خلاصه کتاب اعتماد به نفس؛ دستیابی به آن و زندگی با آن ( نویسنده باربارا دی آنجلیس )

اعتماد به نفس واقعی نیرویی درونی و قابل دستیابی برای هر فردی است که فراتر از مهارت ها و دستاوردهای بیرونی تعریف می شود. باربارا دی آنجلیس در کتاب خود نشان می دهد که این قابلیت ذاتی نه یک ویژگی ثابت و غیرقابل تغییر، بلکه ظرفیتی است که می توان آن را کشف، تقویت و در تمام ابعاد زندگی به کار گرفت تا با چالش ها مقابله کرده و به پتانسیل حقیقی خود دست یافت.

این کتاب ارزشمند به عمق مفهوم اعتماد به نفس می پردازد و راهکارهای عملی و تحلیلی برای درک و پرورش آن ارائه می دهد. باربارا دی آنجلیس، یکی از برجسته ترین روان شناسان و نویسندگان در حوزه توسعه فردی، در این اثر، دیدگاهی انقلابی درباره اعتماد به نفس مطرح می کند که با تعاریف رایج و سطحی تفاوت اساسی دارد. این مقاله با هدف ارائه یک خلاصه جامع، تحلیلی و کاربردی از کتاب «اعتماد به نفس: دستیابی به آن و زندگی با آن» نگاشته شده است. مخاطبان می توانند از طریق این نوشتار، با مفاهیم کلیدی، راهبردهای عملی و دیدگاه های نوین دی آنجلیس آشنا شوند تا مسیر خودباوری حقیقی را با بینش عمیق تری طی کنند. هدف، فراتر از یک معرفی ساده است؛ این مقاله می کوشد تا ابعاد مختلف اعتماد به نفس را از منظر این نویسنده شهیر واکاوی کرده و به خوانندگان در پیاده سازی آموزه های کتاب در زندگی یاری رساند.

باورهای غلط درباره اعتماد به نفس

یکی از بزرگترین موانع در مسیر دستیابی به اعتماد به نفس واقعی، چسبیدن به باورهای غلطی است که جامعه یا تجربیات گذشته در ذهن ما شکل داده اند. این باورها اغلب اعتماد به نفس را به چیزی بیرونی و وابسته به شرایط محدود می کنند و مانع از کشف قدرت درونی می شوند. باربارا دی آنجلیس به شکلی جامع به تحلیل این باورهای اشتباه می پردازد و مسیر را برای درک صحیح از اعتماد به نفس هموار می سازد.

اعتماد به نفس چیست و چه چیزی نیست؟

بسیاری از افراد تصور می کنند که اعتماد به نفس صرفاً به معنای توانایی انجام کاری به بهترین شکل ممکن است؛ برای مثال، یک سخنران ماهر، یک ورزشکار چیره دست، یا یک مذاکره کننده حرفه ای، در نگاه عمومی فردی با اعتماد به نفس بالا محسوب می شود. این دیدگاه، اعتماد به نفس را محدود به مهارت ها و تخصص های خاص می کند. از این منظر، اگر فردی در حوزه ای مهارت داشته باشد، اعتماد به نفس دارد و اگر نداشته باشد، فاقد آن است. این مفهوم که دی آنجلیس آن را اعتماد به نفس مبتنی بر مهارت می نامد، دارای محدودیت های جدی است.

بر اساس این تعریف ناقص، فرد تنها زمانی احساس توانمندی می کند که در حال انجام کاری است که در آن مهارت دارد. اما زمانی که وارد حوزه جدیدی می شود یا با چالشی ناآشنا روبرو می گردد، این اعتماد به نفس فرو می ریزد. مثلاً، یک جراح برجسته ممکن است در اتاق عمل اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، اما در یک جمع اجتماعی جدید، احساس خجالت یا عدم اطمینان کند. این نشان می دهد که تخصص در یک حوزه خاص، لزوماً به معنای اعتماد به نفس عمومی و فراگیر در تمام ابعاد زندگی نیست. اعتماد به نفس واقعی، فراتر از توانایی های اکتسابی، به حالتی درونی از اطمینان و باور به خود اشاره دارد که در هر موقعیتی، چه آشنا و چه ناآشنا، پابرجا می ماند.

