک قشر خاص جامعه ما بتواند فرصت انتخاب شدن را داشته باشد و بخش زیادی از مردم هستند که این دو جریان موجود را آرمان خودشان نمیبینند اینها را دو باند قدرت میبینند و نگاه میکنند میبینند که اینها به آن سروصدا میکنند، باعث میشوند دیگران دیده شوند، نمیگذارند صداهای دیگر شنیده شود، ولی مردم را نمایندگی نمیکنند. ما احتیاج داریم صداهایی شنیده شود که معتقد به استقلال باشد، اما کنارش متوجه به عدالت باشد، دنبال آزادی باشد، اما پیگیر اصول هم باشد، به تکثر معتقد باشد، اما این فضای هرج و مرج را قانع نباشد، یا مثل جناحها نباشد که این دو جریان در کشور غالباً یک سمت ایستاده اند و با این پولی شدن و سرمایه داری شدن یکسری از این سازوکارها در کشور ما مشخصاً خود انتخابات که در این سالها شده است که چقدر طرف میتواند کاغذ دیواری بکند شهرها را، چقدر میتواند سفره بیندازد و دیگران را جذب کند. متأسفانه بعضی از جاها میبینیم رفتارهای غلط قبل از انقلاب را یک عده دارند تلاش میکنند بعضی از جاها انجام دهند، آن کسی که میتواند این بازی را به هم بزند صداوسیما است البته فقط صداوسیما نیست باید چیزهای دیگری هم اصلاح شود این زمان محدود انتخابات که در یک هفته میگذارند، آن بازه تبلیغات و انتخابات را، این جزء چیزهایی است که جلوی فرصت برابر را برای همه گرفته است و تنها باعث میشود که یکسری سلبریتی ها، یکسری کسانی که میتوانند پول خرج کنند، اینها دیده شوند و اگر این شرایط و همینطور بعضی از آسیبهای غلط اینکه یک شهر مثل تهران سی تا نماینده داشته باشد که شما در هر انتخاباتی که هر جناحی رأی میآورد که غالباً هم با اینکه فضای پادگانی و بسته و از بالا همه بگویند تکرار میکنند و از آن طرف یک عده بگویند تکرار میکنیم و فضای بازی شکل نگیرد برای اینکه آدمها بتوانند انتخاب کنند، بروید از هر کسی بپرسید پنج نفر را میتواند از حوزه انتخابی تهران اسم ببرد که به آنها رأی داده است حتی، غالباً نمیتوانند، چرا، چون این فرآیند احتیاج به اصلاح دارد. اینکه شما یک همچنین سازوکاری را چیده اید و تازه دنبال این هم هستند که میگویند بقیه استانها را هم استانی کنیم. اصلاً لیست کشوری بیاید، منطقهای کنیم، تناسبی کنیم، یک چیزهایی را میخواهند که این شرایط تثبیت شود. صداوسیما باید این فضا را بشکند، صداوسیما باید تریبون بدهد، صداوسیما باید یک کاری کند که مردم توان تشخیص پیدا کنند که این کسانی که شب انتخابات پیدایشان میشود، کسانی که فقط کارشان این است که علیه جریان مقابل خودشان صحبت کنند و فضاهایی از این دست را دارند و فضاهای نصفه و نیمه دارند، اینها شناخته شوند. این هم دادن فرصت برابر است و هم مهمتر از آن، صداوسیما باید به جای آرمانهای کلی هی بگوید خدوم باشد، امین باشد، حرفهای رهبران انقلاب را باید عینی کند به جای اینکه تبدیل اش کند به تکرار اینها، مردم بفهمند آن نمایندهای که زندگی اش مثل بقیه مردم نیست، آن نمایندهای که ایدهای برای اداره کشور ندارد، آن نماینده یا جناحی که فقط کارش لولو ساختن از جناح مقابل است، و میروید نگاه میکنید میبینید که ته تفاوت شان خیلی از جاها، رفته است سراغ آن جناح غرب گرا مثلاً صورت هایشان را سه تیغه کنند و ریش بزی بگذارند آن جناح محافظه کار مثلاً ریشهای پری را بگذارند، ولی نگاه هایشان نسبت به سرمایه داری، نسبت به مسائل مردم میبینید مثل این بازیکنان فوتبالی که در زمین یک عده فکر میکنند با هم مخالف هستند مخصوصاً وقتی دربی است بیرون از صحنه نگاه میکنید با همدیگر روابط فامیلی و دوستی و چیزهای دیگر دارند، اما مردم را سر کار خودشان میگذارند. این کار را صداوسیما باید بکند که مردم بتوانند در این صحنه تشخیص بدهند و دوغ و دوشاب قابل تفکیک و شناسایی شود.
سؤال: آقای شهبازی علت تأکید رهبر انقلاب بر مشارکت در انتخابات چه است به نظر شما؟
شهبازی: یک بخشی اش حتماً مبانی دینی ما است که برخلاف نگاه متحجرین بدون این حضور مردم مبانی دینی ما میگویند دین اهداف اش محقق نمیشود، عدالت که مهمترین هدف اجتماعی دین است محقق نمیشود. قرآن میگوید لیقوم الناس بالقسط، یک بخشی این است یک بخشی هم این است که هویت انقلاب، هویت این نظام ما که یک نظام دینی و مردم سالار است، بدون حضور مردم، من میخواهم بگویم حتی آن بخش هویت دینی اش حفظ نمیشود، خب ما تجربیاتی را داشته ایم، مشروطه، نهضت نفت، تجربیاتی را داشته ایم در صدر اسلام که اگر مردم در صحنه نباشند، این اتفاقها نمیافتد و هر جا مردم نیامده اند یک عده از نخبگان، یک عده از احزاب، یک عده از باندهای قدرت، مسیر را به سمت دیگر برگردانده اند و هر جا که مردم نیامده اند، امثال برجام، امثال آبان ۹۸، امثال حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی، امثال این سیستم ناعادلانه حقوق و دستمزد، امثال دلالی و بهره کشی و غارت کشور به وسیله برخی از بانکهای خصوصی و بی توجهی امثال و اینکه بی توجهی را عدم کامل انجام وظیفه به وسیله امثال بانک مرکزی، امثال این خصوصی سازیهای افسارگسیختهای که زندگی خیلی از مردم ما، کارگرهای ما، پرستارهای ما و جاهای دیگر را به گل نشانده است و حاکم شدن واردات چیها و خام فروشها به تولید و به اداره کشور است. اینها حاصل جاهایی است که مردم در اداره کشور نبوده اند. یک بخش دیگرش هم واقعیت اداره کشور است، شما اگر بخواهید کشور درست اداره شود، به جز همراهی مردم نمیشود. ما تجربهای در انقلاب مان داشته ایم، آن جاهایی که مردم آمده اند در صحنه، نه آن افراد ذینفع، دلال، سودجو، نه آن قدرتهای خارجی نتوانسته اند جلوی مردم ما بایستند و یک سدهای بزرگی مثل جنگ، مثل تحریمها و موارد دیگر، بار این روی دوش مردم بود و مردم ایستادند که ما توانستیم از موارد بگذریم و این نگرانی جدی را رهبر انقلاب دارند و رهبران انقلاب ما از اول مقابل متحجرینی که میگفتند انتخابات نباشد یک عده حتی مجتهدین گفتند انتخابات سهم مجتهدین است، رهبران انقلاب ما جلوی اینها ایستادند گفتند بگذارید سرنوشت مردم دست خود مردم باشد، دست یکسری احزاب و گروهها و شخصیتها و چهرهها نباشد، چون این افراد و گروهها و شخصیتها میتوانند منحرف شوند، اما توده عمومی دیندار مردم امکان انحراف پیدا کردن اینها کم است چرا، چون آنها دیندار هستند، آنها منافع شخصی شان در آن تصمیم گیریهای کلان شان غالباً نقش ندارد، اینها نگاه میکنند به اینکه چه چیزی در کشور میتواند حفظ بشود و با این نگاه رهبران انقلاب ما، با مبانی دینی، تجربیات تاریخی خود ما و همینطور با توجه به این بحرانهایی که پشت در است اگر مردم نیایند اینها همیشه تأکید میکنند که حضور مردم لازم است.
