خلاصه کتاب آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی ( نویسنده محمود رستمیان، علی بیکی، مرضیه رحیمی )
خلاصه کتاب آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی ( نویسنده محمود رستمیان، علی بیکی، مرضیه رحیمی )
کتاب «آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی» اثری از محمود رستمیان، علی بیکی و مرضیه رحیمی، راهنمایی جامع برای درک مبانی نظری و عملی پژوهش کیفی و فرآیند اقدام پژوهی است. این کتاب به طور خاص برای معلمان، دانشجویان و پژوهشگران طراحی شده تا بتوانند مسائل آموزشی و پژوهشی خود را با رویکردی عمیق و کاربردی تحلیل کنند. با مطالعه این اثر، خوانندگان با مفاهیم کلیدی، انواع پژوهش، روش های جمع آوری داده های کیفی و اصول اخلاقی در پژوهش آشنا می شوند و توانایی لازم برای طراحی و اجرای یک اقدام پژوهی مؤثر را کسب خواهند کرد.
پژوهش کیفی و به ویژه اقدام پژوهی، ابزاری قدرتمند برای درک پیچیدگی های جهان اجتماعی، به خصوص در حوزه هایی مانند آموزش و پرورش است. این رویکرد پژوهشی، به محققان و متخصصان این امکان را می دهد تا با غور در تجربیات انسانی و پدیده های اجتماعی، به شناختی عمیق تر از زمینه های مورد مطالعه دست یابند. در بستر آموزش، که با پویایی های مستمر و مسائل چندوجهی روبروست، اقدام پژوهی به معلمان و مربیان کمک می کند تا به عنوان «معلم پژوهنده»، مشکلات کلاس درس را به شیوه ای ساختاریافته شناسایی، تحلیل و راهکارهای عملی برای بهبود آن ها ارائه دهند. این فرایند نه تنها به ارتقاء کیفیت تدریس و یادگیری می انجامد، بلکه بستری برای توسعه حرفه ای و انتقال تجربیات ارزشمند میان همکاران فراهم می آورد.
ضرورت و مبانی اقدام پژوهی: از فلسفه تا عمل
تحقیق و پژوهش، ستون فقرات پیشرفت در هر جامعه ای محسوب می شود و زمینه را برای توسعه در ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراهم می آورد. در نظام های آموزشی نوین، تاکید بر نقش «معلم پژوهنده» فزاینده است؛ معلمی که صرفاً منتقل کننده دانش نیست، بلکه فعالانه در فرآیند تولید و بهبود دانش مشارکت دارد. اقدام پژوهی در این میان، به عنوان یک روش پژوهشی کاربردی، معلمان را قادر می سازد تا مشکلات آموزشی خود را شناسایی کرده و برای حل آن ها گام بردارند. این رویکرد، پویایی و نوآوری را در محیط های آموزشی تقویت می کند و به معلمان اجازه می دهد تجربیات عملی خود را مستند کرده و با دیگران به اشتراک بگذارند.
تفاوت های کلیدی پژوهش کیفی و کمی در اقدام پژوهی
اقدام پژوهی می تواند با هر دو رویکرد کمی و کیفی انجام شود، اما در آموزش و پرورش، به دلیل ماهیت پیچیده و انسانی مسائل، اغلب رویکرد کیفی غالب است. تفاوت اصلی در نوع داده ها و شیوه تحلیل آن هاست. در حالی که پژوهش کمی بر اندازه گیری و تحلیل آماری داده های عددی تمرکز دارد، پژوهش کیفی به جمع آوری و تحلیل داده های غیرعددی نظیر متن، گفتار، مشاهده و تصویر می پردازد تا به درکی عمیق از پدیده ها و تجربیات دست یابد. پژوهش کیفی در اقدام پژوهی، به معلمان کمک می کند تا ابعاد پنهان مشکلات را کشف کرده و به ریشه های عمیق تر آن ها پی ببرند. این امر مستلزم آشنایی با فلسفه های زیربنایی پژوهش و ویژگی های شخصیتی مناسب برای محقق کیفی است.
