تست روانشناسی برای کودکان: چگونه به فرزند خود در فهم بهتر خود کمک کنیم؟
ستاره | سرویس روانشناسی – موفقیت تحصیلی کودکان، هدف غایی اکثر والدین است و آنها تمام تلاش خود را انجام میدهند تا این هدف به بهترین نحو ممکن به انجام برسد. پدر و مادرها معمولاً گزارشی از میزان رشد تحصیلی فرزندانشان در مدرسه تهیه میکنند؛ امیدوارند که کودک آنها نتایج خوبی را در تحصیل کسب کرده، نمرات بالایی بگیرد و از محیط مدرسه لذت ببرد اما بعضی از والدین، احساس میکنند که مشکلات کوچک فرزندشان به سادگی حل نمیشود. آنها معتقدند که فرزند آنها از استعداد و تواناییهای خود در مدرسه استفاده نمیکند.
معمولاً معلم این کودکان به والدینشان میگویند که آنها انگیزه و پشتکار خود را در یادگیری از دست دادهاند، اما والدین امیدوار هستند که فرزندشان بتواند از عهده این مسائل و مشکلات برآید. والدین و معلمان کودک همگی متعجب و حیران هستند. فراموش نکنید برای فهم این مطلب که کودک شما انگیزه و پشتکار برای یادگیری دارد یا نه، حتماً از او تست بگیرید. نداشتن انگیزه و پشتکار در تحصیل، یک مسئله همه گیر است و در تمام خانهها و مدارس میتواند یافت شود.
تست MBTI کودک ، یک پرسشنامه روانسنجی فردی است که برای شناسایی نوع شخصیت، نقاط قوت و اولویتهای افراد طراحی شده است. این تست توسط ایزابل مایرز (Isabel Myers) و مادرش کاترین بریگز (Katherine Briggs) و بر اساس کارشان بر روی تئوری کارل یونگ (Carl Jung) درمورد انواع شخصیت تهیه شده است.
علل بیانگیزگی دانشآموزان چیست؟
برخی عوامل بیانگیزگی در مدرسه عبارتند از: فشار یکسان، کمبود حس رقابت، ناسازگاری با معلمان، آموزش تعریف نشده، عدمشناسایی تواناییهای کودک، رقابت بیش از حد یا کمتر از حد با سایر دانشآموزان. برخی عوامل نداشتن انگیزه و پشتکار در خانه عبارتند از: حمایتهای بیش از حد خانواده، رقابت خواهر و برادر در تحصیل، ناسازگاری و عدم توافق سطح انتظارات والدین از فرزندان، توجه بیش از حد یا کمتر از حد خانواده، تمایل به کار نکردن یا کارکردن بیش از حد و احساس فشار.
حمایت بیش از حد خانواده میتواند نتیجه عکس در موفقیت تحصیلی کودکان داشته باشد. |
نداشتن انگیزه و پشتکار، یک عامل همهگیر بوده و در تمام مدارس و خانهها یافت میشود. دانشآموزانی که کمکاری میکنند، معمولاً دوره پیشدبستانی خود را بسیار خوب و با انگیزه شروع میکنند اما ناگهان علاقه به یادگیری در آنها کم میشود و میزان عملکرد تحصیلیشان نیز رضایتبخش نخواهد بود.
از علایم و نشانههای از دست رفتن انگیزه در دانشآموز، میتوان مشقهای ناتمام او، انجام ندادن تکالیف منزل، بینظمی، علاقه نداشتن به مدرسه، استفاده از جملاتی مانند «فراموش کردم»، مقصر دانستن دیگران در مشکلات و کاهش دادن سطح نمرات را نام برد. نداشتن پشتکار و انگیزه در دانشآموز وقتی به وجود میآید که اتفاقات بدی در محیط خانه یا مدرسه برای او میافتد. فرد بیانگیزه، فرصتهای خود را برای ایجاد اعتماد بهنفس رد میکند زیرا بیشترین انرژی خود را صرف میکند تا بین مراحل آموزشی و نتیجه آن فاصله بیندازد.
تست هوش ریون کودک در حقیقت، استدلال انتزاعی و هوش سیال را اندازهگیری میکند. هوش سیال به ما امکان میدهد تا بهتر بتوانیم از پس مشکلات روزمره خود بربیاییم. شاید در آینده و با گسترش نتایج تحقیقات گوناگون، تستهای روانشناختی نیز تغییر کنند.