پدیده وانمود کردن به اعتماد به نفس: عواقب و راه رهایی

یکی از پدیده های رایج در جامعه، تظاهر به اعتماد به نفس است که باربارا دی آنجلیس آن را پدیده تقلب کردن نامگذاری می کند. افراد زیادی به دلایل مختلفی نظیر ترس از قضاوت، نیاز به تایید اجتماعی یا پوشاندن ضعف های درونی، وانمود می کنند که اعتماد به نفس بالایی دارند. این تظاهر می تواند در کوتاه مدت به فرد کمک کند تا در موقعیت های اجتماعی یا حرفه ای خاص، خود را قدرتمند نشان دهد، اما در بلندمدت آسیب های جدی به همراه دارد.

تظاهر به اعتماد به نفس، منجر به نااصالتی و عدم صداقت با خود می شود. فرد به جای پذیرش نقاط ضعف و تلاش برای بهبود واقعی، انرژی خود را صرف حفظ یک نمای بیرونی می کند که هیچ گاه به او احساس رضایت و آرامش حقیقی نمی دهد. این وضعیت، به خستگی روانی، احساس پوچی و از دست دادن فرصت های رشد منجر می گردد. از آنجایی که فرد همیشه نگران از بین رفتن این نقاب است، از ورود به تجربیات جدید یا پذیرش ریسک های لازم برای پیشرفت خودداری می کند. او رویاهای خود را محدود می کند و اهدافش را متناسب با توانایی های ظاهری خود تنظیم می کند، نه پتانسیل های واقعی اش.

«صداقت با خود، اولین قدم برای رهایی از اعتماد به نفس کاذب است. وانمود کردن به داشتن اعتماد به نفس، تنها شما را از کشف منبع قدرت حقیقی درونتان دور می کند.»

صداقت با خود، اولین و اساسی ترین گام برای رهایی از این دور باطل است. این به معنای پذیرش صادقانه وضعیت فعلی، حتی اگر شامل ترس ها، تردیدها و نقاط ضعف باشد. تنها با اعتراف به عدم اعتماد به نفس در برخی حوزه هاست که فرد می تواند شروع به ساختن آن از پایه کند. این صداقت، نه تنها به فرد امکان می دهد تا واقع بینانه به خود نگاه کند، بلکه او را از بار سنگین حفظ ظاهر رها می سازد و مسیر را برای رشد و توسعه حقیقی باز می کند.

جوهره اصلی اعتماد به نفس واقعی

برخلاف باورهای رایج، اعتماد به نفس واقعی از دستاوردها یا تأییدات بیرونی نشأت نمی گیرد، بلکه ریشه ای عمیق تر در درون هر فرد دارد. باربارا دی آنجلیس با بصیرت خاص خود، این منبع درونی را آشکار می کند و تعریفی نوین و قدرتمند از اعتماد به نفس ارائه می دهد که می تواند زندگی انسان ها را دگرگون سازد.

منبع حقیقی قدرت: اعتماد به نفس از درون

دیدگاه باربارا دی آنجلیس درباره اعتماد به نفس، تحولی شگرف در درک این مفهوم ایجاد می کند. او معتقد است که «نیروی اعتماد به نفس در همه ی انسان ها وجود دارد.» این نیرو، نه یک ویژگی اکتسابی که باید از بیرون به دست آید، بلکه یک منبع ذاتی و پنهان است که در عمق وجود هر فرد نهفته است. این دیدگاه، بار مسئولیت را از دوش شرایط بیرونی برداشته و آن را به توانایی درونی فرد برای کشف و فعال سازی این منبع منتقل می کند.

مفهوم اتصال به منبع قدرت درونی هسته اصلی این دیدگاه است. این اتصال به معنای خودشناسی عمیق، درک ارزش ذاتی خود فارغ از دستاوردها و شکست ها، و پذیرش بی قید و شرط وجود خود است. زمانی که فرد به این منبع درونی متصل می شود، دیگر نیازی به تکیه بر تأیید دیگران یا موفقیت های موقت ندارد. این اعتماد به نفس حقیقی، به فرد اجازه می دهد تا در کارهای جدید، ناشناخته و حتی چالش برانگیز نیز با اطمینان قدم بردارد.

برای مثال، فردی که از درون به خودباوری رسیده است، حتی اگر تجربه قبلی در یک حوزه خاص نداشته باشد، به توانایی خود برای یادگیری، انطباق و مقابله با چالش ها باور دارد. این باور نه از دانش قبلی، بلکه از این یقین سرچشمه می گیرد که او قادر است با هر موقعیتی که پیش رویش قرار می گیرد، به بهترین شکل ممکن کنار بیاید و راه حلی پیدا کند. این همان جوهره اعتماد به نفس واقعی است که به انسان قدرتی پایدار و انعطاف پذیر می بخشد.