مفاهیم بنیادی فلسفی و پارادایم ها
کتاب «آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی» با تشریح مفاهیم فلسفی زیربنایی، فهم عمیق تری از رویکردهای پژوهشی ارائه می دهد. مفاهیمی نظیر رئالیسم و ایدئالیسم، متافیزیک (هستی شناسی)، معرفت شناسی و ارزش شناسی، چارچوب فکری لازم را برای درک تفاوت پارادایم های پژوهشی فراهم می آورند. پارادایم ها، الگوهای فکری و مجموعه ای از باورها هستند که نوع نگاه محقق به واقعیت، دانش و ارزش ها را تعیین می کنند. کتاب به چهار پارادایم اصلی اشاره می کند:
- پارادایم اثبات گرایی و پسا اثبات گرایی: این پارادایم ها، که ریشه در علوم طبیعی دارند، بر عینیت، مشاهده پذیری و تعمیم پذیری یافته ها تأکید می کنند. اثبات گرایی به دنبال کشف قوانین کلی و علّی و معلولی است، در حالی که پسا اثبات گرایی با پذیرش محدودیت های عینیت کامل، به احتمال و اعتبار تقریبی باور دارد.
- پارادایم تفسیری: این رویکرد بر درک معنای ذهنی تجربیات انسانی و پدیده های اجتماعی تمرکز دارد. محقق تفسیری به دنبال فهم جهان از دیدگاه مشارکت کنندگان است و به نقش تفسیر و درک مشترک اهمیت می دهد.
- پارادایم انتقادی: این پارادایم به بررسی ساختارهای قدرت، نابرابری ها و ظلم های اجتماعی می پردازد و هدف آن، توانمندسازی افراد و تغییرات اجتماعی است. محقق انتقادی فراتر از توصیف و تفسیر، به دنبال ریشه یابی مشکلات و عمل برای رهایی است.
- پارادایم پسا ساختارگرایان: این رویکرد به پیچیدگی زبان، گفتمان ها و ساختارهای اجتماعی می پردازد و بر نقد روایت های مسلط و عدم قطعیت در دانش تأکید دارد.
آشنایی با این پارادایم ها برای هر محقق کیفی ضروری است، چرا که رویکرد فلسفی، انتخاب روش ها، نحوه جمع آوری و تحلیل داده ها را تحت تأثیر قرار می دهد. یک محقق کیفی باید توانایی همدلی، مشاهده دقیق، شنیدن فعال و تفکر انتقادی را داشته باشد تا بتواند به ژرفای پدیده ها نفوذ کند.
مقدمات و انواع پژوهش: چارچوبی برای حل مسئله
هر پژوهش مؤثری با شناسایی یک مسئله آغاز می شود. کتاب «آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی» به تفصیل به موضوع مسئله یابی و چگونگی تبدیل مشکلات مبهم به مسائل پژوهشی مشخص می پردازد. این مرحله، سنگ بنای هر مطالعه ای است و نیازمند دیدگاهی تحلیلی برای شناسایی چالش ها و علل ریشه ای آن هاست. مشکلاتی که معلمان در کلاس درس یا نظام آموزشی با آن ها روبرو می شوند، غالباً چندوجهی و پیچیده اند؛ از این رو، تبدیل یک دغدغه روزمره به یک مسئله پژوهشی قابل بررسی، نیازمند مهارت و رویکردی ساختاریافته است.
دسته بندی پژوهش ها و ابزارهای بررسی مسئله
پژوهش ها را می توان بر اساس اهداف مختلف یا نیاز به فرضیه، دسته بندی کرد. از نظر هدف، پژوهش ها شامل موارد زیر می شوند:
- تحقیق بنیادی: با هدف گسترش مرزهای دانش و نظریه پردازی انجام می شود، بدون توجه به کاربرد فوری آن.
- تحقیق کاربردی: هدف آن حل مشکلات مشخص و عملی در یک زمینه خاص است و از نتایج تحقیقات بنیادی بهره می برد.
- تحقیق توسعه ای: به ایجاد، آزمودن و بهبود محصولات، برنامه ها یا فرآیندهای جدید می پردازد.
بر اساس نیاز به فرضیه، پژوهش ها به سه دسته تقسیم می شوند:
- تحقیق اکتشافی: زمانی که دانش کمی در مورد یک پدیده وجود دارد و هدف، کشف ایده ها و فرضیه های جدید است.
- تحقیق توصیفی: هدف آن توصیف ویژگی ها و خصوصیات یک پدیده، جمعیت یا وضعیت است.