سؤال: رهبر انقلاب اشاره داشتند در صحبت هایشان که در جای دیگر که جریانها و گروههایی علاقه ندارند تمایل ندارند به مشارکت و ترجیح میدهند مشارکت پایین باشد. به نظر شما این گروهها چه کسانی هستند؟
شهبازی: یکسری گروههای داخلی هستند یکسری گروههای خارجی، طاغوتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی. ما نگاه میکنیم در حوزه طاغوت سیاسی، خارجی اش که مشخص است امثال امریکا، امثال قدرتهای غربی میخواهند مردم به صحنه نیایند که بگویند مشروعیت نظام پایین است و این را بهانه اقدامات بدتری علیه مردم ما بکنند. اما آن طاغوتهای سیاسی داخلی آن افرادی که میگویند ما باید به جای مردم تصمیم بگیریم، آن افرادی که دنبال این هستند که همه اش حضور مردم را محدود کنند، روی حضور مردم اسم میگذارند در محیطهای آکادمیک، جامعه تودهای و چیزهای دیگر از این دست که آن حضور مردم که انقلاب را آفریده است را از ما بگیرند، بیایند سراغ اینکه انتخابات حزبی شود، استانی شود، جناحی شود، تناسبی شود، به مدلهای مختلف نقش منطقهای شود، نقش مردم در آن کمتر شود، و جناح محافظه کار ما همیشه نگاه اش این بوده است که مردم کمتر بیایند من رأی میآورند آن آدمهای من همیشه رأی میدهند من رأی میآورم جناح غرب گرا هم میگوید اگر بازی بازی من نیست و اگر من نمیتوانم در این سازوکار رأی بیاورم، اصلاً نمیخواهم این بازی شکل بگیرد و من در این ماجرا مشارکت و همکاری نمیکنم. اینها یک گروه هستند این افرادی که میگویند که باید به جای مردم تصمیم گرفت، خود مردم فکر نکنند این لیستها تصمیم بگیرند و در دقیقه ۹۰ یک لیستهای به زوری بیاید و با خرج کردن پول، با استفاده از بیت المال یا استفاده از رسانههای خارجی، بعضاً رسانههای غیراخلاقی و چیزهای دیگر، یک فضایی را میخواهند دامن بزنند که مردم نتوانند فکر کنند، یک فضایی را میخواهند ایجاد کنند که مردم بسیج زدایی شوند، مردم مسئولیت زدایی شوند، مردم از آن فضایی که هر مسئلهای در انقلاب بوده است در تاریخ انقلاب ما به صحنه آمده اند یک جاهایی مسئولین شل بودند یک جاهایی مسئولین وا داده اند مردم ایستاده اند در صحنه، میخواهند این را به تعبیر غربیها نرمال اش کنند یعنی بگویند خب مردم ایران هم مثل مردم خیلی از کشورهای غربی باشند، از آنها بپرسید مسئول تان چه کسی است، ندانند، انتخابات عادی باشد، در شوراهای شهرشان ۳۰ یا ۴۰ درصد شرکت کنند، مجلس شان ۴۰ یا ۵۰ درصد، ریاست جمهوری شان ۵۰ یا ۶۰ درصد، کسی حس مسئولیت نداشته باشد یک طاغوت سیاسی، داخلی و خارجی است یک طاغوت طاغوت فرهنگی است. آن متحجرینی که میآمدند به امام میگفتند جمهوری اسلامی نباشد، میگفتند مردم رأی ندهند، مجتهدین رأی بدهند، متحجرینی که نمیخواستند از یک طرف و روشن فکرانی که نمیخواستند، میگفتند مردم را به خانه هایشان ببرید، مردم در کار ما دخالت نکنند، این دو جریان، جریان تحجر و تجدد، جریان غرب گرا و محافظه کار که در کشور ما ما به ازاء دارد همه مردم تا این ویژگیها را بگویید سریع به اسم و جریان و آدم اش میرسند، اینها آمده اند تئوری پردازی کرده اند برای حاضر نشدن مردم، اینها میخواهند مردم نیایند که اینها میگویند که همه چیز باید دست یکسری نخبگان خاص باشد که این نخبگان خاص با هم روی چیزهایی توافق کنند و مردم تبدیل شوند به آدمهای فاقد اراده مثل ربات، دکمه اینها را بزنند تکرار میکنیم به این رأی بدهید، دکمه اینها را بزنند، نخبگان و چهرههای اینها با همدیگر هفت، هشت ده نفر، بیست نفر، چقدر امضاء کنند بیایید به اینها رأی بدهید و مردم فکر نکنند و اصلاً این فضای مردم مداوم دارند یک عده تلاش میکنند دین منهای عقل و عدل را در جامعه ما ترویج کنند. نگاه اسلام و شیعی میگوید هم امامت و هم عدالت، هم مردم باید تبعیت و همراهی با حکومت داشته باشند هم یک شاخصههایی وجود دارد حکومت بر چه اساسی اداره میشود و جریان سوم که از همه خطرناکتر است طاغوت اقتصادی است. طاغوتهای اقتصادی چه کار میکنند، طاغوتهای اقتصادی به شرایط اقتصادی را اینقدر برایمردم سخت میکنند که مردم گرفتار زندگی روزمره شان باشند ببینید شهید بهشتی این را در قانون اساسی دیده بود که آمدند در همین تلویزیون بعضی از همین غرب گراها گفتند بهشتی که این حرفها را زده مارکسیس بوده است. شهید بهشتی در آن اصل ۴۳ قانون اساسی بند ۳ میگویند که باید سیاستهای اقتصادی کشور به گونهای تنظیم شود که مردم فرصت بالا بردن رشد و مهارتهای خودشان، رشد معنوی و شرکت در اداره کشور را داشته باشند. اینها از یک طرف این کار را میکنند، از یک طرف با آن تبعیض کاری میکنند که همه مردم احساس محرومیت داشته باشند و همه مردم احساس کنند که مسئولین یک چیزهایی دارند که اینها ندارند و همینطور با دخالت اینها چه با تعارض منافع یکسری مسئولین و دعوای چرخانی که یکسری مسئولین میآیند در بخش خصوصی برمی گردند در آن فضای حاکمیتی و ارتباط دارند اینها با آنها، شما نگاه میکنید حالا این چند روز خیلی دعوا بوده است سر آن مجموعه واردات چیهایی که در کشور هستند و متأسفانه مجلس نهم و دولت دهم اینها را آوردند در صد و خوردهای نهاد تصمیم گیری و به آنها جا و شغل دادند همه اش میگویند آن آدم که خیلی هم غیرقانونی گذاشتن اش آنجا که متأسفانه مجلس هم آمد تصویب یا تثبیت؟ کرد این ماجرا را، همه اش میگویند آن آدم شرایط اش درست نیست، من میپرسم خود آن نهاد دارد با ما چه کار میکند، چرا ما در کشور تولید نمیتواند پا بگیرد، چرا شرکت دانش بنیان ما، آن تولیدکننده ما میماند پشت اینکه ببینید این واردات چیها و خام فروشهای مختلف پیدا میشوند و شما به جای اینکه به این بخش خصوصی صدا بدهید به آن بخش خصوصی ذینفع واردات و خام فروشی میآیید اینها را جا میدهید، کجا اینها را پیدا میکنید اینها را در انتخابات پیدا میکنید، ببینید این کاندیدها با چه کسی عکس میگیرند، نگاه میکنید میبینید بعضاً دعوا سر واردات چی است، سه تیغه و واردات چی است که ریش داشته باشد، واردات چی چادری و واردات چی که حالا حجاب اش را درست رعایت نکرده است. با این بحثها در جامعه ما جامعه را سر کار میگذارند، بعد میروید نگاه میکنید میبینید آن واردات چیها و آن خام فروشها و آن ملاکهای بزرگ، این مجموعههای توزیعی، چه آن دلالیهای اینترنتی که به غلط اینها را برداشتند به شرکت دانش بنیان معرفی کردند و چه آن مجموعههای مالهای بزرگ و توزیع کنندههای بزرگ، چه آن فضای سلبریتی ها، چه متأسفانه بازار سلامت و آموزش، آن چیزی که رهبر انقلاب گفتند حق ندارید آنها را خصوصی کنید، به غلط دولتهای مختلف رفتند و این فضا را ایجاد کردند، چه همین خصوصی سازیهای به تاراج داده شده به شیوه غلط، افسارگسیخته، چه نگاه میکنید همین بانکهای خصوصی، همین مجموعههایی که ذینفع ماجراهای معدنی و شرایط اینجوری هستند، به کانیهای ما، به پتروشیمی، به چیزهای عظیم وصل هستند، نگاه میکنید یک صنایعی که در ارزش افزوده زیادی ندارند، دارند منابع مردم را میبرند، اینها آمده اند در لایه تصمیم گیری، اینها ذینفع این هستند مردم مشارکت نکنند. میگویند بانک مرکزی خصوصی باشد، میگوییم یعنی چه، میگویند یعنی اینکه خب در دموکراسی و انتخابات در اینها نباشد، یعنی ما بانک دارهای خصوصی بنشینیم دور همدیگر برای سیاستهای پولی و بانکی کشور تصمیم گیری کنیم. اینها نمیخواهند مردم باشند، اینها میخواهند یک کاری کنند آن کارگری که چهار دهه است مقابل دشمن خارجی ایستاده است، آن کارگری که در همین اغتشاشات سال گذشته در دهن دشمن خارجی زد، اما میگوید به حقوق من رسیدگی کنید، اما میگوید این تفاوت حقوقها چه است، اما دارد میگوید که چرا من را به زور شرکتی میکنید و من را میسپارید دست یک عدهای که دارند منافعی میبرند، من حداقلها را بهره نمیبرم، با من هم قرارداد رسمی جدا نمیبندی وقتی میبینی این شرکتی است شرایط را درست انجام نمیدهد، با من قرارداد موقت میبندند. حقوق من را رعایت نمیکنید، مشکل ما طاغوتهای سیاسی و فرهنگی و بالاتر طاغوت اقتصادی است. امروز این جریانهای سرمایه سالار آمده اند دارند تلاش میکنند همه اش دولت را رقیق کنند. در استانهایی مثل سیستان و بلوچستان با آن محرومیت، با آن مظلومیت، در استانهایی مثل ایلام، با آن محرومیت، با آن مظلومیت، ما نگاه میکنیم میبینیم که آقایانی که سه تیغه بوده اند یا ریش داشته اند با همدیگر هم خیلی دعوا میکردند، جفت اینها رفته اند آنجا دولت حداقلی درست کرده اند، دولتی که نمیتواند به نیازهای مردم پاسخ دهد. حتماً اگر مشارکت مردم باشد اینها ضرر میکنند، حتماً اگر مردم به صحنه بیایند سرنوشت خودشان را پس بگیرندف سرنوشت خودشان را در دست بگیرند، به جای این لیستهای اصولگرا و اصلاح طلب و بالا و پایین و چپ و راست و چیزهای دیگر، مردم بیایند روی آن چیزهایی که نیازشان است بایستند. اینها یک عده شان میخواهند با مردم کاری کنند، چون نگاه تحقیرآمیز به مردم دارند که مردم گرفتار این باشند که سفره اینجا پهن کنیم به فلانی یک چیزی بدهیم آن یکی لولو است به ما رأی بدهید این است که اینها نمیخواهند مشارکت باشد و متأسفانه بروند نگاه کنند و ببینند که این جریانهای سیاسی داخل کشور دارند با دشمن خارجی ما که زندگی مردم ما را تحت فشار قرار داده است در یک نقطه قرار میگیرند در یک نقطهای که این میگوید مردم نیایند که ما رأی بیاوریم، آن میگوید فقط اگر من بیایم مردم میآیند وگرنه مردم نیایند که همان خواست دشمن میشود برای بستن فضا برای مردم ما. فضا را باز کنید اجازه دهید این گروههایی که بخاطر این فضای پولی و سرمایهای و حزبی و باندی نتوانسته اند تا الان در فضای قدرت بیایند همین نخبگان جوان ما در این سالهای متعدد آمدند در حوزههای مختلف، خود ما که دیگر سالیان سال هست این مجموعه که به اسم عدالت خواهی معروف است در حوزههای مختلف آمده در کشور بسیاری از قوانین را طراحی کرده است اولین گروهی که اندیشکده طراحی کرده است، انتخابات مجلس قبلی اصلاً خودش که بیشترین برنامه را داد، گروههای مختلفی وجود داشتند حتی برنامههای بقیه جناحها را افراد منتسب به همین جریان داشتند تنظیم میکردند، مثل ما دهها و صدها گروه در کشور هستند، چرا راه را برای اینها باز نمیکنید، چرا تبدیل میشود به اینکه برای اینکه فلان گروه رأی بیاورد از دستگاه امنیتی میآید یک گروه را بدنام کند از فضای رسانه میگوییم اینها نیایند از بالای منبرهای ما هر کس خارج از این چارچوب به این بگویند خوارج، به آن بگویند منافق، یک فضای اینطوری ایجاد کنند، همان تعبیر امام که هر کس بخواهد راه دفاع از مستضعفین را پیگیری کند فوراً او را کمونیست و التقاطی میخوانند و محکوم اش میکنند. اینها مخالف مشارکت هستند از آن متحجری که در لایه فکری دارد فکر میکند تا این افرادی که ذینفع اقتصادی هستند غالباً هم صحنه گردان این ذینفعان اقتصادی هستند. آن افراد سیاسی و فرهنگی در زمین اینها بازی میکنند و اینها نمیگذارند شرایط تغییر کند و مردم ما آن حال خوشی که سالهای اول انقلاب داشتند این را بتوانند حس کنند امروز.