وابستگی و خودباوری در دانش آموزان
روش والدین در ایجاد انگیزه و پشتکار در کودکانشان بسیار مؤثر است. کودک، وابستگی غیرطبیعی یا خودباوری و گاه هر دو را بسیار سنتی میآموزد. این وابستگی یا خودباوری در کودک بهطور طبیعی رشد میکند و والدین از این بابت خوشحال هستند. والدین اغلب بر این باورند که معلمها و گروه آموزشی مدرسه باید مشکلات فرزندانشان را حل کنند یا کودکان خودشان به تنهایی از عهده حل این مسائل برآیند.
این کودکان وابسته و دچار خودباوری، اغلب الگوی رفتاری خود را در ارتباط با بزرگسالان در سالهای قبل از ورود به مدرسه تمرین میکنند. بهنظر میرسد که این الگوها برایشان بسیار مناسب است و الگوهای دیگر را نمیشناسند. این کودکان اغلب با این شیوه آموزشی از محیط خانه به کلاس درس رهنمون میشوند. کودک این الگوها را ادامه میدهد تا از اعتمادبهنفس خود محافظت کند.
وابستگی معمولاً بهدلیل احساس ناامنی، خردسالی، عدمفعالیت یا ناتوانیهای آموزشی به جود میآید. دانشآموزانی که انگیزه و پشتکار ندارند خصوصیت وابستگی در آنها شکل میگیرد، اغلب از اطرافیان خود بیش از حد لزوم تقاضای کمک میکنند. این قبیل دانشآموزان اصرار دارند که والدینشان کنار آنها بنشینند تا آنها بتوانند تکالیف منزل خود را انجام دهند و دانشآموزان بیانگیزه و کمکاری که دارای خودباوری هستند همیشه در مورد دلایل انجام ندادن تکالیفشان با دیگران بحث میکنند و دوست دارند معلمها و والدین خود را در کمکاریهایشان مقصر جلوه دهند. آنها میخواهند همیشه تکالیفی را که خودشان به آن علاقهمندند انجام دهند.
ایجاد انگیزه در دانشآموزان
همیشه تفکر مثبت و توقع بجا از دانشآموز میتواند تأثیر بسزایی در میزان موفقیت او، چه در محیط خانه و چه در مدرسه داشته باشد. اگر والدین از کودک خود توقع بالا داشته باشند، مثبت فکر کنند و همواره انتظار رفتارهای سازنده داشته باشند؛ این مسئله ملکه ذهن او میشود، به علاوه والدین باید در نقطه نظرات مثبت و معقول کودکشان شریک باشند. این خود فرزند را در مسیر خلاقیت قرار میدهد تا بتواند به درستی کارهایی را انجام دهد که تا پیش از مشورت با والدینش از انجام آن عاجز بود.
دستیابی به موفقیت تحصیلی
سخت کارکردن یا سختکوشی به تنهایی کافی نیست. والدینی که دائماً در حال کار هستند و از میزان کار خود شکایت میکنند، الگوی مناسبی برای فرزندانشان نیستند. کودکان باید همواره از والدین خود بشنوند که از نتیجه کارشان راضی و خشنود هستند. تقلید و پیروی از نحوه سختکوشی متعادل در بهبود دانشآموزانی که انگیزه تحصیل ندارند، بسیار مهم و ضروری است.
فرزندان باید همیشه از والدینشان در مورد رضایت از انجام کارهای خود، سخن بشنوند. شکوه و شکایت والدین از سختی کارهایشان تاثیر منفی بر کودک میگذارد.
نسبت به آموزگاران و مؤسسهای که فرزند شما در آن تحصیل میکند، احترام خاصی قائل باشید؛ سعی کنید حتیالمقدور کاستیهای آموزگار فرزند خود را نزد او بازگو نکنید؛ نهایتا اگر نسبت به سطح سواد یا شیوه انتقال آموزگار فرزندتان ناراضی هستید موضوع را با مدیر مدرسه یا مؤسسه در میان بگذارید. کودک از فعالیت و یادگیری از آموزگاری که توسط والدینش مورد بیاحترامی قرار میگیرد، اجتناب میورزد؛ پس حتیالمقدور سعی کنید که با معلمان فرزند خود برنامههای منظمی را برای مذاکرات رسمی تنظیم کنید.