- تحقیق آزمایشی: به بررسی روابط علّی و معلولی بین متغیرها می پردازد و معمولاً در آن یک یا چند متغیر دستکاری می شوند.
کتاب همچنین به ابزارهایی برای بررسی ابعاد مسئله اشاره می کند که به محقق در تحلیل علل ریشه ای کمک می کند:
- نمودار استخوان ماهی (Fishbone Diagram): ابزاری بصری برای شناسایی و سازماندهی علل احتمالی یک مشکل خاص. این نمودار به محقق کمک می کند تا از نگاه سطحی فراتر رفته و به عوامل مختلف مؤثر بر مسئله بیندیشد.
- دیدگاه سیستمی (Systemic View): نگرشی که پدیده ها را به عنوان بخشی از یک سیستم بزرگ تر می بیند و تعاملات میان اجزا را مورد توجه قرار می دهد. این دیدگاه به محقق امکان می دهد تا تأثیر متقابل عوامل مختلف بر مسئله را درک کند.
با به کارگیری این دسته بندی ها و ابزارها، محقق می تواند مسئله پژوهشی خود را با دقت بیشتری تعریف کرده و مسیر مناسبی برای بررسی آن انتخاب نماید.
ابزارهای جمع آوری داده در پژوهش کیفی: از مشاهده تا تحلیل
یکی از ارکان اصلی پژوهش کیفی، تنوع و عمق ابزارهای جمع آوری داده است که به محقق اجازه می دهد به لایه های پنهان واقعیت دست یابد. کتاب «آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی» به تفصیل سه روش اصلی جمع آوری داده های کیفی، یعنی مشاهده، مصاحبه و تحلیل اسناد و محتوا را تشریح می کند.
مشاهده در پژوهش کیفی: هنر دیدن و درک کردن
مشاهده، فرآیند نظام مند و هدفمند جمع آوری اطلاعات از طریق نگاه کردن و گوش دادن به پدیده ها در محیط طبیعی آن هاست. تفاوت اساسی مشاهده در پژوهش کیفی و کمی در این است که در رویکرد کیفی، محقق به دنبال درک عمیق، معنای پدیده ها و تعاملات پیچیده است، در حالی که در رویکرد کمی، مشاهده اغلب برای اندازه گیری فرکانس یا شدت رفتارهای مشخص به کار می رود.
انواع و نکات کلیدی مشاهده
مشاهده می تواند بر اساس میزان مشارکت محقق یا طبقه بندی های دیگر (مانند طبقه بندی فلیک) انواع مختلفی داشته باشد. مشاهده مشارکتی، که در آن محقق بخشی از گروه مورد مطالعه می شود، از رایج ترین انواع در پژوهش کیفی است. نکات کلیدی برای اجرای مشاهده دقیق عبارتند از:
- حفظ بی طرفی و کاهش سوگیری: محقق باید تلاش کند تا قضاوت های شخصی خود را به حداقل برساند و واقعیت ها را همان گونه که هستند ثبت کند.
- تمرکز بر جزئیات: ثبت دقیق رفتارها، گفتگوها، محیط و تعاملات، برای تحلیل های بعدی حیاتی است.
- یادداشت برداری مستمر و جامع: شامل یادداشت های توصیفی، تحلیلی و بازتابی. یادداشت های توصیفی شامل جزئیات مشاهده شده، یادداشت های تحلیلی شامل تفاسیر اولیه محقق و یادداشت های بازتابی شامل احساسات و تجربیات شخصی محقق است.
مزایای مشاهده شامل دسترسی به اطلاعات دست اول، درک عمیق تر از بافت پدیده ها و کشف رفتارهای ناخودآگاه است. معایب آن نیز شامل پدیده «واکنش آفرینی» (تغییر رفتار افراد در حضور محقق) و نیاز به زمان و مهارت زیاد است. راهکارهایی مانند حضور طولانی مدت در میدان، ایجاد رابطه اعتماد و استفاده از مشاهده غیرمشارکتی در برخی موارد، می تواند به کاهش این چالش ها کمک کند.