سؤال: آقای شهبازی یک چیزی بگویم، قسمتهای خوب ماجرا کجا است؟
شهبازی: قسمتهای خوب ماجرا این است که شما میبینید در همین مجلسها هر جا که یک گروهی از جوان ها، یک گروهی از آدمهای دلسوز ایستاده اند، انبوهی کار خوب شده است اینکه ما داریم ضعفها و نقاط قوت را میگوییم، چون میگوییم این بازی باید تغییر کند. جریان عدالت خواهی حرف اش این است میگوید اتفاقاً طرفدارترین آدمها به نظام جمهوری اسلامی، باید آن دلسوزترین و منتقدترین آدمها باشند، نه اینکه بیایند بگویند همه چیز خراب است برای اصلاح آن تلاش کنند. شما نگاه میکنید در همین مجلس و مجلس قبلی که حالا بنده خیلی انتقادها گفته ام و این انتقادها را همیشه هم خواهیم گفت برای اینکه معتقد هستیم دلسوزی برای یک نظام دینی چه آن نظامی که معصوم بالای سرش باشد و چه، ولی فقیه بالای سر آن باشد، این است که تلاش کنی که اصلاح شود. در همین مجلسها قانون چک رفت جلو که ۳۰ یا ۴۰ درصد این پروندهها در قوه قضائیه کشیده شد بیرون، در همین مجلس آن قانون راهبردی هستهای رفت که البته میتوانست این قانون بهتر باشد باز زهر آن را گرفتند، ولی همین جلوی دست دشمن را برای زیاده خواهی به ما گرفت ما در همین مجلس قانون مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانههای خالی را داشته ایم که دارد تلاش میکند فشار مالیات را از مردم بگیرد ببرد روی آن سرمایه دارها روی آن فضای مرفهین و افراد اینجوری بیاندازد.
ما قانون شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات را داشته ایم که به صورت لایحه آمده بود و باعث شده است که شما همین الان بتوانید از هر نهاد دولتی سؤال کنید، اگر به سؤال شما جواب ندهند یک بازهای است که در ذهن من نیست ده روز است پانزده روز است شما میتوانید از اینها شکایت کنید. من اتفاقاً اینکه ما داریم نقاط ضعف را میبینیم بعنوان جریان عدالت خواهی، یک عده غرغر میکنند، میگویند همه چیز خراب است هیچ کاری نمیشود کرد، ما میگوییم امید برای مردم اینگونه ایجاد نمیشود همه اش آمار بدهید که همه چیز درحال پیشرفت است و مردم نگاه کنند بعضی از چیزها با واقعیت نمیخواند، امید اینجوری ایجاد میشود مردم ببینند دلسوزان نظام، طرفداران نظام، خود نظام ایستاده است مشکلات را حل کند و نمونه اش انبوهی از این موارد را میتوانیم بگوییم، انبوهی از این موارد را در دورههای مختلف مجلسها میتوانیم بگوییم که یکسری آدم ایستاده اند، بعضی جاها شکست خورده اند، بعضی جاها جلو آمده اند، ایستاده اند، انبوهی فضای خوب برای ما ایجاد شده است اینکه ما بالاخره حالا اشکالاتی را گفتم سر شرکتهای دانش بنیان، قانون داریم شرکتهای دانش بنیان داریم انبوهی شرکتهای دانش بنیان که کارهای خوب کرده اند، ما بخشی از همین قانونگذاریهایی که در مجلس شد جلوی بعضی از این رانتها را گرفت. شما نگاه کنید بعضی از اوقات را همین برنامههای توسعه ما که غالباً با نگاه عدالت محور نوشته نمیشود برای اینکه بگویند رهبری برای ما یک چیزی نوشته است و ما حرف رهبری را هم رفع و رجوع کرده ایم، یک برنامههایی مینویسند این ان منهای یک صفحه اش با همان حرفهای توسعه سرمایه داری اش یک صفحه هم در مورد عدالت حرفهای کیفی و کلی مینویسند، ولی بعضاً در همینها ما رفته ایم سراغ اینکه اصلاح نظام سلامت کنیم و مثلاً برویم به سمت اینکه در برنامه توسعه قبلی تمام وقتی پزشکان را پیگیری کنیم. ما انبوهی قوانین خوب داریم در همین مجلس ها، ولی حرف من چه است، اگر این دوقطبی شکسته شود، پول محوری شکسته شود، انرژی مردم را آزاد کنید، این مجلس میتواند ۳۰۰ تا دیالمه در آن باشد، این مجلس میتواند افرادی را داشته باشد که وابسته به هیچ چیزی نباشند جز منافع ملت، اینطور نباشد که بروند عکس سلفی بگیرند با یک فرد دست چندم خارجی، اینطور نباشد که یک چیزی مثل برجام در ۲۰ دقیقه تصویب بشود و چند نسل تا دهها سال باید هزینه این اقدام غلط و باطل را بپردازند. این حاصل چه است، حاصل این است که مجلس جدی گرفته نشده است. باید آن حرمت امامزاده را متولی اش نگه دارد، هم خود نمایندهها باید به این متوجه باشند و هم خود مردم به این متوجه باشند. شما لیست کنید هرجا انبوهی از این جوانها ایستادند و گروههایی از مردم در شهرستانهایی ایستاده اند گفته اند سرنوشت خودمان را به دست بگیریم. این لیست ها، این جناح ها، این گروه ها، این باندهای قدرت و ثروت اقتصادی و سیاسی و فرهنگی برای ما تعیین تکلیف نکنند، کشور جلو رفته است کشور پیشرفت کرده است، من میخواهم بگویم این فرصت موجود است، اگر ما این نقدها را میگوییم به این معنی نیست که میخواهیم بگوییم همه چیز تیره است، حتماً وقتی ما طرفداران نظام هستیم الگوی ما طرفداران علی هستند، امثال مالک اشتر، امثال سوده همدانی، بزرگترین دفاعها را از علی میکردند خود ما در همین چند ماه پیش اغتشاش بود میرفتیم بزرگترین دفاعها را تلاش میکردیم از جمهوری اسلامی بکنیم و میخواهم بگویم که این کار دومی را هم که میکنیم دفاع از جمهوری اسلامی است، جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی آن آرمانهای اولیه اش، جمهوری اسلامی این آرمانهایی است که امثال