تعریف نوین باربارا دی آنجلیس از اعتماد به نفس

دی آنجلیس با ارائه تعریفی نوین، مفهوم سنتی اعتماد به نفس را به چالش می کشد. او بر این نکته تأکید دارد که اعتماد به نفس صرفاً به معنای باور به توانایی انجام کاری و موفقیت در آن نیست، بلکه محور اصلی آن، باور به توانایی خود برای مقابله با هر موقعیتی است. این تعریف، مرزهای اعتماد به نفس را گسترش می دهد و آن را از یک مفهوم عملکردمحور به یک مفهوم وجودی و تاب آورانه تبدیل می کند.

بر اساس این دیدگاه، مهم نیست که شما در یک کار خاص چقدر مهارت دارید یا چقدر احتمال موفقیتتان بالاست؛ آنچه اهمیت دارد، اطمینان شما به این است که فارغ از نتیجه، قادر خواهید بود با چالش ها، شکست ها یا حتی موفقیت های غیرمنتظره کنار بیایید. این یعنی توانایی پذیرش عدم قطعیت، آمادگی برای یادگیری از خطاها و حفظ آرامش در مواجهه با ناشناخته ها. فردی با این نوع اعتماد به نفس، از شکست نمی ترسد، زیرا می داند که حتی در صورت عدم موفقیت، توانایی بازیابی و درس گرفتن از آن تجربه را دارد.

در این تعریف، عزت نفس (Self-Esteem) به عنوان پایه و اساس اعتماد به نفس واقعی مطرح می شود. عزت نفس به معنای باور به ارزش ذاتی خود، بدون قید و شرط و فارغ از هرگونه دستاورد یا تأیید بیرونی است. زمانی که فرد به ارزش وجودی خود ایمان دارد، این خودباوری درونی به او قدرت می دهد تا در هر موقعیتی، با اطمینان خاطر عمل کند. دی آنجلیس معتقد است که بدون عزت نفس پایدار، هرگونه اعتماد به نفس، شکننده و وابسته به عوامل بیرونی خواهد بود.

راهکارهای عملی برای ایجاد و پرورش اعتماد به نفس

پس از درک ماهیت اعتماد به نفس واقعی و تفاوت آن با باورهای غلط، نوبت به راهکارهای عملی برای ایجاد و پرورش آن در زندگی می رسد. باربارا دی آنجلیس در کتاب خود، فصول متعددی را به این موضوع اختصاص داده و مسیر گام به گام برای تبدیل شدن به فردی با اعتماد به نفس پایدار را ترسیم می کند.

چطور از ایجاد اختلال در کار خود دست برداریم و به رویاهایمان اعتماد کنیم؟

بسیاری از ما ناخواسته، موانعی در مسیر رسیدن به اهداف و رویاهایمان ایجاد می کنیم. این خودتخریبی، اغلب ریشه در عدم اعتماد به نفس و ترس از شکست دارد. دی آنجلیس در فصل دوم کتابش، به بررسی این پدیده می پردازد و راهکارهایی برای غلبه بر آن ارائه می دهد.

• غلبه بر تعلل و ترس از شکست: تعلل، یکی از شایع ترین موانع برای شروع هر کار جدیدی است. این پدیده اغلب با ترس از شکست یا ترس از کامل نبودن نتیجه گره خورده است. دی آنجلیس تأکید می کند که برای غلبه بر تعلل، باید از اقدام کامل دست برداشت و به اقدام کوچک روی آورد. شروع کردن حتی با یک قدم ناقص، می تواند زنجیره ای از پیشرفت ها را آغاز کند. او معتقد است که مهم تر از بی نقص بودن، شروع کردن و ادامه دادن است.
• روبرو شدن با ناامیدی و ناامیدی کاذب: ناامیدی، به ویژه نوع کاذب آن، می تواند مانع بزرگی بر سر راه پیشرفت باشد. ناامیدی کاذب، اغلب از انتظارات غیرواقع بینانه یا قضاوت های زودهنگام درباره نتایج به وجود می آید. دی آنجلیس به خواننده می آموزد که این احساسات را به عنوان بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری و رشد بپذیرد. به جای فرار از ناامیدی، باید آن را تحلیل کرد، درس های لازم را گرفت و با بینشی جدید به راه ادامه داد. بازسازی شناختی و تغییر الگوهای فکری منفی در این زمینه بسیار مؤثر است.
• تلاش برای فراتر از قناعت کاذب: بسیاری از افراد به دلیل ترس از ناشناخته ها یا عدم باور به توانایی هایشان، به وضع موجود قانع می شوند و از دنبال کردن رویاهای بزرگ تر خودداری می کنند. این قناعت کاذب، در واقع خود محدودسازی است. دی آنجلیس بیان می کند که رها کردن این محدودیت های ذهنی و برداشتن گام هایی هرچند کوچک به سوی اهداف بزرگ، لازمه دستیابی به اعتماد به نفس واقعی است. این کار نیازمند شناخت و ارزش گذاری رویاها و آرزوهای شخصی است.