مصاحبه کیفی: فن گفتگو برای کشف حقیقت
مصاحبه، یکی از قدرتمندترین روش های جمع آوری داده در پژوهش کیفی است که به محقق امکان می دهد به دیدگاه ها، تجربیات، احساسات و باورهای مشارکت کنندگان دست یابد. تعریف مصاحبه در پژوهش کیفی، فراتر از یک پرسش و پاسخ ساده است؛ بلکه یک گفتگوی هدفمند و تعاملی است که به دنبال کشف معنا و فهم عمیق است.
انواع و اصول مصاحبه مؤثر
مصاحبه ها را می توان بر اساس هدف، ساختار و میزان انعطاف پذیری دسته بندی کرد:
- مصاحبه های نیمه ساختاریافته: رایج ترین نوع در پژوهش کیفی، که دارای راهنمای سؤالات از پیش تعیین شده است اما به انعطاف پذیری برای طرح سؤالات دنباله دار و اکتشافی نیز اجازه می دهد.
- مصاحبه های عمیق و بدون ساختار: برای کشف تجربیات شخصی و نگرش های عمیق به کار می روند و آزادی عمل بیشتری به مصاحبه گر می دهند.
اصول لازم برای یک مصاحبه مؤثر شامل ایجاد رابطه اعتماد (Rapport)، گوش دادن فعال، همدلی، پرهیز از سؤالات جهت دار و ثبت دقیق اطلاعات است. یک مصاحبه گر موفق باید صبور، بی طرف، کنجکاو و دارای مهارت های ارتباطی قوی باشد. انواع سؤالات مصاحبه، مانند سؤالات توصیفی، ساختاری و مقایسه ای (بر اساس کوال)، به استخراج اطلاعات غنی و متنوع کمک می کنند.
«اشتراوس و کوروین معتقدند هر وقت نظری را مطرح می کنید باید دقیقا مشخص کنید این نظر و ایده شما از چه طریقی به دست آمده است، چه کسی این ایده را مطرح کرده است و فرآیند تحلیل آن به چه صورت بوده است. این معیار راهبرد خاصی ندارد. فقط پژوهشگر باید در بخشی که نتایج را ارائه می دهد روند و فرآیند کار را نشان دهد.»
چالش های رایج در مصاحبه شامل سوگیری مصاحبه گر، مقاومت مشارکت کننده و دشواری در تحلیل داده های حجیم است. راهکارهایی مانند آموزش مصاحبه گر، استفاده از تکنیک های اعتبارسنجی و نرم افزارهای تحلیل کیفی می تواند این چالش ها را کاهش دهد.
تحلیل اسناد و محتوا: استخراج معنا از متون
تحلیل اسناد و محتوا، روشی است برای جمع آوری داده از منابع مکتوب یا تصویری موجود، مانند گزارش ها، نامه ها، یادداشت ها، عکس ها، فیلم ها و وب سایت ها. این روش در پژوهش کیفی، به دنبال کشف الگوها، مضامین، معانی و ساختارهای پنهان در محتواست، در حالی که در تحلیل محتوای کمی، تمرکز بر شمارش و اندازه گیری فرکانس کلمات یا مفاهیم مشخص است.
فرآیندها و رویکردهای تحلیل محتوای کیفی
مفاهیم اساسی در تحلیل محتوای کیفی شامل واحد تحلیل (کلمه، جمله، پاراگراف، تصویر)، مقوله (دسته بندی مفاهیم) و مضامین (الگوهای معنایی گسترده تر) است. رویکردهای مختلفی برای تحلیل محتوای کیفی وجود دارد، مانند رویکرد سیوفانگ شنون که بر تحلیل زبان و ارتباطات تأکید دارد، یا رویکرد مایرینگ که شامل مراحل سیستماتیک برای کدگذاری و تفسیر محتواست. کرسول فرآیند اصلی تحلیل محتوای کیفی را شامل مراحل زیر می داند:
- آماده سازی داده ها (بازنویسی مصاحبه ها، سازماندهی اسناد).
- خواندن و غرق شدن در داده ها برای درک کلی.
- کدگذاری اولیه: تقسیم داده ها به واحدهای معنایی کوچک و برچسب گذاری آن ها.
- دسته بندی کدها و ایجاد مقوله ها.
- شناسایی مضامین اصلی و روابط میان آن ها.
- بازنمایی و تفسیر یافته ها.