کودک خود را به برنامههای روزمره مطالعه عادت دهید
لازم نیست هنگامی که فرزند شما در حال مطالعه است، کنار او بنشینید، اما خود را علاقهمند نشان دهید و کارهای او را مرور کنید. بینظمی یکی از نشانههای همیشگی افرادی است که انگیزه و پشتکار ندارند. ساختار منطقی و سازمانیافته در انجام کارها و ایجاد حس مسئولیتپذیری برای کودک شما لازم است. اگر یکی از والدین، راه بهتری نسبت به سایرین پیشنهاد کند، دانشآموز تمایل دارد که راه سادهتر و بهتر را انتخاب کند. هیچوقت سعی نکنید در مخالفت با سایر اولیا با فرزندتان همدستی کنید.
ایجاد رقابت سالم بین دانشآموزان
برای فرزندتان توضیح دهید اینکه او بیشترین تلاش خود را برای موفقیت انجام دهد، خیلی مهمتر از بهترین بودن است و برد و باخت یک مسئله موقتی است. بحث در مورد سعی و تلاش، راهکارهای مبارزه با مشکلات، فرایند موفقیت تحصیلی، راههای مبارزه با ناتوانیها و ضعفها و افکار جادویی که به موفقیت فرد از روی شانس و بدون تلاش تأکید دارد مشکلاتی را برای کودک پدید میآورد. کودکی که به راحتی کارش را انجام دهد یا با حداقل تلاش خود به نتیجه برسد، اعتماد به نفس کمی در تواناییهای خود به دست میآورد، در واقع امری اکتسابی است. کودکتان را تشویق کنید تا وابستگی خود را نسبت به دیگران قطع کند اما به او اجازه ندهید کاری را که در حد توان او نیست انجام بدهد. والدین همواره باید در حال کنترل و نظارت روی فرزند خود باشند، گرچه کودک باید خودش حق انتخاب و تصمیمگیری داشته باشد، تواناییها و علاقهمندیهای خود را همواره تشویق کنید.
کودکتان را تشویق کنید تا وابستگی خود را نسبت به دیگران قطع کند اما به او اجازه ندهید کاری را که در حد توان او نیست انجام بدهد.
به فعالیتهای مثبت او اهمیت دهید و برنامههای تفریحی کودکتان را در برنامههای جانبی خانواده در نظر بگیرید، حتی اگر زمان خانواده محدود باشد. از کودکان خود با کلمات قدردانی کنید تا به آنها قدرت بدهید حتی واژگانی همچون «خوب است»، «چه فکر خوبی»، «تو کودک مهربانی هستی» و یا با جملات قویتر «عالیه»، «تو نابغهای»و «باهوشترینی» کودکان را به حال خود رها نکنید. کودک شما به توجه و حمایتتان نیاز مبرم دارد. بسیاری از کودکان از نشاندادن این نیاز طفره میروند این شما هستید که باید مسیر نیازهای وی را شناسایی کرده و در همان مسیر به وی مشورت و دلگرمی دهید و درست در همین زمان است که فرزندتان روی کمک شما حساب باز میکند و در سختیها به این فکر میکند که کسی هست که بتواند مشکلش را با او در میان بگذارد.
انجام ندادن تکلیف مدرسه را شخصی نگیرید
وقتی کودکان تکالیفشان را انجام نمیدهند برخی والدین آن را شخصی تلقی کرده و به شدت عصبانی و ناراحت میشوند، در حالی که اصلا چنین نیست. کودک مایل نیست این کار را بکند و برای آن دلایل مختلفی دارد نه این که از شما خوشش نمیآید یا با شما لج بازی می کند؛ لجبازی حاصل از کشمکشهای زیاد و طولانی والدین، در اثر شیوه تربیتی نادرست و در تعامل والدین با کودک بوجود میآید. بنابراین والدینی که معتقد به لجبازی فرزندشان هستند به سابقه ارتباط خود با فرزندتان حتی قبل از سنین مدرسه نگاه کنند.
بهترین زمان انجام تکالیف مدرسه و مدت زمان لازم برای انجام تکالیف توسط فرزندتان را بشناسید
مهمترین مطلبی که والدین باید بدانند مدت زمان مفیدی است که برای انجام تکالیف لازم است. این زمان برای سنین مختلف و بسته به شرایط دانش آموز متفاوت است. والدین هم باید شرایط سنی کودک را در نظر داشته باشند؛ بطوری که کودکان و دانش آموزان پایههای ابتدایی را برای مدت زیادی وادار به انجام تکالیف نکنند و هم شرایط دیگر مربوط به دانش آموز را در نظر بگیرند.
