خلاصه کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند ( نویسنده والت دیزنی )

بله، حتی هیولاها هم از مدرسه می ترسند، و داستان مایکی در کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند اثبات این حقیقت است. این کتاب به زیبایی چالش های اولیه ورود به محیط جدید را ترسیم می کند. این اثر که از دل دنیای پرطرفدار «شرکت هیولاها» برآمده، داستانی عمیق و پرکشش را برای کودکان روایت می کند که می تواند برای والدین و مربیان نیز بسیار آموزنده باشد. در این مقاله، به بررسی جامع این کتاب می پردازیم و تلاش می کنیم تا لایه های مختلف داستان، شخصیت ها و پیام های آموزشی آن را واکاوی کنیم.

هدف از نگارش این محتوا، ارائه یک تحلیل کامل از کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند است تا خوانندگان، چه والدین و چه کودکان، بتوانند درک عمیق تری از پیام های محوری و ارزش های نهفته در آن به دست آورند. از ترس های اولیه مایکی تا تحول نهایی او، هر بخش از این داستان مملو از نکاتی است که می تواند به کودکان در مواجهه با موقعیت های جدید و ناشناخته کمک شایانی کند. این تحلیل به دنبال آن است که نشان دهد چگونه یک داستان کودکانه می تواند ابزاری قدرتمند برای تقویت مهارت های زندگی و رشد عاطفی باشد.

نگاهی به خالقان اثر: والت دیزنی و ملیسا النگونکرو

دنیای شرکت هیولاها که کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند بخشی از آن است، ثمره ی خلاقیت و دیدگاه منحصر به فرد شرکت والت دیزنی است. دیزنی، نامی مترادف با داستان گویی های جادویی و شخصیت های فراموش نشدنی، همواره در خلق آثاری پیشتاز بوده که نه تنها سرگرم کننده، بلکه آموزنده و الهام بخش هستند. میراث دیزنی در پرداختن به موضوعات عمیق انسانی نظیر دوستی، شجاعت، و غلبه بر ترس، به خوبی در این کتاب نیز مشهود است. آن ها با ساختن جهان های خیالی، به کودکان این فرصت را می دهند که در محیطی امن با چالش های واقعی زندگی روبه رو شوند و راه حل هایی خلاقانه برای آن ها بیابند.

در این میان، نقش ملیسا النگونکرو به عنوان نویسنده ی این کتاب خاص، برجسته است. النگونکرو با درک عمیق از روانشناسی کودک و توانایی در خلق روایت های جذاب، موفق شده است تا ایده های اصلی دنیای هیولاها را به داستانی ملموس و قابل ارتباط برای کودکان تبدیل کند. او با تمرکز بر احساسات و چالش هایی که کودکان در مواجهه با محیط های جدید مانند مدرسه تجربه می کنند، توانسته است اثری خلق کند که همزمان، عمیقاً سرگرم کننده و بسیار کاربردی است. ترکیب خلاقیت بی نظیر دیزنی و مهارت داستانی النگونکرو، هیولاها هم از مدرسه می ترسند را به اثری ماندگار در ادبیات کودک تبدیل کرده است. این همکاری، اثری را پدید آورده که نه تنها بخشی از یک فرنچایز موفق است، بلکه به خودی خود ارزشمند و تأثیرگذار محسوب می شود.

خلاصه داستان جامع: سفر مایکی به دنیای آموزش

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند با روایت سفر مایکی وازوفسکی، یکی از شخصیت های محبوب دنیای هیولاها، به سوی غلبه بر ترس هایش، داستانی پرمعنا و دلنشین را برای مخاطبان کودک و والدینشان به ارمغان می آورد. این داستان، به طور هوشمندانه ای به موضوعی می پردازد که بسیاری از کودکان در آستانه ورود به مدرسه یا مواجهه با موقعیت های جدید تجربه می کنند: اضطراب و ترس از ناشناخته ها.