مزایای تحلیل اسناد شامل دسترسی به داده های غیرواکنشی، صرفه جویی در زمان و هزینه و امکان مطالعه پدیده های تاریخی است. نقاط ضعف آن نیز شامل محدودیت در دسترسی به برخی اسناد، احتمال سوگیری در اسناد و نیاز به مهارت بالا در تفسیر است.
قابلیت اطمینان و اعتبار در پژوهش کیفی: سنگ بنای پژوهش علمی
در هر پژوهش علمی، به ویژه در روش های کیفی، بحث اعتبار و قابلیت اطمینان یافته ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعتبار (Validity) به این اشاره دارد که آیا یافته های پژوهش به درستی واقعیت مورد مطالعه را منعکس می کنند و قابلیت اطمینان (Reliability) به پایداری و ثبات نتایج در صورت تکرار مطالعه با شرایط مشابه دلالت دارد. در پژوهش کیفی، به دلیل ماهیت تفسیری و ذهنی تر داده ها، معیارهای متفاوتی برای این مفاهیم نسبت به پژوهش کمی مطرح می شود.
معیارهای قابلیت اعتماد از نظر گوبا و لینکلن
گوبا و لینکلن، چهار معیار اصلی را برای ارزیابی قابلیت اعتماد در پژوهش کیفی معرفی کرده اند که به شرح زیر است:
- باورپذیری (Credibility): این معیار به این موضوع می پردازد که آیا یافته های پژوهش، در نظر مشارکت کنندگان در مطالعه و سایر افراد مطلع، معقول و قابل باور هستند؟ تکنیک هایی مانند بررسی اعضا (Member Checking) که در آن یافته ها با مشارکت کنندگان به اشتراک گذاشته می شود تا صحت آن ها تأیید شود، و مثلث سازی (Triangulation) که در آن از منابع داده، روش ها یا محققان مختلف برای تأیید یافته ها استفاده می شود، به افزایش باورپذیری کمک می کنند.
- اطمینان پذیری (Dependability): این معیار به این معنی است که آیا یافته ها در طول زمان و در شرایط مشابه پایدار و سازگار هستند؟ برای اطمینان پذیری، پژوهشگر باید فرآیند پژوهش را به دقت مستندسازی کند؛ به گونه ای که یک محقق دیگر بتواند با دنبال کردن همین فرآیند، به نتایج مشابهی دست یابد. این امر با ردیابی حسابرسی (Audit Trail) که شامل نگهداری سوابق کامل از تمام مراحل جمع آوری و تحلیل داده ها است، محقق می شود.
- تاییدپذیری (Confirmability): این معیار به عینیت و بی طرفی یافته ها اشاره دارد؛ به این معنی که یافته ها محصول سوگیری های شخصی محقق نیستند، بلکه ریشه در داده ها دارند. تأییدپذیری نیز با استفاده از ردیابی حسابرسی و تأیید شخص ثالث (Confirmability Audit) که در آن یک فرد خارجی فرآیند تحلیل را بررسی می کند، افزایش می یابد.
- انتقال پذیری (Transferability): این معیار به این سوال پاسخ می دهد که آیا یافته های پژوهش می توانند در زمینه ها یا موقعیت های دیگر نیز کاربرد داشته باشند؟ برخلاف تعمیم پذیری در پژوهش کمی، که به معنای قابل اعمال بودن نتایج به یک جامعه بزرگ تر است، انتقال پذیری در پژوهش کیفی به معنای ارائه توصیفات غنی و جزئی از زمینه مطالعه است؛ به گونه ای که خوانندگان بتوانند قضاوت کنند آیا یافته ها برای شرایط خودشان مناسب هستند یا خیر.
شیوه های مختلفی برای گزارش دهی و بازنمایی داده های کیفی وجود دارد که می تواند بر اعتبار یافته ها تأثیر بگذارد، از جمله استفاده از نقل قول های مستقیم مشارکت کنندگان، داستان سرایی و روایت های تفسیری که پیچیدگی های پدیده را به خوبی نشان می دهند.
نمونه گیری در پژوهش کیفی: رویکردی متفاوت برای انتخاب مشارکت کنندگان
یکی از تفاوت های بنیادی بین پژوهش کمی و کیفی، رویکرد به نمونه گیری است. در پژوهش کمی، هدف اصلی، انتخاب نمونه ای نماینده از یک جامعه بزرگ تر است تا نتایج بتوانند به کل جامعه تعمیم داده شوند. این امر معمولاً با استفاده از روش های نمونه گیری احتمالی و آماری محقق می شود.