صاحبنظران تعلیم و تربیت مدت زمات لازم برای انجام تکالیف را برای بچههای کودکستان تا پایه دوم ابتدایی ۱۰ تا ۲۰ دقیقه در هر روز و برای پایههای بعدی دوره ابتدایی ۳۰ تا ۶۰ دقیقه پیشنهاد کردهاند. بنابراین والدین نباید جهت یادگیری بهتر دانش آموز و با این تصور که هر چه زمان بیشتری صرف مطالعه دانش آموز شود یادگیری او نیز بیشتر خواهد شد مدت زیادی کودک خود را وادار به درس خواندن کنند. مسلما کودک در این مدت زمان اضافی به کارهای دیگری مثل خیالبافیهای ذهنی مشغول میشود.
به روش انجام تکالیف توسط فرزندتان دقت کنید
هر کودکی ممکن است تفاوتهایی در روش انجام تکالیف خود داشته باشد. قبل از اینکه روش خاصی را به آنها القا کنید یا بخواهید آنها را کمک و راهنمایی کنید به روش آنها توجه کنید. ببینید در چه مدت زمان بدون کمک شما میتواند تکالیفش را انجام دهد؟ چه اشکالاتی دارد؟ آیا خیالبافی در حین انجام تکالیف دارد؟ آیا مرتبا جای خود را عوض میکند؟ آیا در حین انجام تکالیف به کارهای دیگری هم میپردازد؟ یا اینکه حواس او به انجام تکالیفش است؟ پاسخ به این سوالها به شما کمک میکند.
کودک را تشویق زبانی کنید
نمیتوان کودک را وادار به انجام تکالیف مدرسه کرد. اما از آن جایی که نوشتن تکالیف ضروری است والدین با آگاهی و صبر پیشه کردن میتوانند این را از کودک خود بخواهند. آنها میتوانند با تمجیدهای کلامی به او برای انجام این کار انگیزه کافی بدهند و در حصول موفقیت تحصیلی کودکان موثر باشند.
- چقدر کلمات را خوب روی خط نوشتی.
- حالا دیگه میتونی حروف را به اندزه مناسبش بنویسی، آفرین.
- خوشحال میشم میبینم که تکلیفتو مرتب و تمیز مینویسی.
به کودک امکان انتخاب بدهید
بهتر است کودک بداند بعد از آمدن از مدرسه چه بکند. اگر مایل است اول تلویزیون ببینید و بعد به تکالیف خود بپردازد این را تعیین کنید و با هم به توافق برسید یا این که بهتر است بداند که از او انتظار میرود بعد از یک چرت کوتاه باید شروع به انجام تکالیفش کند. سعی کنید انجام اولین تکلیف مدرسه را برای یک کودک کلاس اولی به یک خاطره خوب و جذاب و توام با نشاط تبدیل کنید.
وقتی به بچهها امکان انتخاب داده میشود، بهتر عمل میکنند، چرا که احساس میکنند کنترل بیشتری بر زندگی خود دارند. بهتر است انتخابهای محدود به فرزند خود پیشنهاد کنید. او در معرض انتخاب بین انجام و عدم انجام تکلیف مدرسه نیست ولی میتواند در مورد زمان آن دست به انتخاب بزند:
- اول بازی بعد تکلیف مدرسه
- یا تکلیف مدرسه بعد خوردن خوراکی و تماشای تلویزیون
به تدریج کودک میفهمد هدف انجام کار است.
با درس خواند فشرده او را اذیت نکنید
برخی از والدین فکر می کنند اگر همه زمان فرزندشان را با درس خواندن و انجام تکالیف مدرسه و مطالعات جنبی پر کنند ضامن موفقیت تحصیلی او خواهند بود. اما این یک تصور غلط است. کودک و نوجوان شما باید زمان کافی برای تفریح داشته باشد. بنابراین بهتر است زمانی را به انجام یا اختصاص دهید. انجام می تواند باعث تخلیه انرژیش شود.
مسئولیت انجام تکالیف و وظیفه شناسی در این مورد را به او واگذار کنید
برخی از والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف میکنند. به صورتی که در مدت انجام تکالیف بالای سر دانش آموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین میکنند و راهنماییهای زائدی ارائه میکنند. هر چند لازم است والدین بویژه در سالهای اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامهریزی و مسئولیت پذیری را به کودک خود آموزش دهند. اما برخی از والدین به اشتباه این مسئولیت را خود بر عهده میگیرند؛بنابراین نمیتوانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به کودکان خود یاد دهند. بطوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد.