آغاز ماجرا: هیجان و هراس از مدرسه ی هیولاها

داستان با اعلام غیرمنتظره ی سالی (جیمز پی. سالیوان)، دوست و همکار صمیمی مایکی، آغاز می شود. سالی با هیجان از شروع دوره ی آموزش ایمنی جمع آوری خنده در مدرسه ی هیولاها خبر می دهد. این اعلام، موجی از هیجان و شور و شوق را در میان سایر هیولاها ایجاد می کند. همه از شنیدن این خبر به وجد آمده اند، زیرا این دوره آموزشی را فرصتی برای پیشرفت و یادگیری مهارت های جدید در حرفه جمع آوری خنده می دانند. اما در میان این شور و اشتیاق عمومی، یک هیولا با حال و هوایی متفاوت به چشم می خورد: مایکی وازوفسکی. برای مایکی، این خبر نه تنها هیجان انگیز نیست، بلکه خاطرات ناخوشایندی را از دوران کودکی و تجربیات ناموفقش در مدرسه زنده می کند. او به یاد می آورد که چگونه در مدرسه دچار اضطراب می شده، در انجام وظایفش ناتوان بوده و به دلیل جثه کوچکش، کمتر مورد توجه قرار می گرفته است. این افکار منفی، مایکی را عصبی و پریشان می کند و او را به این نتیجه می رساند که باید به هر قیمتی از رفتن به این مدرسه جدید اجتناب کند. ترس از تکرار گذشته، مایکی را به فکر فرار یا عدم حضور در کلاس می اندازد، حتی اگر این کار به قیمت از دست دادن فرصت های مهم باشد.

چالش های اولیه: پنهان شدن و مواجهه با ناشناخته ها

با وجود تلاش های مایکی برای اجتناب، سالی او را متقاعد به حضور در مدرسه می کند. لحظات اولیه ورود مایکی به محیط جدید، کاملاً با اضطراب و تردید همراه است. او سعی می کند در میان جمعیت پنهان شود، از دید معلمان دور بماند و از هرگونه مشارکت فعال در کلاس طفره رود. مایکی نگران است که نتواند انتظارات را برآورده کند، مورد تمسخر قرار گیرد یا دوباره تجربه های تلخ گذشته اش تکرار شود. او با هراس از ناشناخته ها روبه روست؛ نگران است که آیا معلم مهربان خواهد بود؟ آیا همکلاسی هایش با او خوب رفتار می کنند؟ آیا او قادر به یادگیری مهارت های جدید خواهد بود؟ این ترس ها، که برای بسیاری از کودکان نیز ملموس است، مانع از بروز توانایی های واقعی مایکی می شود و او را در لاک دفاعی فرو می برد. اولین روزهای مدرسه برای مایکی پر از لحظات دلهره آور است، جایی که هر نگاه، هر سؤال و هر فعالیت کلاسی می تواند منبعی برای افزایش اضطراب او باشد.

نقاط عطف: گام هایی به سوی غلبه بر ترس

تحول مایکی در مدرسه، نتیجه ی یک اتفاق ناگهانی نیست، بلکه مجموعه ای از لحظات کلیدی و نقاط عطف کوچک است که به تدریج دیدگاه او را تغییر می دهد. یکی از اولین لحظات مهم، مشاهده ی دیگر هیولاهاست. مایکی متوجه می شود که تنها او نیست که احساس نگرانی یا دستپاچگی دارد؛ بسیاری از همکلاسی هایش نیز، با وجود ظاهر قدرتمندشان، در مواجهه با درس های جدید دچار اضطراب هستند. این درک مشترک، حس تنهایی مایکی را کاهش می دهد و به او این اطمینان را می دهد که احساساتش طبیعی است.

مایکی با مشاهده ی همکلاسی هایش فهمید که تنها او نیست که از شروع یک مرحله ی جدید در زندگی واهمه دارد؛ این درک، اولین گام او به سوی پذیرش و غلبه بر ترس هایش بود.

سالی نیز در این میان نقش حمایتی مهمی ایفا می کند. او با تشویق های مداوم و حضور کنار مایکی، به او حس امنیت و اطمینان می دهد. سالی به مایکی یادآوری می کند که تلاش مهم تر از بی نقص بودن است و اشتباهات، بخشی از فرآیند یادگیری هستند. همچنین، معلم مدرسه نیز با رویکردی صبورانه و حمایتی، فضایی امن برای مایکی فراهم می کند. او به مایکی فرصت می دهد تا با سرعت خودش پیش برود و هر موفقیت کوچک او را تشویق می کند.