ویژگی های نمونه گیری در پژوهش کیفی
در پژوهش کیفی، هدف تعمیم آماری نیست، بلکه هدف دستیابی به درکی عمیق و غنی از یک پدیده خاص در یک زمینه مشخص است. بنابراین، روش های نمونه گیری کیفی، اغلب هدفمند (Purposive) هستند. این بدان معناست که محقق آگاهانه مشارکت کنندگانی را انتخاب می کند که می توانند بیشترین اطلاعات و عمیق ترین بینش را در مورد مسئله پژوهش ارائه دهند.
روش های اصلی نمونه گیری در پژوهش کیفی
کتاب به چندین روش اصلی نمونه گیری در پژوهش کیفی اشاره می کند:
- نمونه گیری هدفمند یا قضاوتی (Purposive/Judgmental Sampling): رایج ترین روش که در آن محقق بر اساس دانش و قضاوت خود، افرادی را انتخاب می کند که به بهترین وجه می توانند به سوالات پژوهش پاسخ دهند.
- نمونه گیری ملاکی (Criterion Sampling): انتخاب افرادی که دارای ملاک های مشخص و از پیش تعیین شده ای هستند.
- نمونه گیری گلوله برفی (Snowball Sampling): شروع با تعداد کمی از مشارکت کنندگان و سپس از طریق ارجاع آن ها به دیگران، نمونه را گسترش می دهند. این روش برای دسترسی به جوامع بسته یا گروه های خاص مفید است.
- نمونه گیری حداکثر تنوع (Maximum Variation Sampling): انتخاب افرادی با دیدگاه ها و تجربیات کاملاً متفاوت برای درک طیف وسیعی از پدیده.
- نمونه گیری موارد شدید/انحرافی (Extreme/Deviant Case Sampling): مطالعه مواردی که به طور خاص موفق یا ناموفق بوده اند تا بینش های مهمی به دست آید.
- نمونه گیری نظری (Theoretical Sampling): در روش هایی مانند نظریه زمینه ای، نمونه گیری تا زمانی ادامه می یابد که به اشباع نظری (Theoretical Saturation) برسد؛ یعنی داده های جدید، بینش های جدیدی به دست ندهند.
تعیین حجم نمونه در تحقیق کیفی نیز انعطاف پذیر است و معمولاً از قبل تعیین نمی شود. حجم نمونه به عواملی مانند پیچیدگی مسئله پژوهش، تنوع مشارکت کنندگان، عمق مورد نظر در داده ها و رسیدن به اشباع نظری بستگی دارد.
اخلاق در پژوهش: مسئولیت های محقق در برابر آزمودنی ها
اخلاق در پژوهش، یک اصل اساسی است که تمامی مراحل یک مطالعه، از طراحی تا انتشار نتایج، را تحت تأثیر قرار می دهد. اهمیت اخلاق در پژوهش، به ویژه با توجه به آسیب های احتمالی به آزمودنی های انسانی، همواره مورد تأکید بوده است. تاریخچه این موضوع نشان دهنده لزوم وضع دستورالعمل های سخت گیرانه برای حفاظت از حقوق و کرامت انسانی است.
نگاه پارادایم ها به جایگاه اخلاق
نگاه پارادایم های مختلف پژوهشی به جایگاه اخلاق، متفاوت است:
- علوم اجتماعی اثبات گرا: در این رویکرد، اخلاق اغلب در قالب مجموعه ای از قوانین و پروتکل های رسمی برای حفاظت از آزمودنی ها مطرح می شود و هدف آن، حفظ عینیت و بی طرفی محقق است.
- علوم اجتماعی تفسیری: در این پارادایم، اخلاق بر احترام به دیدگاه ها و تجربیات مشارکت کنندگان، ایجاد رابطه اعتماد و حفظ حریم خصوصی آن ها تأکید دارد. مسئولیت اخلاقی در اینجا، بیشتر بر اصالت انسان و درک همدلانه استوار است.
- علوم اجتماعی انتقادی: اخلاق در این رویکرد، فراتر از حفاظت صرف، به معنای توانمندسازی مشارکت کنندگان و مبارزه با نابرابری ها و بی عدالتی هاست. محقق انتقادی، مسئولیت اخلاقی خود را در راستای تغییرات اجتماعی و رهایی می داند.