رهبر انقلاب میگویند، نه آن جمهوری اسلامی که دیوان سالاری است میخواهد همین وضع موجود را حفظ کند، میخواهد همین منافع حفظ شود، میخواهد کسی نیاید دستگاه امنیت اش نگاه محدود یک بخشی اش کنند متأسفانه یک بخشی از مجموعههای امنیتی و نظامی ما بعضاً این شأنی که رهبر انقلاب و امام گفته اند رعایت نکرده اند، یک طرف دعواهای سیاسی و انتخاباتی شده اند. خب حاصل اش میشود در بولتن یک جریان را تبدیل میکنید به منافق و تبدیل میکنید به اینکه انحراف دارند و یک فضای اینطوری وقتی یک طرف دعوای سیاسی باشید، اما وقتی ملی نگاه کنید تو هم میروید سراغ اینکه کنار همان جوانی که هیچ کس نمیبیندش بایستی. صداوسیما میرود سراغ اینکه فلان گروه خوب، فلان شرکت دانش بنیان، فلان اندیشکده، فلان استاد دانشگاه، فلان آدمی که رفته است در نظام اجرایی کشور و جنگیده است و یک چیزی را اصلاح کرده است یا اصلاً در قدرت نبوده است بخاطر این فضایی که به سختی مثلاً اجازه میدهند این باندهای قدرت یک عده جوانهای ما راحت عبور کنند، انبوه شان بیرون مانده اند بیرون دارند چه کار میکنند، اصلاح گری میکنند، یکی دارد مطالبه گری میکنند، یکی راه حل ارائه میدهد، یکی آستین بالا زده است رفته است در اردوی جهادی، ما حرف مان این است، ما میگوییم که راه اصلاح این است که شما این ظرفیت را آزاد کنید، این دلسوزی و کمک به جمهوری اسلامی است و خواهید دید مردم ما اگر ببینند مثل دهه ۶۰ چنین فضایی بر کشور برقرار است که یک عده نمیآیند شعار بدهند و زندگی خودشان جور دیگری باشد در شمال تهران بنشینند و به مردم بگویند که مثل مثلاً افرادی که در کشورهای دیگر مظلوم هستند زندگی کنید، خودشان در منطقه یک تا سه تهران نشسته باشند در باغ لواسان نشسته باشند در فلان خانه مصادرهای و برای مردم محروم و مستضعف تعیین تکلیف کنند. ببینند مردم، نخبگان و مسئولین میفهمند و همراه هستند ببینید مردم حاضر هستند مقابل خیلی از چیزها بایستند. مگر دهه ۶۰ یادمان رفته است، فشارهای اقتصادی الان به نسبت دهه ۶۰ بعضاً شوخی است، ولی مردم آن موقع حال شان خوب بود، مردم آن موقع ناراحت نبودند، چرا، چون میدیدند تبعیض نیست، چون احساس تدبیر میکردند، حالا ما الان نقد میکنیم از دور میگوییم تدبیر نبوده است، و آن رؤیای بزرگ انقلاب ما که میخواهیم یک جامعهای را بسازیم که در آن نابرابری نباشد، حکومت عدل علی جامعهای را بسازیم که دشمن نتواند در آن هیچ ضعفی مقابل دشمن وجود نداشته باشد، میخواهیم یک جامعهای را بسازیم که مردم ما در آن کرامت شان حفظ شود، در آن احکام خدا اجرا شود، در آن عدالت اجرا شود، در آن خواست خدا اجرا شود، ببینید همین الان هم اگر مردم همین حال خوب به آنها از مسئولین منتقل شود اگر این ظرفیتها باز شود خواهید دید حاضر هستند همراهیهای بسیار بالاتری کنند کما اینکه در امثال تشییع جنازه سردار دلها نشان دادند.
سؤال: از نظر شما بهترین مجلس کدام مجلس است؟
شهبازی: این سؤال شما به یک معنا سؤال بدی است، به چه معنی، بله میشود مقایسه کرد مجلس ها، البته اگر من بخواهم یک مجلس را اسم ببرم میگویم مجلس اول، چون مسئولین برآمده از خود مردم بودند اینطوری جناح بندی و این شرایط نبود. نگاه میکنید میبینید یک جوان یک لاقبای کارگر، یک جوان یک لاقبایی مثل دیالمه که دلسوز بوده، سابقه داشته، ایده داشته، توان داشته، این آمده است در سازوکار مجلس شما قرار گرفته است با اینکه در هیچکدام از این لیستها نبوده است. آن موقعها هم بالاخره لیستهایی بود، فضاهایی بود و خیلی از آن قوانین آن مجلس را نگاه میکنید الان میبینید چقدر اینها با اینکه سطح سوادشان از خیلی از این مجلسها ظاهراً بالاتر نبوده است که یکی از کارهای غلطی که مجالس کرده اند برای اینکه محدود کنند آدمها را به خودشان و فضای خوشان با این توجیحات که عده زیادی ثبت نام میکنند برداشته اند این شرط مدرک را گذاشته اند، برداشته اند شرطهای دیگر را گذاشته اند، شرط سنی، شرط مدرک، چیزهایی را گذاشته اند که شرایط سنی غلط، چون شرایط سنی بالاخره عاقلانه است، که افرادی نتوانند با آنها رقابت کنند. اما میخواهم بگویم مجلس خوب ما مجلسهایی نبوده است که بگوییم یک مجلس را اسم ببریم ما در همین مجلس مثال زدم قانون چک، ما در همین مجلسهای قبلی هر کدام را نگاه میکنیم مثلاً تحقیق و تفحصهای خوبی شد از قوه قضائیه در همین مجلس از فولاد یک کاری شروع شده است حالا ببینیم به کجا میانجامد. از صداوسیما شده است در دورههایی از حوزههای مختلف کشور از جاهای مختلف انجام شده است. مجلس خوب مجلسی است که این کارها را میکند، مجلس خوب برای ما مجلسی است که درد و فهم مردم را میآورد در عرصه سیاست و مسائل اصلی کشور. ما یک رده a داریم در مسائل کشور مثلاً آن سیاستهای کلی که رهبر انقلاب دارند، سیاست اقتصاد مقاومتی، مسائل مربوط به تبعیض، سیاستهای مربوط به آسیبهای اجتماعی، مسائل اینطوری، در اکثر مجالس ما گم است نگاه میکنید میبینید ۲۰ دقیقه طرف دارد آن پشت تذکر نمایندهها را میخواند آقا این را بگذارید در سایت مجلس، نطق میکنند و الحمدلله این دوره اخیر و دوره فضای مجازی شده است دوره همایش، نمایش، گزارش، طرف