درس آموزش ایمنی جمع آوری خنده که در ابتدا مایکی را به وحشت انداخته بود، به تدریج تبدیل به میدانی برای پیشرفت او می شود. این درس به هیولاها می آموزد که چگونه انرژی خنده کودکان را بدون آسیب رساندن به آن ها جمع آوری کنند. مایکی ابتدا در انجام تمرینات دچار مشکل می شود، اما با هر تلاش کوچک، مهارت بیشتری کسب می کند. او می آموزد که با دقت به توضیحات معلم گوش دهد، از همکلاسی هایش کمک بگیرد و از اشتباهاتش درس بگیرد. به تدریج، مایکی متوجه می شود که مدرسه نه تنها مکانی برای ترس، بلکه محلی برای رشد، کشف توانایی های جدید و برقراری ارتباط با دیگران است. این تغییر دیدگاه، اعتماد به نفس از دست رفته او را بازمی گرداند.

پایان داستان: پیروزی مایکی و بازیافت اعتماد به نفس

در پایان داستان، مایکی وازوفسکی از یک هیولای کوچک مضطرب و هراسان، به موجودی با اعتماد به نفس و مشتاق یادگیری تبدیل می شود. او نه تنها بر ترس های اولیه خود از مدرسه و فضای آموزشی غلبه کرده، بلکه در درس آموزش ایمنی جمع آوری خنده نیز پیشرفت چشمگیری می کند. این موفقیت ها، تنها به معنی کسب مهارت های فنی نیست، بلکه نشان دهنده ی یک تحول درونی عمیق در مایکی است. او اکنون به پتانسیل های خود ایمان دارد و می داند که با تلاش و پشتکار می تواند بر هر چالشی غلبه کند. مایکی درمی یابد که محیط مدرسه، با وجود تمام نگرانی های اولیه اش، فضایی برای رشد و شکوفایی بوده است.

پایان داستان به مایکی و خوانندگان این پیام را می دهد که ترس یک احساس طبیعی در مواجهه با ناشناخته هاست، اما با شجاعت، حمایت دوستان و تلاش مستمر می توان بر آن چیره شد. او با دیدگاهی مثبت تر نسبت به مدرسه و اهمیت یادگیری به خانه بازمی گردد و آماده است تا تجربه های جدیدی را در زندگی خود بپذیرد. این پایان، حس امیدواری و قدرت را در مخاطب ایجاد می کند و نشان می دهد که هر آغازی، هر چقدر هم که ترسناک به نظر برسد، می تواند به یک پیروزی بزرگ ختم شود.

شخصیت های اصلی و نقش آن ها در داستان

داستان هیولاها هم از مدرسه می ترسند با حضور شخصیت های کلیدی خود، پیام های عمیق تری را به مخاطب منتقل می کند. تحلیل نقش این شخصیت ها به درک بهتر ماهیت داستان و ارزش های آموزشی آن کمک می کند.

مایکی (Mike Wazowski): نماد اضطراب و تحول

مایکی وازوفسکی، با جثه ی کوچک و چشمان بزرگ و یک تایش، قهرمان اصلی این داستان است و به نوعی نمادی از کودکانی است که با اضطراب و ترس از مواجهه با موقعیت های جدید، به ویژه مدرسه، دست و پنجه نرم می کنند. او در ابتدا نمونه بارز تردید و ترس است؛ خاطرات بد گذشته از مدرسه، او را از ورود به محیط آموزشی جدید بازمی دارد. اما سفر تحول گرای مایکی، از پنهان شدن و اجتناب تا پذیرش و موفقیت، قلب تپنده داستان است. او یاد می گیرد که چگونه با ترس هایش روبه رو شود، از شکست ها درس بگیرد و با تلاش، توانایی های بالقوه خود را بالفعل کند. مایکی به کودکان می آموزد که ترس، طبیعی است اما مانعی برای پیشرفت نیست.