راهکارهایی برای حفاظت از آزمودنی های انسانی
برای اطمینان از رعایت اصول اخلاقی در پژوهش، به ویژه در مطالعاتی که با انسان ها سروکار دارند، راهکارهای عملی زیر ضروری است:
- رضایت آگاهانه (Informed Consent): اخذ رضایت از مشارکت کنندگان پس از توضیح کامل اهداف پژوهش، فرآیندهای آن، حقوق آن ها (مانند حق خروج از مطالعه در هر زمان) و هرگونه خطر احتمالی.
- حفظ محرمانگی و گمنامی (Confidentiality and Anonymity): تضمین عدم افشای هویت مشارکت کنندگان و محرمانه نگه داشتن اطلاعات آن ها.
- عدم آسیب رسانی (Non-maleficence): اطمینان از اینکه پژوهش هیچ گونه آسیب جسمی، روانی یا اجتماعی به مشارکت کنندگان وارد نمی کند.
- پرهیز از فریب (Avoidance of Deception): در صورت لزوم استفاده از فریب (فقط در موارد خاص و با توجیه اخلاقی)، باید پس از پایان مطالعه، توضیحات کامل به مشارکت کنندگان داده شود.
- حق خروج (Right to Withdraw): مشارکت کنندگان باید در هر زمان حق داشته باشند بدون هیچ توضیحی از مطالعه خارج شوند.
- بازخورد و شفافیت (Feedback and Transparency): ارائه بازخورد نتایج پژوهش به مشارکت کنندگان در صورت امکان و شفافیت در فرآیندهای پژوهش.
رعایت این اصول، نه تنها اعتبار علمی پژوهش را افزایش می دهد، بلکه اعتماد عمومی را به فرآیند تحقیق تقویت می کند.
اقدام پژوهی در عمل: گامی برای بهبود مستمر
اقدام پژوهی (Action Research) رویکردی عملی و کاربردی است که به محققان (به ویژه معلمان) امکان می دهد تا مسائل موجود در محیط خود را شناسایی کرده و با مداخله های برنامه ریزی شده، به بهبود و تغییر مثبت دست یابند. این روش بر پایه یک چرخه مستمر از برنامه ریزی، اقدام، مشاهده و بازتاب استوار است.
تعریف و پیش فرض ها
تعریف جامع اقدام پژوهی، آن را به عنوان یک فرایند تحقیقاتی مشارکتی و حل مسئله محور معرفی می کند که توسط افراد در محیط کاری خودشان برای بهبود عملکردها و شرایط انجام می شود. این رویکرد، دانش را با عمل درهم می آمیزد و به دنبال ایجاد تغییرات عملی است. پیش فرض های کلیدی برای اجرای موفقیت آمیز اقدام پژوهی شامل:
- اعتقاد به توانایی افراد برای تغییر و بهبود شرایط خود.
- نیاز به همکاری و مشارکت فعال ذینفعان.
- تعهد به یادگیری مستمر و بازتاب بر عمل.
- انعطاف پذیری و پذیرش تغییر در طول فرآیند.
سنت های اقدام پژوهی
کتاب سه سنت اصلی در اقدام پژوهی را معرفی و مقایسه می کند که هر یک دیدگاهی متفاوت به هدف و نحوه اجرای آن دارند:
- اقدام پژوهی تکنیکی (Technical Action Research): هدف اصلی آن، افزایش اثربخشی و کارایی از طریق استفاده از دانش تخصصی و راهکارهای از پیش تعیین شده است. این سنت اغلب به دنبال یافتن بهترین روش ها برای حل یک مشکل مشخص است.
- اقدام پژوهی عملی (Practical Action Research): این سنت بر درک عمیق تر از موقعیت ها و توانمندسازی مشارکت کنندگان برای تصمیم گیری آگاهانه تأکید دارد. هدف آن، بهبود درک عملی و تسهیل تغییرات درونی است.
- اقدام پژوهی آزادی بخش (Emancipatory Action Research): این رویکرد رادیکال تر است و به دنبال شناسایی و رفع نابرابری ها، ظلم ها و ساختارهای قدرت ناعادلانه است. هدف آن، رهایی افراد از قیدوبندهای اجتماعی و سیاسی و ایجاد تغییرات بنیادی است.