چگونه می توانیم اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنیم؟

ایجاد اعتماد به نفس یک فرآیند گام به گام و مداوم است که نیازمند خودآگاهی و تمرین های عملی است. باربارا دی آنجلیس چندین راهکار کلیدی را برای این منظور معرفی می کند:

1. تغییر الگوهای فکری منفی: ذهن ما اغلب با گفتگوهای درونی منفی پر شده است. شناسایی این افکار، به چالش کشیدن آن ها و جایگزینی شان با افکار مثبت و واقع بینانه، اولین قدم است. تمرین ذهن آگاهی و مراقبه نیز می تواند به مدیریت این افکار کمک کند.
2. تمرکز بر نقاط قوت و پذیرش ضعف ها: به جای تمرکز وسواس گونه بر نقاط ضعف، باید نقاط قوت خود را شناسایی کرده و آن ها را توسعه داد. همزمان، پذیرش نقاط ضعف به عنوان بخشی از انسانیت و فرصتی برای رشد، بسیار مهم است. این رویکرد تعادلی، به افزایش عزت نفس کمک می کند.
3. اقدامات کوچک و ایجاد زنجیره ای از موفقیت ها: شروع با اقدامات کوچک و قابل دستیابی، به مرور زمان باعث ایجاد حس موفقیت و افزایش اعتماد به نفس می شود. هر موفقیت کوچک، مانند آجری است که به ساختن کاخ اعتماد به نفس کمک می کند. این روش، مقاومت ذهنی را کاهش می دهد و انگیزه را افزایش می دهد.
4. یادگیری مهارت های جدید: کسب دانش و مهارت در حوزه های مختلف، به صورت طبیعی باعث افزایش شایستگی و در نتیجه اعتماد به نفس می شود. این مهارت ها می توانند شامل مهارت های حرفه ای، اجتماعی یا حتی مهارت های زندگی روزمره باشند.

چرا ترک عادت نداشتن اعتماد به نفس اینقدر سخت است؟

ممکن است این سوال مطرح شود که اگر اعتماد به نفس قابل دستیابی است، چرا بسیاری از افراد در این مسیر با دشواری روبرو می شوند و به عادات کهنه باز می گردند؟ دی آنجلیس به دلایل ریشه ای این مقاومت در برابر تغییر و حفظ وضعیت موجود (معروف به منطقه امن) می پردازد.

یکی از دلایل اصلی، ترس از ناشناخته ها است. حتی اگر وضعیت فعلی ناخوشایند باشد، برای ذهن شناخته شده و قابل پیش بینی است. تغییر به معنای ورود به قلمرویی جدید و نامعلوم است که می تواند ترسناک باشد. همچنین، منافع ثانویه (Secondary Gains) از جمله عوامل پنهانی هستند که افراد را در وضعیت عدم اعتماد به نفس نگه می دارند. این منافع می توانند شامل جلب توجه و همدردی دیگران، اجتناب از مسئولیت پذیری برای شکست ها، یا عدم نیاز به تلاش و خروج از منطقه آسایش باشند. شناسایی این الگوهای ناخودآگاه و شکستن آن ها، نیازمند آگاهی عمیق و اراده قوی است.

راهکارهایی برای شناسایی و شکستن این الگوها شامل:

• خودآگاهی و تأمل: بررسی صادقانه اینکه چه چیزی ما را در وضعیت فعلی نگه داشته است.
• تعیین مرزها: یادگیری گفتن نه به چیزهایی که انرژی ما را می گیرد و بله به آنچه به رشد ما کمک می کند.
• جستجوی حمایت: کمک گرفتن از مربیان، مشاوران یا گروه های حمایتی برای گذر از چالش ها.