سالی (James P. Sulley Sullivan): حامی و راهنما

جیمز پی. سالی سالیوان، دوست وفادار و عظیم الجثه مایکی، نقشی حیاتی به عنوان حامی و تشویق کننده ایفا می کند. سالی نمادی از والدینی دلسوز، مربیان فهمیده یا دوستانی است که در لحظات دشوار، با حضور و پشتیبانی بی دریغ خود، به کودکان کمک می کنند تا بر ترس هایشان غلبه کنند. او مایکی را مجبور به کاری نمی کند، بلکه با صبر، درک و تشویق مداوم، او را قدم به قدم به سوی پذیرش چالش ها هدایت می کند. سالی به مایکی این اطمینان را می دهد که همیشه کسی هست که از او حمایت کند و همین حس امنیت، به مایکی جسارت لازم برای برداشتن گام های بعدی را می دهد. او به مایکی نشان می دهد که داشتن یک حامی قوی، چقدر می تواند در مسیر رشد و تحول تأثیرگذار باشد.

دیگر شخصیت ها: بازتابی از جامعه ی آموزشی

در محیط مدرسه هیولاها، شخصیت های دیگری نیز حضور دارند که هرچند نقش محوری ندارند، اما به غنی تر شدن داستان و واقع گرایی محیط کمک می کنند. این شخصیت ها شامل معلمین و سایر دانش آموزان هیولا می شوند. معلم ها با رویکردی آموزشی و گاهی صبورانه، به روند یادگیری مایکی و سایرین کمک می کنند. دانش آموزان دیگر نیز، با تفاوت های شخصیتی و رفتاری خود، تصویری از یک محیط اجتماعی متنوع را به نمایش می گذارند. برخی از آن ها ممکن است در ابتدا برای مایکی ترسناک یا رقابتی به نظر برسند، اما با گذشت زمان، مایکی متوجه می شود که آن ها نیز دارای ترس ها و چالش های خود هستند. این تعاملات، به مایکی کمک می کند تا مهارت های اجتماعی خود را تقویت کرده و درک کند که او بخشی از یک جامعه بزرگ تر است.

پیام ها و درس های اصلی کتاب برای کودکان

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند فراتر از یک داستان سرگرم کننده، حاوی پیام های آموزشی و روانشناختی عمیقی است که می تواند به رشد کودکان کمک شایانی کند. این درس ها، به صورت ظریف و از طریق داستان سرایی جذاب، به مخاطب منتقل می شوند.

غلبه بر ترس از مدرسه: یک گام بلند

اصلی ترین پیام این کتاب، پرداختن به موضوع ترس از مدرسه یا محیط های جدید است. این ترس، یک واکنش طبیعی به ناشناخته هاست و مایکی به خوبی آن را به نمایش می گذارد. کتاب به کودکان می آموزد که این احساس عادی است و می توان با مواجهه و پذیرش آن، به تدریج بر آن غلبه کرد. داستان نشان می دهد که مدرسه، مکانی برای کشف توانایی ها و برقراری ارتباطات جدید است، نه محلی برای اضطراب و شکست. این کتاب می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای شروع گفت وگو با کودکانی که با این چالش مواجه هستند، عمل کند.

اهمیت یادگیری و تجربه: کشف دنیاهای جدید

کتاب تأکید می کند که یادگیری فرآیندی مداوم و هیجان انگیز است. مایکی در ابتدا از درس آموزش ایمنی جمع آوری خنده وحشت دارد، اما با پیشرفت در آن، ارزش دانش و تجربه را درک می کند. این داستان به کودکان یادآوری می کند که هر چیز جدیدی، یک فرصت برای رشد و کشف دنیاهای جدید است. مهم نیست که چه چیزی یاد می گیریم، بلکه مهم این است که برای یادگیری کنجکاوی داشته باشیم و از فرآیند آن لذت ببریم.

دوستی و حمایت: قدرتی برای عبور از چالش ها

نقش سالی به عنوان دوست و حامی مایکی، نشان دهنده ی اهمیت دوستی و حمایت اجتماعی است. کتاب به کودکان می آموزد که در مواجهه با چالش ها، می توانند به دوستان و اطرافیانشان تکیه کنند. داشتن یک سیستم حمایتی قوی، می تواند انگیزه ای برای غلبه بر ترس ها باشد و این پیام را منتقل می کند که تنها نیستیم. دوستی، قدرتی است که می تواند هر مانعی را از سر راه بردارد.

حمایت و دوستی، دو بال قدرتمندی هستند که به کودکان کمک می کنند تا بر بلندترین دیوارهای ترس پرواز کنند.