مقایسه این سنت ها نشان می دهد که هر یک، با وجود اشتراک در ماهیت چرخه ای اقدام پژوهی، از نظر فلسفی و اهداف نهایی، تفاوت های مهمی دارند.
مدل ها و مراحل چرخه اقدام پژوهی
اقدام پژوهی معمولاً یک فرآیند چرخه ای است که در آن، محقق و مشارکت کنندگان به طور مداوم وضعیت را ارزیابی، برنامه ریزی، عمل و بازتاب می کنند. مدل های مختلفی برای این چرخه ارائه شده است. برای مثال، مدل بازرگان شامل چهار مرحله اصلی است:
- برنامه ریزی (Planning): شناسایی دقیق مسئله، جمع آوری اطلاعات اولیه و طراحی طرح اقدام.
- اقدام (Acting): اجرای طرح برنامه ریزی شده.
- مشاهده (Observing): جمع آوری داده ها در حین و پس از اقدام برای ارزیابی نتایج.
- بازتاب (Reflecting): تحلیل داده ها، ارزیابی اثربخشی اقدام و تصمیم گیری برای چرخه بعدی.
مدل سرمد و همکاران نیز با رویکرد مشابهی، مراحل اقدام پژوهی را شامل شناسایی مسئله و برنامه ریزی، اقدام، مشاهده و بازتاب (همراه با تحلیل و تعدیل اقدام) می داند. گام های نه گانه پژوهش در عمل، جزئیات بیشتری از این مراحل را ارائه می دهند که از شناسایی مشکل تا ارائه گزارش نهایی را در بر می گیرد. الگوی پیشنهادی برای گزارش اقدام پژوهی نیز ساختاری منظم برای مستندسازی این فرآیند ارائه می دهد که شامل بخش های مقدمه، توصیف مسئله، طرح اقدام، یافته ها، بحث و نتیجه گیری است.
مدل های مختلفی برای این چرخه ارائه شده است. به عنوان مثال، مدل های بازرگان و سرمد و همکاران، چارچوب هایی مشابه را برای این فرآیند پیشنهاد می دهند:
| مدل بازرگان | مدل سرمد و همکاران |
|---|---|
| ۱. برنامه ریزی | ۱. شناسایی مسئله و برنامه ریزی |
| ۲. اقدام | ۲. اقدام |
| ۳. مشاهده | ۳. مشاهده |
| ۴. بازتاب | ۴. بازتاب، تحلیل و تعدیل اقدام |
این گام ها نشان دهنده یک فرآیند تکرار شونده هستند که در آن یادگیری از تجربه عملی، محوریت دارد. گزارش اقدام پژوهی نیز باید این چرخه را به وضوح نمایش دهد و به ارزیابی دقیق نتایج و تأثیرات مداخله بپردازد.
نتیجه گیری
کتاب «آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی» اثر محمود رستمیان، علی بیکی و مرضیه رحیمی، منبعی ارزشمند و جامع برای درک عمیق روش های پژوهش کیفی و فرآیند اقدام پژوهی است. این اثر با ارائه مبانی فلسفی، معرفی ابزارهای جمع آوری داده های کیفی و تشریح اصول اخلاقی و عملی اقدام پژوهی، به معلمان و پژوهشگران کمک می کند تا با دیدگاهی تخصصی و کاربردی به مسائل حوزه خود بپردازند. درک این مفاهیم، نه تنها به ارتقاء مهارت های پژوهشی منجر می شود، بلکه توانایی افراد را برای ایجاد تغییرات مثبت و بهبود مستمر در محیط کاری و اجتماعی شان افزایش می دهد.
این کتاب با فراهم آوردن یک نقشه راه عملی، «خلاصه کتاب آشنایی با روش کیفی الفبای اقدام پژوهی» را به یک ابزار ضروری برای هر معلم پژوهنده یا دانشجوی علاقه مند به پژوهش کیفی تبدیل می کند. برای دستیابی به درکی جامع تر و عمیق تر از پیچیدگی های این روش شناسی، مطالعه کامل و دقیق کتاب اصلی قویاً توصیه می شود، چرا که این خلاصه تنها دریچه ای برای ورود به دنیای غنی و کاربردی اقدام پژوهی است.