فقط کارش این است که با تبلت مینشیند در مجلس نطقهای جنجالی در کمیسیونهای بی ربط به خودش بعد تبلت را از جلویش برمی دارند حرف اش را قطع میکند، میگوید این را بگذار، چرا، چون من میخواهم کلیپ پر کنم برای فضای مجازی. مسئله این نیست که مسائل مردم پیگیری شود، من میخواهم بگویم اینها فرهنگ غلط است، اینکه ما میگوییم زدن کس دیگری نیست، ما میخواهیم بگوییم یک فرهنگ سیاسی باید در کشور اصلاح شود. فقط مسئله جناح الف و ب و جیم نیست، هر گروه دیگری حتی خود ما اگر بشویم دوباره جناح الف و ب امروز کشور همین جریان چپ و راست سابق، محافظه کار و غرب گرای امروز همین دو تا جناح بشویم همین باطل است، چه باید درست شود، آن سازوکار، آن سازوکار نباید آدمها را فاسد کند. آن سازوکار باید اینطور باشد که این آدمها هر کدام فرصت داشته باشند فضا داشته باشند وکیل الدوله نباشند تبدیل نباشند به اینکه اینها بیایند از یک موضع بالا بنشینند دولت نهادهای دیگر را رسیدگی کنند نه اینکه دست شان دراز باشد همه اش گزارش ببرند همه اش فضا ببرند. خاطرتان هست ده پانزده سال پیش ما آن موقع دانشجو بودیم، داشتیم میجنگیدیم که یک دانشگاه خصوصی که در همه جای کشور سایه گسترده است این دارد در مجلس دخالت میکند، این دارد مجلس را فاسد میکند این را اساسنامه اش را درست کنید آن موقع ما دانشجو بودیم تجمع میگذاشتیم جلوی همین مجلس در همان مجلس دقیقه نود دور زده میشویم تجمع میگذاشتیم آن موقع که مثل امروز نبود زیر ۹ درصد این آموزش ما در آموزش عالی که برخلاف قانون اساسی آمدند و پولی اش کردند، آموزش رایگان است آن موقع ما اعتراض میکردیم دانشجو بودیم و ۹۱ و خوردهای درصد اینها بالای ۹۱ درصدش که این آمار من برای چند سال پیش است آمارهای اخیر را این دو سه سال را چک نکرده ام. ۹۱ و خوردهای درصد از اینها از کجا آمده اند، از مدرسه غیرانتفاعی و کلاس کنکور و مؤسسات کنکور و این خطر در جامعه ما پیش آمده است. ما آن موقع تجمع میکردیم خاطرم است زمان مجلس هفتم خود ما رفتیم و تجمع کردیم همان مجلس به حرف ما گوش نداد آن ماده ۲۹ برنامه توسعه اگر اشتباه نکنم چهارم بود پنجم بود که آن موقع سوم بود الان در ذهنم نیست خیلی سال گذشته است، میخواستیم جلوی این را بگیریم مجلس خوب مجلسی است که اینها را بشنود، اینها اولویت اش باشند، نه اینکه همه اش مداوم مسائل روزمره، آقا یک ردهای از مسائل کشور وجود دارد گزارش من دیده ام مجلس داده اند میگویند به چه رأی داده اید، این یعنی شما هیچ اولویتی نداشته ای، آدم مثلاً طرح را نبیند همین که همه چیز در آن است همین نشان میدهد تو اولویت نگذاشته ای. بعد میرویم نگاه میکنیم زهر طرح گرفته شده است مثل این مضحکهای که از شفافیت باقی ماند. این شفافیت قرار بود یک فضایی را باز کند که یک مضحکهای از آن باقی ماند. تبدیل شد به اینکه آن شفافیتی که آن همه هم در انتخابات همه چیز را تغییر دادند انتخابات قبلی به شفافیت هر چیز دیگری میگفتیم میگفتند شفافیت، ما میگفتیم به نتیجه نمیرسد یا تصویب نمیشود یا میگذارند آخر این مجلس یا چه کارش کردند امروزف تصویب کرده است میگوید که غیر از مسائل امنیت ملی که هر آدم عاقلی میگوید نباید منتشر بشود مسائل منطقهای هم نباید منتشر بشود. با رأی نمایندگان، یعنی چه، مسئله منطقهای یامسائل امنیت ملی است که خطر ایجاد میکند یا منفعت توی نماینده است. چرا این کار را میکنید بعد جالب است رفته اند گفته اند هیئت دولت را این مجمع تشخیص منتشر میشود. هیئت دولتی که وزیر با یک رئیس جمهور منصوب آن است دیگر اگر بخواهد همه چیز آن منتشر شود آن اصلاً خیلی جاها نمیتواند حرف بزند. نگاه کنید اینطوری عمل میکنند. اگر مجلس بخواهد کار اصولی کند باید اول خودش تصویب میکرد آن هم شفافیت درست، آراء هزینه ها، درآمدهایی که دارند، سفارشهایی که میکنند، حتی ما آن موقع خودمان میخواستیم یک مرام نامهای را انتخابات قبلی داده ایم برای شفافیت آنجا برگشتیم گفتیم که با چه کسانی مینشینیم را منتشر میکنیم که مردم بدانند آقا این مثلاً چهرهها آمده اند سراغ ما من چیزی نداده ام خواستی برو و تحقیق کن. چطور است که در امریکا شما میتوانید چک کنید هر نمایندهای در کجا چه رأیی داده است بروید و گیر بدهید به او، آنجا میگویند که منتشر کنیم که نماینده تأثیرپذیر نباشد مضحکه اینجاست که اینجا میگویند که اگر منتشر کنید تأثیرپذیر میشود. من میخواهم بگویم مجلس خوب باید به این چیزها بپردازد. مجلس خوب آن مجلسی است که تحقیق و تفحصهای جدی در آن بیاید آن مجلسی است که آدمهای جدی در آن بروند. آدم جدی آن آدمی است که اولویت کشور را میفهمد و این جیب اش را که آلوده نیست خودش را نگه داشته است نمیتوانند بخرند او را نمیتوانند بازی اش بدهند و یک عده آدم میایستند یک مسائلی حل شود آن مجلس خوب است. من با این منطق اگر بخواهم بگویم میگویم مجلس اول. اما میخواهم بگویم در هر کدام از مجلسها بروید، عرصههایی دیدید آدمهایی دیدید از این جنس بوده اند که نمونه هایش را در سؤالات قبلی شما بخشی را برشمردم.
سؤال: درباره شاخصهای نمایندگی با هم یک صحبتی کنیم. این سؤال را ما از همه پرسیده ایم.