تسلط بر سه نوع اعتماد به نفس

باربارا دی آنجلیس در فصل پنجم کتاب خود، مدل جامعی از اعتماد به نفس را معرفی می کند که شامل سه نوع متمایز اما در هم تنیده است. درک و پرورش هر یک از این ابعاد، برای دستیابی به یک زندگی متعادل و موفقیت آمیز ضروری است.

۱. اعتماد به نفس در عملکرد (Confidence in Action)

این نوع اعتماد به نفس، به توانایی ما در انجام کارها، کسب مهارت ها و دستیابی به اهداف مشخص اشاره دارد. این همان چیزی است که بیشتر مردم با شنیدن کلمه اعتماد به نفس به آن فکر می کنند: داشتن مهارت لازم برای انجام یک کار خاص، مثل رانندگی، سخنرانی یا انجام یک پروژه کاری.

چگونه می توانیم این نوع اعتماد به نفس را تقویت کنیم؟

1. کسب دانش و مهارت: یادگیری مداوم و تمرین در حوزه های مختلف، به تدریج توانایی و در نتیجه اعتماد به نفس در عملکرد را افزایش می دهد. هر چقدر بیشتر در کاری ماهر شویم، با اطمینان بیشتری آن را انجام خواهیم داد.
2. تعیین اهداف کوچک و قابل دستیابی: شروع با وظایف ساده و موفقیت در آن ها، باعث ایجاد زنجیره ای از دستاوردها می شود که به نوبه خود، حس کفایت و کارآمدی را تقویت می کند.
3. تجزیه و تحلیل شکست ها به جای سرزنش خود: به جای دلسرد شدن از شکست ها، آن ها را به عنوان فرصت هایی برای یادگیری و بهبود عملکرد در نظر بگیریم.

۲. اعتماد به نفس در وجود (Confidence in Being)

این بعد از اعتماد به نفس، عمیق ترین و حیاتی ترین نوع آن است. اعتماد به نفس در وجود به معنای باور به ارزشمندی ذاتی خود، فارغ از دستاوردها، ظاهر فیزیکی یا تأییدات بیرونی است. این نوع اعتماد به نفس، به ما امکان می دهد که خودمان را همان گونه که هستیم، با تمام نقص ها و کمالات، دوست داشته باشیم و بپذیریم.

چگونه می توانیم این نوع اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم؟

1. خودپذیری بی قید و شرط: دست کشیدن از تلاش برای کامل بودن و پذیرش خود با تمام ابعاد وجودی.
2. تمرین خودشفقت: با خود مهربان باشیم، همان طور که با یک دوست مهربان هستیم. زمانی که اشتباه می کنیم، به جای سرزنش، با شفقت با خود برخورد کنیم.
3. شناخت ارزش های درونی: شناسایی و زندگی بر اساس ارزش های شخصی، به فرد احساس اصالت و انسجام می بخشد و پایه و اساس عزت نفس را تقویت می کند.

۳. اعتماد به نفس در ارتباطات (Confidence in Connection)

این نوع اعتماد به نفس، به توانایی ما در برقراری ارتباطات موثر و سالم با دیگران اشاره دارد. این شامل قابلیت ابراز وجود، شنیدن فعال، تعیین مرزها و ایجاد روابط معنادار و اصیل است. فقدان این نوع اعتماد به نفس می تواند به انزوا، ترس از قضاوت و روابط سطحی منجر شود.

چگونه می توانیم این نوع اعتماد به نفس را تقویت کنیم؟

1. برقراری ارتباط صادقانه: صداقت در ابراز احساسات، نیازها و افکار، حتی اگر دشوار باشد، به ایجاد روابط عمیق تر کمک می کند.
2. گوش دادن فعال: تمرین شنیدن واقعی به دیگران و تلاش برای درک دیدگاه های آن ها.
3. تعیین مرزهای سالم: یادگیری چگونگی گفتن نه و محافظت از فضای شخصی و انرژی خود.
4. مواجهه با ترس از قضاوت: درک اینکه قضاوت دیگران بیشتر منعکس کننده باورهای خود آن هاست تا واقعیت وجودی ما.

