عمومی

زن، همزمان با بازداشت شوهرش، بچه ها و خانه را ترک کرد

وارد دفتر که شدم حضور چند کودک نوپا کنار پیرمردی که سنگینی دو جلد پرونده را به زانوهایش داده بود جلب توجه کرد،سلام و خداقوتی گفتم و همزمان با نشستن روی صندلی ام،زنگ اخبار دفتر را به صدا درآوردم،به محض ورود منشی گفتم:مگر قرار نبود امروز با کسی قرار ملاقات نگذاری؟منشی پاکت دربسته ای تحویلم داد و گفت:بدون کلامی حرف وارد دفتر شد،این پاکت و داد و گفت با شما کار دارد.توصیه نامه‌ی یکی از همکاران دانشگاهی بود برای کمک به فرزند پیرمرد که به اتهام قتل بازداشت هست.فارغ از تکلیف به اجابت خواسته‌ی همکارم،وقتی متوجه شدم کودکان قد و نیم‌قدی که همراه پیرمرد وارد دفتر شده اند فرزندان متهم هستند ،رو به پسربچه ای که از سایرین بزرگتر بودپرسیدم؛مادرتان کجاست؟ پیرمرد آنچنان آهی کشید که دریافتم سوال بی ربطی پرسیده ام و بعدترها متوجه شدم،مادر بچه ها همزمان با تشکیل پرونده فرزندان را رها کرده و هیچ خبری از او نیست. پیرمرد در شرح ماوقع نقل کرد که در منطقه ی ایشان غالب اهالی روستا دارای سلاح شکاری مجوزدار هستند و داشتن اسلحه امری است طبیعی، فرزند وی نیز از این قاعده مستثنی نبوده، روزها که به چِرا میرفته،برای حفاظت از حمله‌ی گرگ‌ها و یا هجوم سارقان اسلحه همراهش بوده … غروب چند ماه پیش زمانی که اصغر گوسفندان را به سمت روستا هدایت می‌کرده،در میانه های جنگل متوجه سر و صداهایی عجیب می‌شود و از ترس اسلحه را مسلح کرده به سمت آسمان شلیک می‌کند تا چنانچه گرگ یا حیوان درنده ای آن حوالی بوده دور شود…

بنا به اظهارات اصغر چند دقیقه پس از شلیک هوایی دو سه سایه لا به لای درختان جنگل می‌بیند ابتدا با های و هوی سعی می‌کند صاحب سایه ها را بترساند اما هیچ واکنشی ندیده و به راهش ادامه می‌دهد،دقایقی بعد صدای زوزه‌ی گرگ همراه با سایه ای در چند متری گله توجه اش را جلب می‌کند ،همزمان با حرکت سایه به سمت گله، اصغر شلیک می‌کند ،گلوله به هدف می‌خورد و اصغر بلافاصله بالای سر مضروب حاضر می‌شود که…

گلوله به مرد رهگذری اصابت کرده بود از اهالی روستای بالاده اهالی روستای اصغر و بالاده سال‌هاست بر سر چراگاه های گوسفندان با هم اختلاف دارند و همین اختلاف بهانه ای شده تا خانواده‌ی مقتول مدعی شوند اصغر با انگیزه‌ی قبلی و به قصد کشتن مرتکب قتل عمد شده است. اما اصغر و خانواده اش ضعیف بودن چشمان وی ،تاریکی هوا،نوع پوشش مقتول که پالتویی به رنگ پوست گرگ به تن داشته را دلیل اشتباه اصغر در نشانه گیری دانسته از من می‌خواستند مستند به مقررات کمکشان کنم. تنها راه کمک به اصغر استناد به بند ب ماده۲۹۱قانون مجازات بود.لذا پس از هماهنگی با *وکیل تسخیری* اصغر ضمن اعلام وکالت در لایحه ای از دادگاه تقاضای دستور مجدد با موضوع بازسازی صحنه‌ی جرم با حضور کارشناس اسلحه کردم‌. تا صدور دستور دادگاه به اتفاق پدر اصغر و یکی دو تن از انجمن *منادیان صلح* نزد کدخدا و بزرگ ده‌بالا رفته از ایشان خواسته شد تا به اتفاق نزد خانواده‌ی مقتول برای جلب رضایت حاضر شویم. چنین جلساتی گرچه همراه با چالش های غیرقابل پیش بینی است اما همواره منتج به نتایج مطلوبی است که چنین نتیجه ای همزمان با گزارش کارشناس اسلحه که وقوع اشتباه در نشانه‌گیری را تایید کرد شامل حال اصغر نیز شد.دادگاه با توجه به شبه عمد بودن قتل، حکم به پرداخت دیه صادر کرد. خانواده‌ی مقتول نیز راضی شدند، پدر اصغر عوض دیه طی یکسال آینده در اراضی واقع شده در محدوده‌ی چراگاه‌های مشترک ده‌بالا و روستای خودشان با کمک اهالی روستا و جهادکشاورزی چراگاه ایجاد کند.

نکته‌ی حقوقی

وکیل تسخیری:بنا به ماده۳۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری در جرایمی که مجازات آن سلب حیات،حبس ابد،قطع عضو،حبس بیش از۵سال جلسه رسیدگی به اتهام متهم بدون حضور وکیل ممنوع بوده،اگر چنین متهمی برای خودش وکیل اختیار نکرده باشد،دادگاه از کانون وکلا می‌خواهد تا برای وی وکیل تسخیری معرفی کند. علاوه بر وکیل تسخیری که برای متهمین برخی جرایم(جرایمی که مجازات جرم انتسابی اعدام/حبس ابد و..است و برای اطفال) در پرونده های کیفری مطرح می شود،دایره معاضدت کانون وکلا در سایر دعاوی در صورت احراز عدم تمکن مالی مراجعه کننده،برای وی به رایگان وکیل معرفی می کند.

منادیان صلح: در اداره‌ی زندان ها موسسات و انجمن هایی فعال هستند که عمده فعالیت آنها جلب رضایت شاکی خصوصی و رسیدگی به خانواده های زندانیان است

شرح پرونده‌ی منتشر شده در سایت اعتمادآنلاین

دکمه بازگشت به بالا