برای علی لندی؛ کجایند مردان خدایی؟
همزمانی پرواز علی لندی با هفته دفاع مقدس بهانه ای شد تا من دقایقی به دنیای کودکی سفر کنم. روزهایی که از ریز علی خواجوی به عنوان نمونه ای از خودداری و فداکاری توسط معلم دبستان یاد می شد. نام و سنت هزاران جنگجوی شجاع در ذهن من و معاصران من حک شد و جان بارکف در دفاع از وطن خود ، تمرینات جوانمردی و فداکاری را به میدان آورد. آنها در کتابها ذکر شده اند ، نه در فضای مجازی ، تا بتوانیم نام آنها را با مراجع منتشر کنیم. مردان خدا.
داستان ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان شجاع وطن نه تنها در محافل خانوادگی و اجتماعی و … هموطنان نقل شد ، بلکه در تیترهای اکثر خبرگزاری ها و رسانه های جهان نیز اختصاص داده شد به فداکاری از فرزندان این سرزمین بسیاری از تجهیزات و ملزومات برخلاف میل این مرد خدا بسیار مأیوس کننده بود که بارها دهان خود را برای اعتراف باز کرد و ایثار و فداکاری های سربازان ایرانی را غیرعادی دانست ، اما ؛
جنگ تمام شده است
مردان خدا که به وطن خود بازگشتند به زودی بر درها و دیوارهای شهر نوشتند. کجایند مردان خدا در دشت کربال ،گویی آن شهرها و مردم آنقدر برایشان ناآشنا شده بودند که تحمل آن را نداشتند ، شاید می دانستند که این نتیجه این دورویی و نشانه های ریاکاری است که به گوشه ای دنج پناه برده اند تا گلوی خود را تمیز کنند. این آلودگی
جنگ تمام شده است
یک طوفان سیاسی که چنان می وزید که انگار از روی میز به نام میز انقلاب می پرید و اجاره بخشی و آقازاده را می طلبد ، میز چیده شد ، و مشتی گرسنه از قدرت و ثروت شروع به لیسیدن کرد ، به طوری که پس از چند سال کلاهبرداری های استفراغ کننده قلب و روده و فساد اقتصادی و همچنین ده ها کبودی و سم. آنها را فراموش کرده است ، ندانسته است که آنچه در رگهای این دارایی با این مردان خدا وجود دارد مربوط است و برای همیشه باقی خواهد ماند. این ایمان و حرفه اوست ، نه نام و نشان او. این شهرت آنقدر زیاد است که علی لندی و آقایانی مانند او دل خود را در آتش می سوزانند و سیاوش زنده می شود و قربانی می شود.
با این حال ، این س unال بی پاسخ است مردان خدا کجایند ؟؟
* مدافع