«سه نوع اعتماد به نفس (در عملکرد، وجود و ارتباطات) مانند ستون های یک بنا هستند؛ هر یک دیگری را حمایت می کند و برای استحکام کلی بنا ضروری است.»

هم افزایی سه نوع اعتماد به نفس

باربارا دی آنجلیس تأکید می کند که این سه نوع اعتماد به نفس از یکدیگر جدا نیستند، بلکه به طور پویا با هم در تعامل اند و یکدیگر را تقویت می کنند. فردی که در عملکرد خود اعتماد به نفس دارد (مثلاً در شغل خود موفق است)، این موفقیت می تواند به احساس ارزشمندی درونی او (اعتماد به نفس در وجود) کمک کند. به همین ترتیب، کسی که به ارزش ذاتی خود باور دارد، با اطمینان بیشتری در روابط خود ظاهر می شود (اعتماد به نفس در ارتباطات) و این اطمینان، عملکرد او را نیز بهبود می بخشد.

برای یک زندگی جامع و موفقیت آمیز، هر سه نوع اعتماد به نفس ضروری است. تمرکز صرف بر یک نوع و نادیده گرفتن دیگری، می تواند به عدم تعادل و نارضایتی منجر شود. هدف نهایی، دستیابی به یکپارچگی درونی است که در آن، فرد در هر سه حوزه، احساس توانمندی، ارزشمندی و ارتباط موثر را تجربه می کند.

نکات کلیدی و درس های مهم کتاب در یک نگاه

کتاب «اعتماد به نفس: دستیابی به آن و زندگی با آن» از باربارا دی آنجلیس، سرشار از بینش ها و راهکارهای کاربردی است. در ادامه، مهم ترین پیام ها و درس های این کتاب را به صورت خلاصه مرور می کنیم:

• اعتماد به نفس یک ویژگی ذاتی و غیرقابل تغییر نیست، بلکه یک مهارت قابل یادگیری و پرورشی است.
• اعتماد به نفس واقعی از درون نشأت می گیرد و به منبع قدرت درونی هر فرد متصل است، نه به دستاوردها یا تأییدات بیرونی.
• باورهای غلط رایج درباره اعتماد به نفس، از جمله محدود کردن آن به مهارت های خاص، مانع از دستیابی به خودباوری حقیقی می شوند.
• تظاهر به اعتماد به نفس (پدیده تقلب کردن)، یک روش موقتی و آسیب زا است که فرد را از اصالت و رشد واقعی دور می کند.
• صداقت با خود، اولین قدم و اساسی ترین سنگ بنا برای ساختن اعتماد به نفس پایدار است.
• ترس از شکست و تعلل، موانع بزرگی هستند که می توان با اقدام کوچک و روبرو شدن با ناامیدی (به جای فرار از آن) بر آن ها غلبه کرد.
• قناعت کاذب و محدود کردن رویاها، نشانه ای از عدم باور به توانایی های بالقوه است و باید از آن اجتناب کرد.
• اعتماد به نفس در عملکرد (توانایی انجام کارها)، اعتماد به نفس در وجود (باور به ارزشمندی ذاتی) و اعتماد به نفس در ارتباطات (برقراری روابط سالم)، سه بُعد مکمل یکدیگر برای یک زندگی جامع هستند.
• پرورش هر یک از این سه نوع اعتماد به نفس، به تقویت سایر ابعاد کمک کرده و منجر به یکپارچگی درونی می شود.
• سفر به سوی اعتماد به نفس یک فرآیند مداوم است و نیازمند خودآگاهی، تمرین و پذیرش مراحل رشد است.

معرفی کامل تر نویسنده: باربارا دی آنجلیس

باربارا دی آنجلیس (Barbara De Angelis)، متولد چهارم مارس ۱۹۵۱ در فیلادلفیا، پنسیلوانیا، یک روان شناس برجسته، معلم انگیزشی، مشاور روابط و نویسنده ای پرفروش در زمینه توسعه فردی است. او یکی از نام آشناترین چهره ها در حوزه خودیاری و روانشناسی کاربردی در سطح جهانی محسوب می شود و آثارش تأثیر عمیقی بر میلیون ها نفر گذاشته است.