تقویت اعتماد به نفس: از دلهره تا خودباوری

سفر مایکی، داستانی از تقویت اعتماد به نفس است. با هر گام کوچک و هر موفقیت، مایکی بیشتر به توانایی های خود ایمان می آورد. این کتاب به کودکان نشان می دهد که اعتماد به نفس، نتیجه ی تلاش و مواجهه با چالش هاست. آن ها یاد می گیرند که حتی اگر در ابتدا احساس ضعف کنند، با پشتکار می توانند به خودباوری برسند و به توانایی های درونی خود اتکا کنند.

مثبت اندیشی در مواجهه با ناشناخته ها: پذیرش تغییر

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند کودکان را تشویق می کند که با دیدگاهی مثبت به ناشناخته ها نگاه کنند. ترس مایکی از مدرسه ناشی از تجربیات منفی گذشته و عدم قطعیت آینده است. اما با پذیرش تغییر و گام نهادن در این مسیر جدید، او درمی یابد که این تغییر می تواند منجر به رشد و موفقیت شود. این داستان به کودکان کمک می کند تا نگرشی سازنده تر نسبت به موقعیت های جدید و غیرمنتظره داشته باشند و آن ها را به عنوان فرصت هایی برای تجربه و یادگیری ببینند.

چرا این کتاب برای کودکان مهم است؟ کاربردها برای والدین و مربیان

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند نه تنها یک داستان سرگرم کننده است، بلکه ابزاری ارزشمند برای والدین و مربیان به شمار می رود که می توانند از آن برای مواجهه با چالش های رایج دوران کودکی بهره برداری کنند.

راهنمایی برای والدین: مقابله با اضطراب جدایی و محیط جدید

برای والدینی که فرزندانشان دچار اضطراب جدایی در هنگام رفتن به مهدکودک، پیش دبستانی یا مدرسه هستند، این کتاب یک منبع عالی است. داستان مایکی به والدین کمک می کند تا فرزندشان را درک کنند و به او اطمینان دهند که تنها نیست. والدین می توانند با خواندن این کتاب، فضایی امن برای گفت وگو در مورد احساسات ترس و اضطراب فرزندشان ایجاد کنند و راه هایی برای مدیریت این احساسات را به آن ها بیاموزند. این کتاب، الگویی مثبت برای کنار آمدن با ترس از محیط های ناآشنا ارائه می دهد.

ابزاری برای گفت وگو: درک احساسات کودک

داستان مایکی می تواند به عنوان یک نقطه شروع برای گفت وگوهای عمیق تر با کودکان درباره احساساتشان عمل کند. والدین و مربیان می توانند از شخصیت مایکی به عنوان یک مثال استفاده کنند تا از کودکان بپرسند که آیا آن ها نیز تا به حال ترس مشابهی را تجربه کرده اند؟ چه چیزهایی آن ها را نگران می کند؟ و چگونه می توانند با این ترس ها مواجه شوند؟ این گفت وگوها به کودکان کمک می کند تا احساسات خود را شناسایی کرده و برای بیان آن ها اعتماد به نفس پیدا کنند.

تشویق به کنجکاوی و یادگیری: ایجاد اشتیاق در کودکان

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند با به تصویر کشیدن تحول مایکی، کودکان را به کنجکاوی و اشتیاق به یادگیری تشویق می کند. این داستان نشان می دهد که مدرسه نه تنها مکانی برای یادگیری حروف و اعداد است، بلکه محیطی برای کشف استعدادها و توانایی های فردی نیز محسوب می شود. این پیام می تواند در ایجاد نگرشی مثبت نسبت به آموزش و پرورش در کودکان بسیار مؤثر باشد.

درک طبیعی بودن ترس: راهی برای غلبه بر آن

این کتاب به کودکان می آموزد که ترس، یک احساس طبیعی است و تجربه ای است که حتی هیولاها نیز با آن روبه رو می شوند. این درک، به کاهش احساس خجالت یا ضعف در کودکان کمک می کند و به آن ها نشان می دهد که ترس مانعی برای رشد نیست، بلکه با شناسایی و مواجهه با آن، می توان بر آن غلبه کرد.