بنابراین والدین با نظارت مفیدی که بر انجام تکالیف دارند کمکم باید کودکان را مسئولیت پذیر بار آورند. بطوری که در صورت عدم حضور والدین نیز احساس مسئولیت برای انجام تکالیف را داشته باشند. این والدین در سالهای بعدی تحصیل کمتر با مشکل درس نخواندن کودکان خود مواجه میشوند. به عبارتی چون والدین نمیتوانند در تمام دوران تحصیل در انجام تکالیف فرزندان خود نظارت مستقیم داشته باشند با افت تحصیلی آنها مواجه میشوند، در حالی که اگر این احساس مسئولیت را از دوران کودکی در کودک شکل داده باشند با مشکلاتی از این قبیل مواجه نخواهند شد.
برای کسب درآمد؛ کافیه یکسری قواعدی که ثروتمندان بلد هستن رو تو هم یاد بگیری. اینکه چطوری پول دربیاری و ثروتمند بشی تو جلسهی آموزشی بهت یاد داده شده. بعد ازدیدن این جلسه، زندگتشخیص مشکلات کودک
فهم مشکلات و ناراحتی های روانشناختی کودکان آسان نیست. چراکه رشد نرمال کودکی فرایندی با تغییر مداوم است. علائم بیماری های کودک بسته به سن او می تواند متفاوت باشد. همچنین کودک توانایی کمی در بیان احساسات و دلائل رفتارهای خود دارد. برخی از علائم کودک که نیازمند توجه روانشناختی است به ترتیب زیر است:
- ناراحتی و ملالت طولانی (بیش از دوهفته)
- اجتناب و دوری از تعامل های بین فردی
- آسیب به خود یا دیگران
- ناآرامی و بیش فعالی
- تغییرات ناگهانی در خلق
- تغییر در عادات خوردن
- از دست دادن وزن
- مشکلات خواب
- مشکل در توجه و تمرکز
- ترس های شدید و غیرمتناسب
- وابستگی زیاد به یکی از والدین
درمان های روانشناختی کودک
درمان های روانشناختی کودک طی یک قرن گذشته پیشرفت های مهمی داشته است. این درمان ها به دلیل حساسیت دوران کودکی از اصول و قواعد مشخصی استفاده می کنند. بهبود رفتار و عملکرد کودک تاثیر مستقیمی بر تعادل خانواده دارد. کودکی که تمرکز و توجه بهتری پیدا کند. یا کودکی که به لحاظ بیش فعالی تنظیم مجدد یابد، به آرامش خانواده نیز کمک می کند. به همین دلیل توجه روانشناسی به رشد، تربیت و حل مشکلات کودک اهمیت ویژه ای می دهد. رشد کودک یک زنجیره از توالی متصل به هم هست. بنابراین اقدام به موقع در سنین آغازین منجر به کاهش مشکلات در مراحل بعدی رشد می شود. در برخی کودکان مشکلات طی جلسات به سرعت بهبود میابند. علائم کاهش پیدا می کنند و بر فرصت ها و قابلیت ها نیز تمرکز می شود.
مشکلات هیجانی و شناختی کودک می تواند طولانی مدت شود. در این شرایط کودک کنترل کمی بر رفتار خود خواهد داشت. در کودکی هیجان ها می توانند شدیدتر از بزرگسالی باشند. این شدت یافتگی می تواند منجر به روابط بین فردی متعارض شود. با رسیدگی به موقع می توان از تاثیر منفی هیجان های ناسازگار بر عملکرد شناختی و بالطبع تحصیلی پیشگیری کرد. چانچه کودک ابراز سازگارانه هیجان را یاد بگیرد می تواند سطح بهینه ای از اضطراب یا افسردگی را تجربه کند. در کنار این موارد والدین نیز می توانند از برخی آموزش های مفید در زمینه فرزندپروری استفاده کند. استفاده از در شرایط خاص مثل فاصله طولانی یا مشکلات رفت و آمد می تواند در این زمینه مفید باشد.
بازی درمانی
برای مثال ساخت یک ابزار موسیقی مثل طبل ممکن است به عنوان کاتالیزوری برای ابراز خود از طریق ریتم و صدا مورد استفاده قرار گیرد. ساخت عروسک معمولا به داستان گویی منجر میشود. طراحی یک ماسک چهره ممکن است برای اجرای نمایش یا ایفای نقش بکار رود. کودکان روابط و دلبستگی های خود را بوسیله بازی به دنیای پیرامونشان مرتبط می کنند. بازی، بویژه در حضور دکتر روانشناس کودک باعث آسان سازی بیان خلاقانه می شود. بنابراین زمینه ای برای رشد روانشناختی کودک در نظر گرفته می شود.