دی آنجلیس تحصیلات عالی خود را در رشته روانشناسی به پایان رساند و از همان ابتدا به موضوعاتی چون روابط انسانی، عشق، خودباوری و توانمندسازی فردی علاقه وافری داشت. او با رویکردی عملی و قابل فهم، پیچیده ترین مفاهیم روانشناختی را به زبانی ساده و کاربردی برای عموم مردم ارائه می دهد. او سال ها از طریق فعالیت در برنامه های تلویزیونی و رادیویی پرطرفدار، برگزاری سمینارهای متعدد و نوشتن کتاب های پرفروش، به افراد بی شماری در سراصرمحدوده دنیا مشاوره و آموزش داده است.

لیست مهم ترین و پرفروش ترین آثار او، که اغلب بر محور روابط عاطفی و خودباوری می چرخند، شامل موارد زیر است:

• رازهایی درباره ی مردان که هر زنی باید بداند: این کتاب یکی از مشهورترین آثار اوست که به زنان کمک می کند تا دنیای مردان را بهتر درک کنند و روابط عاطفی سالم تری بسازند. این اثر جزو پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز قرار گرفت.
• رازهایی درباره ی زنان که هر مردی باید بداند: مکملی بر کتاب پیشین که دیدگاه هایی را برای مردان در جهت درک عمیق تر زنان ارائه می دهد.
• چگونه می توان عشق ورزید؟: این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ منتشر شد و باربارا دی آنجلیس برای آن موفق به دریافت جایزه ی «Infomercial» به عنوان بهترین کتاب شد.
• راهنمای زناشویی موفق: راهکارهایی عملی برای تقویت و حفظ روابط زناشویی.
• باهم بودن: تمرکز بر اهمیت ارتباط و حضور واقعی در روابط.
• رازهای عشق ورزی: کاوشی عمیق در ابعاد مختلف عشق و چگونگی پرورش آن.
• آیا تو آن گمشده ام هستی؟: اثری که به افراد کمک می کند تا شریک زندگی مناسب خود را بیابند و روابط معناداری را تجربه کنند. این کتاب نیز از پرفروش ترین های نیویورک تایمز بود.
• اعتماد به نفس: دستیابی به آن و زندگی با آن: موضوع همین مقاله که به تشریح ابعاد مختلف خودباوری می پردازد.

کتاب های باربارا دی آنجلیس به زبان های مختلفی در سراسر جهان ترجمه شده اند و همواره جزو پرفروش ترین ها بوده اند که نشان از универсаالیته و اثربخشی آموزه های او دارد. او به دلیل توانایی اش در ارائه مفاهیم پیچیده روانشناختی به شیوه ای جذاب، الهام بخش و قابل فهم، به عنوان یکی از پیشگامان در حوزه توسعه فردی شناخته می شود.

جمع بندی و نتیجه گیری

کتاب «اعتماد به نفس؛ دستیابی به آن و زندگی با آن» از باربارا دی آنجلیس، بیش از یک راهنمای ساده برای افزایش اعتماد به نفس است. این اثر یک منشور جامع برای تحول درونی است که مخاطب را به سفری عمیق به سوی خودشناسی و کشف منبع قدرت ذاتی اش دعوت می کند. دی آنجلیس به ما می آموزد که اعتماد به نفس واقعی، نه یک ویژگی اکتسابی وابسته به موفقیت های بیرونی، بلکه یک نیروی درونی است که در وجود هر انسانی نهفته است و می توان آن را بیدار کرد.

این کتاب با تشریح دقیق باورهای غلط رایج، تفاوت میان اعتماد به نفس واقعی و کاذب، و ارائه راهکارهای عملی برای غلبه بر موانعی نظیر ترس از شکست و تعلل، مسیر روشنی را برای خواننده ترسیم می کند. شناخت و پرورش سه نوع اعتماد به نفس در عملکرد، وجود و ارتباطات، به ما کمک می کند تا یک زندگی جامع، متعادل و پربار را تجربه کنیم. در نهایت، پیام اصلی این کتاب این است که هر فردی توانایی دستیابی به اعتماد به نفس حقیقی را دارد و این سفر، اگرچه نیازمند صداقت با خود، تلاش و مداومت است، اما نتیجه آن یک زندگی سرشار از اصالت، آرامش و توانمندی خواهد بود. آموزه های دی آنجلیس یک فراخوان برای اقدام است؛ دعوتی برای تأمل، پیاده سازی راهکارها و پذیرش این واقعیت که سفر خودباوری یک فرآیند مداوم و ارزشمند است که تا پایان عمر ادامه دارد.