نقد و بررسی کوتاه: نقاط قوت کتاب

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند به دلیل چندین ویژگی برجسته، در میان ادبیات کودک از جایگاه ویژه ای برخوردار است. یکی از مهم ترین نقاط قوت آن، زبان ساده و قابل فهم آن برای گروه سنی هدف (۴ تا ۸ سال) است. جملات کوتاه، واژگان آشنا و روایتی روان، باعث می شود که کودکان به راحتی با داستان ارتباط برقرار کنند و پیام های آن را درک نمایند.

موضوع مرتبط و کاربردی این کتاب، نقطه ی قوت دیگر آن محسوب می شود. ترس از مدرسه و اضطراب جدایی، مسائلی شایع در دوران کودکی هستند و این کتاب به شکلی همدلانه به این چالش ها می پردازد. این امر به والدین و مربیان امکان می دهد تا از این داستان به عنوان ابزاری عملی برای کمک به کودکان در مواجهه با این ترس ها استفاده کنند.

علاوه بر این، پیام های مثبت و آموزنده کتاب، از جمله اهمیت دوستی، شجاعت، پشتکار و اعتماد به نفس، به شیوه ای غیرمستقیم و تأثیرگذار منتقل می شوند. این پیام ها نه تنها سرگرم کننده هستند، بلکه ارزش های مهمی را به کودکان می آموزند. در نهایت، تصاویر جذاب و رنگارنگ که از مشخصه های آثار دیزنی است، به خودی خود به جذابیت بصری کتاب می افزاید و تجربه خواندن را برای کودکان دلپذیرتر می کند، هرچند در این متن به دلیل عدم امکان درج تصویر، صرفاً به اهمیت آن اشاره شده است. این ترکیبی از سادگی، ارتباط، پیام های مثبت و زیبایی بصری است که این کتاب را به اثری ماندگار و مفید تبدیل کرده است.

نسخه های مختلف کتاب: دسترسی آسان برای همه

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند در قالب های مختلفی برای دسترسی آسان مخاطبان در دسترس است. علاوه بر نسخه ی چاپی فیزیکی که تجربه کلاسیک ورق زدن صفحات و لمس کتاب را ارائه می دهد، نسخه های صوتی نیز برای این کتاب تولید شده اند. نسخه ی صوتی، به ویژه برای کودکانی که علاقه مند به شنیدن داستان قبل از خواب یا در حین سفر هستند، بسیار مناسب است و امکان دسترسی بدون نیاز به دیدن متن را فراهم می کند. همچنین، این کتاب ممکن است در قالب الکترونیکی (e-book) نیز عرضه شده باشد که امکان مطالعه آن را بر روی دستگاه های هوشمند نظیر تبلت و تلفن همراه فراهم می آورد. این تنوع در فرمت ها، به والدین و مربیان این امکان را می دهد تا مناسب ترین شکل را بر اساس نیاز و ترجیح کودک خود انتخاب کنند.

نتیجه گیری

کتاب هیولاها هم از مدرسه می ترسند اثری ارزشمند از دنیای والت دیزنی و ملیسا النگونکرو است که با روایتی شیرین و شخصیت های دوست داشتنی، به یکی از مهم ترین چالش های کودکان در دوران رشد می پردازد: ترس از محیط جدید مدرسه. این داستان فراتر از یک سرگرمی صرف، یک راهنمای عملی و همدلانه برای کودکان و والدینشان است تا با اضطراب های مرتبط با آغازهای جدید مواجه شوند.

سفر تحول گرای مایکی وازوفسکی، از دلهره و پنهان کاری تا اعتماد به نفس و اشتیاق به یادگیری، پیام های کلیدی دوستی، شجاعت، و اهمیت یادگیری را به خوبی منتقل می کند. این کتاب نشان می دهد که ترس، با حمایت و تلاش، قابل غلبه است و هر گام کوچک در مسیر ناشناخته ها، می تواند به پیروزی های بزرگی منجر شود. هیولاها هم از مدرسه می ترسند نه تنها یک داستان آموزنده، بلکه یک منبع الهام بخش است که به کودکان کمک می کند تا با خودباوری و دیدگاهی مثبت، به استقبال تجربه های جدید زندگی بروند و کشف کنند که حتی هیولاها هم با چالش های مشابهی روبه رو می شوند و می توانند بر آن ها فائق آیند.