بازی درمانی بعضی از اشکال بیان خلاقانه هنر را در بر می گیرد. بخاطر انطباق پذیری و شیوه غیر مستقیم آن بطور واضح بوسیله پژوهش ها تائید شده است. بازی درمانی کودک فرایندی را مهیا می کند که در آن درمانگر به دنیای درونی فرد، جهت جستجوی خود و نیز کشف خود بوسیله بیان خلاقانه، اعتماد می کند.
بازی درمانی برای مشکلات زیر کاربرد دارد (در کودک یا بزرگسال)
برای خانواده ها مشکلات رفتاری و هیجانی کودک آشفتگی ایجاد می کند. در برخی شرایط برای حل مشکلات توصیه می شود. حتی زمان که مد نظر باشد مشارکت همه اعضاء خانواده کمک بزرگی خواهد بود.
- دمانس
- فقدان یا سوگ
- وسواس فکری و عملی
- مشکلات رشدی
- اضطراب
- افسردگی
- اختلالات یادگیری
- بیش فعالی/ نقص توجه
- خشم
- اوتیسم
- مشکل در عزت نفس/ اعتماد به نفس
- هوش هیجانی پائین
- مشکلات خواب
- آزار و تروما
- بستری طولانی مدت در بیمارستان
- مشکلات تحصیلی
شیوه های فرزندپروری
خانواده کانون اصلی رشد عاطفی و سلامت روانی کودک است. شیوه های متفاوت فرزندپروری منجر به تفاوت های رفتاری در کودک می شود. کودکی نیز سن حساسی به جهت آسیب پذیر بودن است. بنابراین شیوه های فرزندپروری همواره مورد توجه یک و سایر شهرها بوده است. در ادامه با چهار نوع شیوه فرزندپروری آشنا می شوید.
فرزند پروری مقتدرانه
والدین انتظارت بالایی برای موفقیت و پختگی دارند. اما در عین حال گرم و پاسخگو نیز هستند. والدین قوانین و مرزهای مشحصی برای کودک تعیین می کنند. در این چهارچوب راهنمای فرزند خود هستند و به او استدلال هایی ارائه می دهد. والدین حمایتگر هستند و استقلال را تشویق می کنند. فرزندان در این شیوه خوشحال و خورسند هستند. به مستقل بودن گرایش دارند. عزت نفس بالایی پیدا می کنند و مهارت های اجتماعی را فرا می گیرند.
فرزندپروری مستبدانه
والدین انتظارات بالا و پاسخگویی کمی دارند. والدین توقع طبیعت از کودک خود دارند. استدلال آنها به کودک اینگونه است. “به این دلیل که من می گویم”. در مقابل نافرمانی کودک احتمال تنبیه زیاد است. این والدین توجه کمی به نیازهای کودک دارند. کودک در این شرایط احساس خوشحالی پیدا نمی کند. استقلال کمی دارد. عزت نفس به خوبی شکل نمی گیرد و مشکلات رفتاری مشاهده می شوند.
فرزندپروری سهل گیرانه
والدین انتظارات کم و پاسخدهی زیادی دارند. قوانین و مرزهای کمی برای تربیت کودک وجود دارد. برای مدیریت همین قوانین نیز تلاش زیادی صورت نمی گیرد. والید ن مهربان و گرم هستند. اما آنا تمایلی ندارند به فرزند خود نه بگویند. کودک در این شرایط پیروی از قوانین را یاد نمی گیرد. خود کنترلی ضعیفی دارد. خودمحور می شود و روابط بین فردی مشکل داری را تجربه می کند.
فرزندپروری غفلت ورزانه
والدین انتظارات و نیز پاسخدهی پائینی دارند. آنها نسبت به زندگی کودک و نیازهای او بی تفاوت هستند. احتمال احساس طرد شدگی در کودک زیاد است. کودک در این شرایط تکانشی می شود. خود تنظیمی هیجان ها در او مختل است. من جمله اعتیاد در این نمونه شایع است.
یت عوض میشه.
منبع: سایت خانواده مطهر – سایت همشهری
منبع : مرکز کاربردهای نوع روانشناختی (CAPT)