شهبازی: یک چیزی از شفافیت گفته ام قبل از اینکه وارد سؤال بعدی شویم کامل کنم، یکی از کارهایی که میشد در مجلس بکنند این بود که همین کاری که در امریکا آن شبکه سی بی اس دارد. حالا صداوسیما قرار است که یک مقدار این شبکههایی که در آن است و اضافه است را شروع کرده است و بعضی از این شبکهها را تعطیل میکند این هم دیگر بار مالی برای دولت و اینها ندارد میشود بخشی از همین شبکههایی که قرار است تعطیل شود جای آن یک شبکهای شکل بگیرد مستقیم جلسات مجلس و کمیسیونهای مجلس حالا به جز آن شرایط خاصی که مسائل امنیت ملی است و قابل انتشار نیست، پخش شود. ببینید مجلس جدی میشود یا نه، یک گروه دانش آموزی در برازجان رفته است شورای شهر آنجا و دوربین گذاشته است و لایو میگیرد خود اعضای شورای شهر میگویند از وقتی این کار را دارند میکنند، شورای شهر جدی شده است، همه میگویند مردم شهر دارند ما را میبینند. یکسری دانش آموز این کار را کرده اند. ما تازه میگوییم آقای دولت، آقای مجلس این کار را بکن به نفع خودت است دیگر تبدیل نمیشود به اینکه وزیر کشور بیاید در مجلس، چون شما ناراحت هستید از اینکه یک حرف انقلابی زده است یک متن انقلابی که واقعاً باید در تاریخ بماند من این را آقای غلامرضا را نه میشناسم و نه تا به حال دیده ام فقط عکس او را این چند روزی که عزل شده است فقط دیده ام؛ که یک نفر آمده است میگوید ابلاغیه میدهد برای سلامت انتخابات میگوید که آن اعضای ستاد انتخابات فامیل نماینده نباشند، این اعضای دولت برندارند این نمایندهها و کاندیدها را در چند ماه منتهی به انتخابات با خودشان افتتاحیه ببرند و چیزهای اینطوری، با همه جناحها بنشینند و نه بایکی، بعد شما بگویید باید اینها را حذف کنیم وگرنه عزل ات میکنیم بعد طرف بیاید در مجلس او را هو کنید، واقعاً آدم آن صحنه را میدید حاصل این بود که مجلس خودش را جدی نگرفته است، آن تقوای جمعی که رهبری میگفتند همین است، من انتظارم این بود حداقل آن بچههای انقلابی مجلس، آن بچههای عدالت خواه مجلس جلوی این ماجرا میایستادند، در دهن افرادی میزدند که شأن مجلس را اینقدر میآورند پایین بعد در آن ساعت آخر و روز آخری که ما داریم ثبت نام انتخابات مان را میکنیم این آدم عزل شود و واقعاً از دولت هم متأسف هستم از آقای وزیر کشور، حالا ایشان جزء بهترین مدیران دفاعی ما بوده است در دورهای که وزیر دفاع بوده است وزارت دفاع ما جهش کرده است، اما انتظار بود ایستادگی کنید ولو به قیمت استیضاح، انتظار بود آقای رئیس جمهور ایستادگی کنید اینجا پشت کسی که کار انقلابی کرده است، قبل از اینکه بگذارند کنار گفته اند به او میگذاریم شما را کنار یک ابلاغیه دوم داده است گفته تازه فامیل هم نباشند. از اینها اصلاح گری است من خیلی خوشحال میشوم اتفاقاً هر از چندی این اتفاق میافتد میبینیم در گوشه و کنار کشور آدمهای انقلابی و عدالت خواه اینطوری هستند. مردم ما یک جاهایی داریم نقد میکنیم، فکر نکنند همه جای کشور تیره است. ما این آقایی که این کار را کرده است را نمیشناسم دو سه تا چیز دیگر هم از او دیده ام دیدم در ماجرای کارگری هم ورود کرده بود چند ماه پیش که این بچههای عسلویه، کارگرهایی زده بودند در دهان اغتشاشگرها مطالبات داشته اند ایشان همانجا هم ورود کرده بود نه میشناسم ایشان را و نه دیده ام ایشان را، اما میخواهم بگویم از این کارها بوی ایستادگی میآید اینها چرا در مجلس نیست در مجلسهایی بوده است و من معتقد هستم همین الان در همین مجلس آدمهایی با این صفتهای انقلابی و عدالت خواهانهای هستند که بتوانند جلوی مجلس بایستند، حداقل انتظار از رئیس مجلس این بود که همراهی نمیکرد، شأن ریاست مجلس این بود که میایستاد مقبل ماجرا، نه آن هو کردن را متوقف کردند نه این اتفاقات متوقف شد، اینها مردم را امید میکند مردم جایی ببینند چند نفر ایستاده اند اصلاح دارند میکنند پشت اینها میایستند، به مردم اعتماد کنید.
سؤال: کسی طعم فقر را چشیده باشد از نظر شما شاخص است؟
شهبازی: اینکه امام راحل ما سه بار میگویند که مسئولین کشور باد طعم فقر و محرومیت را چشیده باشند، چرا این را میگویند، برای اینکه در آن امثال حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی و آبان ۹۸ و چیزهای انطوری درنیاید. این همان تعبیر امام، من این را از ماجرای فیش نجومی و املاک نجومی تا الان هی مداوم میخوانم که یکی برای چپها بود و یکی برای راستها بود تقریباً جفت شان هم به نتیجه رضایت بخشی نرید فقط این کسانی که در موردش حرف زده بودند محکوم شدند. امام میگویند خاصیت اشرافیت و اعیانیت، ظلم به مردم، تسلیم مقابل سفارتخانههای خارجی، اگر اشرافیت نداشته باشند و آن طعم فقر را چشیده باشند برجام تصویب نمیکنند، ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی را حذف شدن اش را با آن شیوه تصویب نمیکنند، برای دنا پلاس و فیدیلیتی برای منافع خودشان آنجا دست و پا نمیزنند بعد جایی که آن تعبیر سیدالشهداء در خطبه منا در جایی که آن نیازهای مردم باشد آن جاهایی که عهدهای خدا باشد آن جاهایی که مستضعفین و محرومین باشند، حرف نزنند، آن جاهایی که امثال برجام و افای تی اف باشد سکوت کند. آیا این مسئولین ما اگر از اقشار مستضعف بودند جرأت میکردند فرزندان خودشان را به مدارس غیردولتی بفرستند بعد بچههای مردم در مدارس دولتی مشکل داشته باشند بعد هم نتوانند در این ساختار پولی شده بروند به دانشگاه، اگر این افراد این عزیزان شان در بیمارستانها جان داده بودند اینطوری ایستادگی میکردند مقابل اینکه ما داریم تلاش میکنیم زور میزنیم افزایش پزشک باشد یک نقطهای مثل سیستان و بلوچستان، در بحران پزشک فرو نرود و بعد یک اتفاقی مثل دلتا بحران دلتا بشود در کرونا سیستان و بلوچستان دو ماه سه ماه در بحران باشد و بعد کل کشور با آن بحرانی بشود، اگر خودشان این منافع را نداشته باشند اگر خودشان از قشر محروم باشند این کارها را نمیکنند این برخی از آدمها آمدند همین جا از آنها پرسیده شد زندگی اشرافی دارید یا نه، مثلاً با این فضای اینکه درد محرومیت چشیده اید یا نه، اینجا گفته اند بله مخالف هستیم خب این آدمها که مخالف هستند باید زندگی شان را برویم و نگاه کنیم که خودتان دارید کجا زندگی میکنید، دوم از همین آدمها ببینیم چقدر رفته اید لحک پشت حرم امام ببینید استضعاف آنجا را، چقدر رفته اید این جاهایی که مردم دچار مشکل شده اند، کنار اینها، آیا در دزاشیب و نیاوران و لواسان میشود سکونت کرد و درد آن مردمی که در حسن آباد فشافویه دارند زندگی میکنند در آن فضای خاصی که هست در جنوب تهران دارند زندگی میکنند آیا درد اینها را میشود فهمید، اینها یکسری شعار نیست چرا میگوییم مجلس اول بهترین مجلس تاریخ انقلاب است، چون مجلس اول اینطوری بود درد مردم کشیده بود و اشرافیت نداشتند. اشرافیت توجیحهای بنی امیه و معاویه نشده بود برای اینکه زندگی مردم را کار نداشته باشید. یک کسی در این مملکت وزیر بود به او گفته بودند که چرا؟ پایین دارید گفته بود اینها که به ما انتقاد میکنند قاتلان اش مثل قاتلان شهید مطهری هستند. این حاصل این است که از این درمی آید امثال طرح تحول سلامت درمی آید که یک گرداب شده است بودجهها را در خودش میگیرد، اما زندگی آن رزیدنت ما زندگی کادر درمان ما زندگی مردم ما در بیمارستان در خطر است. اگر آن مسئولین خودشان اینها را چشیده بودند اگر صندلی مسئولیت را داغ کرده بودید که هر کس روی آن میآید منفعتی برایش نداشته باشد پاسخگویی اش بیشتر باشد اگر این هزینهها را ایجاد کرده بودید میدیدید که ما دچار این چالشها نمیشدیم پس زندگی اشرافی نداشتن و طعم فقر چشیدن این خودش یک بحث جدی است. حالا یکی خودش از خانواده مستضعفی نبوده است، ولی آیا رفته است ببیند محرومین اوضاع شان چه است آیا تلاش کرده است که تولید حداکثری کند، اما مصرف حداقلی، نگوید ما مسئول جمهوری اسلامی هستیم من خودم از راه کار خودم پول درآورده ام حالا میتوانم فلان ماده ماشین مدل بالا را سوار شوم اینها یکسری شعار الکی نیست اینها واقعیتی است که ماهیت رأی نماینده را تحت تأثیر قرار میدهد.
سؤال: درباره وامدار نبودن، وامدار نبودن نامزدها به جریانهای سیاسی و ثروتمند؟
شهبازی: اگر که آن نماینده وامدار باشد حاصل اش این است که میبینیم منافع آنها را تأمین میکند، حاصل اش این است که جرأت ایستادگی مقابل این جریان سرمایه داری ایرانی که در همین جلسه برشمردم از آن بانکهای خصوصی، از آن خصوصی سازیهای افسارگسیخته، از این بازار سلامت، بازار آموزش، از این دلالیهای اینترنتی نداشته باشیم.
سؤال: مثال خوب هم میزنید؟
شهبازی: مثال خوب امثال دیالمن، مثال خوب …
سؤال: این دیالمن که میگویید همه اش یعنی مجلس اول، یعنی ما در این سالهای اخیر نداشته ایم؟
شهبازی: مرحوم آقای شیبانی جزء نمونههای آن بود. چرا آقای شیبانی میتوانست پنج تا مجلس آمد در خود مجلس یک مجلس رأی نیاورد بعد مردم شورای شهر بعدی به او رأی دادند و آخرش هم در خانه اجارهای فوت شد. امثال آقای شیبانی زبان شان دراز است که از اسلام دفاع کنند، از درد مردم دفاع کنند و جلوی سرمایه دارها بایستند. حالا نمیخواهم اسم ببرم آقای شیبانی فوت شده اند در همین مجلسهای اخیر هم آدمهای اینطوری داشته ایم ایستاده در ماجرا یک نمایندهای در همین طرح هستهای رفت در میز ایستاد و برگشت گفت دو دو اصلاح اش کنید یک کار بی اثرش نکنید. در همین مجلس بچههای خوب اینطوری هستند، در مجالس قبلی هم هستند، ولی حرف ما چه است، ما میگوییم سازوکار را باید به این سمت ببریم آن وقت ببینید که کشور بن بست نیست، آن وقت ببینید که میشود با برنامه ریزی جلوی امریکا ایستاد، آن وقت ببینید که با عدالت گستری در کشور عدالت بگسترانیم در کشور به این معنا که فرصت برابر برای همه ایجاد کنیم اینطور نباشد مثل این ماجرای کنکور یک عده مدرسه غیرانتفاعی رفته باشند سوار ماشین مسابقه باشند یک عده هیچ چیزی نداشته باشند یا سوار چهارپا باشند بخاطر اینکه این سازوکار تبعیض آمیز است ما میگوییم سازوکارها را از آن تبعیض برداریم نماینده باید فسادستیز باشد، اما الان همه اش شده است که فساد جناح مقابل را بگوییم. من میخواهم بگویم یک چیزی بالاتر از فساد است تبعیض، تیعیض خیلی از وقتها قانونی است، خیلی از وقتها امتیازها را با صورتهای خوب با صورتهای کمک به مردم گذاشته اید با صورتهای دینی بعضاً گذاشته اید، اما این تبعیض در آن بحران درست کرده است همین شده است که یک طبقه مرفه بی توجه به مسائل مردم بی توجه به آرمانهای اسلام و انقلاب شکل گرفته است و نمیگذارد مسائل مردم و ملت حل شود این را باید اصلاح کنیم. مردم سرنوشت خودتان را در دست بگیرید، نگذارید امریکا، احزاب و جریانهای سیاسی، باندهای قدرت و ثروت اینها برای شما تعیین تکلیف کنند. اینها میخواهند شما پای صندوق رأی نیایید که وضع موجود حفظ شود، اما اگر سرنوشت خودتان را در دست بگیرید مشارکت بالا رقم بزنید هم فشارهای دشمن را کنار میگذارید هم میتوانید این جریانهای سیاسی و باندهای قدرت و ثروت و متحجرین و غرب گراها را کنار بزنید آن وقت میبینید کشور ظرفیت پیشرفت و جهش دارد. سرنوشت خودتان را در دست بگیرید.